خوشاخلاق باشیم
شهروندان:
آدم خوشاخلاق از بدنی سالم، روحیه قوی، زندگی گوارا و لذت بخشی برخوردار است و این توانایی در او هست که برای خویش زندگی سعادتمندانهای را بسازد. در مقابل، آدم بد اخلاق در رنج و عذاب بسر می برد و زندگی ناگواری دارد.
خوش اخلاق کیست؟خوشاخلاقى، عنصرى کلیدى در دیندارى و عاملى مهم در موفقیت انسان است. شاید مهمترین ویژگى رسول خدا ، اخلاق برتر اوست که در قرآن نیز بدان اشاره شده است: «به راستى که تو داراى اخلاق عظیم هستى». قرآن با تمجید نرمخویى رسول خدا صلى الله علیه وآله، تأکید مىکند که اگر ایشان تندخو بود، مردم از اطرافش پراکنده مىشدند. خوشاخلاقى، در سیره اجتماعى پیامبر اکرم، از جایگاه والایى برخوردار است ؛ به گونهاى که رسول خدا هدف رسالت خود را کامل کردن ویژگىهاى والاى اخلاقى و در روایتى دیگر، کامل کردن خوشاخلاقى دانسته است تا آنجا که فرموده است: «اسلام همان اخلاق نیک است».
آن حضرت در برخى روایات نیز اخلاق نیک را نصف دین دانستهاند. هر کسی در حوزه فعالیت خود می تواند از طریق اخلاق خوب و خوشرویی، نیروی مثبت فراوانی را ایجاد کند، تاثیرهای مثبت زیادی را بر دیگران بگذارد، حرکتهای مثبت بسیاری را به وجود بیاورد و بسیاری از مشکلات زندگی خود و دیگران را حل کند. اخلاق خوش، یکی از منابع بزرگ تامین انرژی، نشاط و تحرک در زندگی انسان است و در مقابل، خشم، عصبانیت و تند خویی علت اصلی بسیاری از بیماریهای تن و روان آدمی است و حامل انرژی منفی بسیار خطرناکی برای خود فرد عصبانی و یا افرادی که در اثر برخورد خشن او عصبانی می شوند، می باشد.
امام کاظم علیه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل کند که فرمود: خداوند خوى و بدن بندهاى را نیکو و سالم نیافرید، مگر اینکه از سوختن گوشتش به آتش دوزخ شرم خواهد داشت.اخلاق خوش تأثیرات قابل توجهی دارد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود. ۱- تقویت روزی: آدم خوش اخلاق توانایی اش برای بدست آوردن روزی بیشتر از دیگران است. نقش اخلاق خوش و خوش رویی در تقویت روزی به راحتی قابل درک است. شما هنگامی که می خواهید برای منزل خود چیزی تهیه کنید، از چه کسی خرید می کنید؟
از کسی که خوش اخلاق است یا بد اخلاق؟ هیچ کس از آدم بد اخلاق خوشش نمی آید و دوست ندارد با او معامله کند.اگر در یک محله، به طور مثال، دو میوه فروش خوش اخلاق و بد اخلاق وجود داشته باشد، به طور قطع فرد خوش اخلاق مشتری بیشتری جذب می کند تا فرد بد اخلاق. یک کارمند خوش رو و خوش برخورد، امکان استخدام بیشتری دارد تا یک کارمند بد اخلاق و خشن. این موضوع کاملا روشن است و نیاز به توضیح بیشتر ندارد.در آموزههای دینی ما هم به آن اشاره شده است. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: خداوند به انسان خوش خلق، ثواب مجاهد در راه خدا را مىدهد و مدارا و مهربانى و خوش خلقى، مبارک (و سبب جلب نعمت) و بد خلقى، شوم است (و سبب تنگدستى مىگردد). (إرشاد القلوب/ ترجمه سلگى/ج۱ / ۳۵۷) امام صادق علیه السّلام فرمود: خوش اخلاقى روزى را زیاد مىکند.(مشکاة الانوار ۱۳۰۰)
۲- تقویت پیوند دوستی: انسان با قدرت اخلاق می تواند دوستان فراوانی برای خود بیابد. خوش اخلاقی پیوندهای دوستی را محکم و پایدار می کند. یکی از عوامل مهم دوستیابی گشادهرویی و خوش اخلاقی است. آیا شما حاضرید با یک فرد بداخلاق و پرخاشگر دوست شوید؟ اگر با چنین فردی دوستی کنید، چه مقدار از این رابطه خود لذت می برید؟ افراد بد اخلاق معمولا تنها می مانند و دوستان بسیار کمی دارند و انسانهای خوش اخلاق، یاران فراوان و روابط دوستانه صمیمانه و پایدارتری دارند. برخی افراد گله میکنند که چرا قادر نیستند برای خود دوستی بیابند و یا دوستان خود را حفظ کنند. چرا پیوندهای دوستی آنان زود گسسته می شود؟ خوب است این افراد پاسخ سوال خود را در نوع برخورد و اخلاق خود جستوجو کنند.هرکسی که یاری میطلبد دوست دارد با افرادی که خوش رو هستند و اخلاقی نرم و جذاب دارند، پیوند دوستی و صمیمیت برقرار کند. پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به این موضوع اشاره کرده و فرموده است: کسى که اخلاقش نیکو باشد، دوستانش فراوان مى شوند و مردم به او انس مى گیرند.حسن خلق سبب دوستى و علاقه مىگردد و کینه و کدورت را برطرف مىسازد و هر کس بداند خداوند عوض انفاق را چگونه عطا مىکند، لقمه را از دهان خود مىگیرد، و در راه خدا انفاق مىنماید.(إرشاد القلوب/ترجمه سلگى/ ج۱/ ۳۵۶) و فرمودند: اى فرزندان عبد المطلب، شما با اموال خود نمىتوانید مردم را متوجه خود کنید، اینک با چهره باز و خوشرویى آنها را به خود نزدیک سازید.(مشکاة الانوار /۱۳۰۴).هر کسی در حوزه فعالیت خود میتواند از طریق اخلاق خوب و خوشرویی، نیروی مثبت فراوانی را ایجاد کند، تاثیرهای مثبت زیادی را بر دیگران بگذارد، حرکتهای مثبت بسیاری را به وجود بیاورد و بسیاری از مشکلات زندگی خود و دیگران را حل کند. اخلاق خوش، یکی از منابع بزرگ تامین انرژی، نشاط و تحرک در زندگی انسان است.امیرالمومنین علیه السّلام فرمود: خوشرویى صیّاد محبت است، و تحمل عیبها را مدفون مىکند، و سازش عیبها را مخفى مىکند، و هیچ چیز همچون خوش خلقى موجب نزدیکى انسانها به یکدیگر نمىشود.(مشکاة الانوار/۱۳۱۰)
۳- تقویت سلامتی و سعادت: آدم خوش اخلاق از بدنی سالم، روحیه قوی، زندگی گوارا و لذت بخشی برخوردار است و این توانایی در او هست که برای خویش زندگی سعادتمندانهای را بسازد. در مقابل، آدم بد اخلاق در رنج و عذاب بسر می برد و زندگی ناگواری دارد. خوشاخلاق بودن آثار بسیار گران بهایی بر زندگی این جهانی انسان می گذارد. هیچ زندگىاى گواراتر از زندگى همراه با خوش اخلاقى نیست. هرکسی که خلقش نیکو شد، مشکلات و ناهمواریهای زندگی برایش هموار می شود و راههای زندگی برایش آسان می گردد. شکی نیست که عمران و آبادى در سایه اتّحاد و صمیمیّت و همکارى در میان قشرهاى جامعه به وجود مى آید، و آنچه باعث تحکیم این امور شود، از عوامل مهمّ عمران و آبادى خواهد بود. طول عمر نیز مولود آرامش فکر و آسودگى خیال و جلوگیرى از فقر و همکارى و همبستگى اجتماعى است و این امور در سایه اخلاق به دست مى آید.
فرصتهارا نیک دریابید
حضرت علی(ع): «… الفُرصةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ فَانتَهِزوا فُرَصَ الخَیرٍ»«… فرصتها چونان پارههای ابر در گذرند، پس فرصتهای نیک را دریابید».افراد موفق برای رسیدن به هدف، ابتدا به مطالعه و برنامهریزی میپردازند؛ سپس با جدّ و جهد آن را تعقیب میکنند. میزان توجّه به هدف و دقتی که در برنامهریزی برای وصول به مقصود خویش به کار میبریم، بسته به میزان اهمیتی است که برای آن قائلیم و نقشی که در زندگی خود برای آن میبینیم. کم و بیش همه مسائل زندگی افراد، تابع این قاعده است. ما برای تحصیل، شغلیابی، ازدواج، کار و حتّی تفریح و تفرّج خود، برنامهریزی و وقت صرف میکنیم که باید هم چنین کنیم؛ امّا باید دید که برای رسیدن به سعادت جاودانی و زندگانی آن جهانی خود، چه اندازه مطالعه، برنامهریزی و جدّ و جهد میکنیم و فرصتها را غنیمت میشماریم و از قرآن، که منشور سعادت جاودانی ماست و جوانی، که بهترین فرصت برای خودسازی، چه بهرهای میبریم؟
امام صادق(ع) میفرمایند: «هر که در جوانی قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته گردد».دل جوان، آماده پذیرش حق است و هنوز زنگار زندگی و امیال دنیوی بر آن ننشسته است، و اگر از سر صدق و صفا به قرآن رو کند، آن را بخواند، در آن اندیشه بورزد، کم کم روح و دل و زبان و عمل او قرآنی میشود. چنین کسی، چون چشمهساری زلال، بیابان خشک و بی روح پیرامون خویش را زنده و بانشاط میسازد و نسیم حیاتبخشی در کانون زندگی خود و دیگران میدمد. بیایید روحمان را از سرچشمه پاک و آسمانی قرآن و آموزههای قرآنی سیراب و کامیاب سازیم، تا قرآن با گوشت و خون ما آمیخته شود و در دو جهان همراهمان باشد.