چندکلمه درباره مطبوعات
شهروندان:
«ابتکار» امروز روی دکه روزنامهفروشیها نبود. یک روزنامه که میتوانست همچنان به عنوان یک بنگاه فرهنگی در جامعه ما مشغول به کار باشد، به همین سادگی – گرچه با نام موقت – تعطیل شد.
جمعی از روزنامهنگاران وسایر نیروهای مطبوعاتی به خیل بیکارانی پیوستند که بیش از ۱۰ درصد نیروی کار کشور را تشکیل میدهند.
ابتکار با حکم دادسرا تعطیل شده است. دادسرا هم بر اساس قانون مطبوعات این تعطیلی را رقم زده است. تا اینجا همه چیز وفق قانون است، ولی پرسش من این است که آیا نمیشود در قانونی که به جای پیگرد یک یا چند شخصیت حقیقی حکم به پیگرد یک بنگاه دایر با شماری نیروی کار داده است، تجدیدنظر کرد.
سالهای متوالی است که روزنامهها تعطیل میشوند و تعطیل شدن آنها وفق همین قانون مطبوعاتی است که داریم. سالهاست که بسیاری از دلسوزان هشدار میدهند شرایطی باید فراهم کرد که در خلاف یا جرم مطبوعاتی، شخص محاکمه شود و نه بنگاه در حال کار مطبوعاتی.خود من حداقل در تعطیل شدن هر نشریه در یادداشتهایی نوشتهام گیریم که در مشکل پیش آمده یک یا دو نفر تقصیر داشته باشند…
بقیه نیروها که یک روز خبر میشوند که باید خانهنشین شوند، چه باید بکنند؟
در یادداشت پیشین خود نوشته بودم که مثلا نگهبان در ورودی روزنامه چرا باید به خاطر خلاف یا جرم خبرنگار، نویسنده، سردبیر و یا مدیرمسوول محکوم به بیکار شدن شود.تصور میکنم وقت آن رسیده است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید، لایحه جدیدی برای قانون مطبوعات تقدیم مجلس کند که طی آن مشکلات قانون جاری رفع شده باشد، گرچه به عقیده نگارنده تشکیل یک نظام مطبوعاتی، شبیه نظام پزشکی یا مهندسی چاره کار بسامان شدن مطبوعات ما است.
مزیت چنین نظامی را در سپردن کار مطبوعاتی به آنها و رها کردن گریبان دولت از مشکلات ریز و درشت مطبوعات میدانم. امیدوارم این پیشنهاد مشفقانه جایی بررسی شود. انشاءالله
بهروز بهزادی
اعتماد