الفبای درماندگی در مدارس عشایری
شهروندان:
نه گوشت دارند برای خوردن، نه مرغ. نه صبحانه درست و حسابی و نه سبزی و میوه تازهای. روزها که درس میخوانند، از گرسنگی معدهشان ضعف میرود. شبها که میخوابند، تنشان از گرسنگی، از حال میرود. هم دانشآموزند، هم عشایر. خانهشان یکجا نیست، همهجاست. برای همین هم کیف و کتابشان مثل خانههایشان، روی دوششان است.
آنها برای درس خواندن به مدارس عشایری سیار و شبانهروزی میروند که قرار است آنها را برای باسواد شدن و شرکت در کنکور آماده کنند؛ البته اگر بتوانند. ۲۰۰ نفرند. تا همین پارسال، ۲۴۰ نفر بودند و حالا ۴۰ نفرشان عطای تختهای خوابگاه و نیمکتهای کلاسهای درس را به لقایش بخشیدهاند و به روستایشان برگشتهاند تا گوسفند بچرانند و زمینهای کشاورزی پدر و مادرشان را آباد کنند.
دبیرستان شبانهروزی عشایری امام خمینی شهر «سوسن» که یکی از توابع «ایذه» خوزستان است، هشت سال پیش شروع به کار کرد. یکی دو سال اول، وضع به بدی الان نبود. ۲۴۰ دانشآموز پسر این دبیرستان، ظهرها، در روز، یک وعده غذای خوب داشتند که بخورند، شبهای زمستان از سرما نمیلرزیدند، روزهای تابستان عرق از سر و رویشان شره نمیکرد، هیترهای نو بودند و کولرهای گازی؛ کم و بیش پولی بود برای پرداخت قبضهای برق و آب.
بعدها اما وضع همینطور نماند. پول وزارت آموزشوپرورش کمکم ته کشید و اول، دامن مدرسه کوچک «سوسن» و بقیه مدارس شبانهروزی عشایری را گرفت. حالا شش سالی میشود که این مدارس، آنقدر برای گذراندن اموراتشان، به مشکل خوردهاند که هر سال، روزهای ثبتنام که میآیند، تعداد پروندههای دانشآموزان کم و کمتر میشود، چون آنها نمیآیند برای ثبتنام.
حالا دانشآموزان عشایر منطقه ایذه و سوسن ترجیح میدهند کنار پدر و مادرهایشان، در سیاه چادرها و روستاهای کوچک کوههای زاگرس بمانند تا به مدرسهای بیایند که نه کتابخانه دارد، نه آزمایشگاه. نه غذای خوبی دارد که شکمشان را سیر کند نه وسایل ورزشی که بدنشان را با آن ورزیده کنند و نه پتو و تشک تمیز و نویی برای خوابیدن.
برای همین هم هست که در دو سالی که گذشت، ۴۰ نفر از دانشآموزان ترکتحصیل کردند، دیگر دلشان درس خواندن با شرایط سخت را نخواست، گفتند «برای خانواده نان بیاوریم، بهتر». «سوسن»، یکی از توابع شهر ایذه در شمال خوزستان است. این منطقه که گذرگاه تعداد زیادی از عشایر ایران است، ۱۵هزار نفر جمعیت دارد و ۴۰ کیلومتر با ایذه فاصله دارد. «سوسن» دو دبیرستان روزانه و شبانه دارد که هر دویشان پسرانهاند.
دخترانی که در این شهر زندگی میکنند اما مدرسه ندارند. آنها مجبورند هر روز فاصله ۶۰کیلومتری را تا ایذه بروند و برگردند تا دانشآموز باشند. برای همین هم هست که از تعداد آنها هم هرسال برای مدرسه رفتن، کم میشود، چون پدر و مادرهایشان ترجیح میدهند به جای به مدرسه فرستادن دخترانشان، آن هم راه دور، آنها را شوهر دهند. دبیرستانهای پسرانه شبانهروزی این منطقه اما حالا خیلی وقت است حال و روز خوبی ندارند.
«محمد نیازپور»، مدیر دبیرستان شبانهروزی عشایری امامخمینی است. او در گفتوگو با «شهروند» از امکاناتی میگوید که این مدرسه ندارد. از غذای خوبی که ۲۰۰ دانشآموز مدرسهاش برای خوردن ندارند. از قرضهای مدرسه به نانوا و قصاب و بقال که ادا نشده میگوید. دلش برای بچههای عشایر که استعداد و هوششان زبانزد است، میسوزد: «در مناطق محروم عشایری، روستاهای درجه سه هستند که معمولا عشایرند و خیلی محرومند.
بچههای این مناطق برای درس خواندن مجبورند به شهرهای اطراف بیایند و چون فاصله زیاد است، نمیتوانند هر روز بروند و بیایند، به همین دلیل باید در مدارس شبانهروزی بمانند. حال و روز این مدارس، حداقل در منطقه ما اما اصلا خوب نیست. چند سالی است که وزارت آموزشوپرورش، سرانه دانشآموزی را یا نمیدهد یا مبلغ کمی میدهد. آنقدر کم که ما مجبوریم برای تهیه اقلام غذایی و… از کمیته امداد و بقیه نهادها کمک بگیریم که آن هم کفاف خرجهای جاری را نمیدهد.
هرسال ما تعدادی ترک تحصیلی داریم که در دوسال گذشته به ۴۰ نفر رسیده؛ چون بچهها غذای خوبی ندارند و خوابگاهشان خوب نیست. حق هم دارند دانشآموزی که در سن رشد است، شرایط مناسب میخواهد ولی کسی به ما پول نمیدهد. مهر سال گذشته آموزشوپرورش ۳۰میلیون تومان از مبلغ سرانه را داد درحالیکه باید ۱۰۰میلیون تومان میداد، ۲۴میلیون تومان این رقم هم را چون به مغازههای مختلف قرض داشتیم، خرج شد.»
«سوسن» یکی از چندین شهر استان خوزستان است که هنوز گاز ندارد. دبیرستانهای این شهر هم هنوز گازکشی ندارند و دبیرستان شبانهروزی عشایری امامخمینی هم یکی از آنهاست. مسئولان این مدرسه از کپسولهای گاز برای پختوپز استفاده میکنند: «گاز تا ۲۰ کیلومتری سوسن آمده، ولی داخلش نیامده. به همین دلیل مجبوریم زمستانها، خوابگاه و مدرسه را با هیترهای قدیمی گرم کنیم، چون استفاده از بخاریهای نفتی ممنوع است، استفاده از هیترهای برقی هم خطر برقگرفتگی دارد، چون قدیمیاند و استاندارد نیستند.»
علی سعیدی، سرپرست خوابگاه این مدرسه هم میگوید که مدتی است مواد خوراکی برای پخت غذا را از طریق قرض تامین میکنند: «ما از اول سال تحصیلی تا حالا از لحاظ گوشت در مضیقه بودهایم، مثلا در هفت ماه گذشته، هفت بار برای پخت غذا توانستیم گوشت بخریم. هر چند وقت یک بار هم مردم نذوراتشان را به ما میدهند. همین چند وقت پیش همکار ما رفته بود از مغازهای مرغ قرض بگیرد، او را بیرون انداختهاند، چون قرضهای قبلی را ندادهایم.» او از موتورخانه این مدرسه میگوید که با گازوئیل کار میکند و حالا چون کادر مدرسه نمیتواند گازوئیل بخرد، آب گرم قطع شده و بچهها دیگر نمیتوانند با آن حمام کنند.
ترکتحصیل را تایید نمیکنیم
داستان اما فقط داستان این مدرسه نیست. مدارس عشایری سالهاست که خرجشان با دخلشان جور درنمیآید. سرانه سالانهای که باید دریافت کنند و نمیکنند، امکانات آموزشی و رفاهی آنها و فقری که دانش آموزان و خانوادههایشان با آن دست و پنجه نرم میکنند، سالهای تحصیلی را برای دانشآموزان عشایر سخت کرده. داستان معلمان و نیروهای انسانی این مدارس هم دیگر جداست.
در حال حاضر ۱۷۵ مدرسه شبانهروزی در دو دوره راهنمایی تحصیلی و متوسطه در ۱۸ استان وجود دارد که بیش از ۱۲درصد کل دانشآموزان عشایری در این مدارس مشغول تحصیلند؛ ۵.۵۸درصد این تعداد پسر و ۵.۴۱ دخترند. در همه سالهایی که از فعالیت این مدارس میگذرد، کمبود نیروی انسانی، نبود انگیزه کافی برای تدریس معلمان در مناطق عشایری و هوشمند نبودن مدارس عشایر از مشکلاتی بوده که این مدارس با آنها درگیر بودهاند؛ مشکلاتی که در چند سالی که گذشت، چندبرابر هم شد.
غیراستاندارد بودن این مدارس هم همیشه یکی از موضوعاتی بوده که از زبان مسئولان استانی آموزشوپرورش هم اعلام شده؛ مثلا همین دو هفته پیش بود که «حمید قنبری»، مدیر آموزش و پرورش عشایر خوزستان گفت ۲۰۰ مدرسه عشایری غیراستاندارد و خطرآفرین در خوزستان وجود دارد؛ مدارسی که نیاز به تخریب و بازسازی دارند. او حالا و در گفتوگو با «شهروند» میگوید که از وضع نامناسب مدارس عشایری استان خوزستان کاملا خبر دارد. استان خوزستان ۱۴هزار دانش آموز عشایری و ۱۴ مدرسه شبانهروزی عشایری دارد. این مدارس در چندسال گذشته، به دلیل پرداخت نشدن سرانهها، وضع مالی خوبی نداشتهاند، آن هم به یک دلیل: کمبود شدید بودجه وزارت آموزشوپرورش.
مدیر آموزشوپرورش عشایر خوزستان حالا میگوید با روی کار آمدن دولت جدید، مسئولان این مدارس امیدوارند، مشکلات چندساله، حل شوند: «در چند سال اخیر با توجه به تحریمها و… تاثیر زیادی بر اعتبارات و بودجه در حوزه آموزشوپرورش گذاشت. درحال حاضر هم هنوز پرداخت سرانه مدارس شبانهروزی با مشکلاتی روبهرو است و این یک واقعیت است که این موضوع باعث مشکلات زیادی برای گذران امورات این مدارس شده.
بیشتر مدارس عشایری استان خوزستان در دو سه سال اخیر، برای تهیه مایحتاج غذایی مجبور شدند از مغازههای مختلف و بازار قرض بگیرند و حالا چون نمیتوانند بدهیهایشان را پرداخت کنند، با اعتراض آنها روبهرو هستند.» قنبری با وجود قبول وضع بد مدارس شبانهروزی عشایری، ترک تحصیل ۲۰۰ نفر از دانشآموزان مدرسه عشایری امامخمینی را تکذیب میکند: «من این موضوع را تکذیب میکنم. چنین چیزی وجود ندارد.»
او ادامه میدهد: «با توجه به تغییر کتابهای درسی در دورههای تحصیلی، باید زیرساختهایش هم فراهم باشد. مثلا در پایه ششم ابتدایی، کتابی به نام کار و فناوری وجود دارد که مستلزم کارهای عملی است اما دانشآموزان عشایری ما از وسایل الکترونیکی موردنیاز مانند لپتاپ و تبلت برخوردار نیستند و از این فنارویها محرومند. این یک تبعیض آموزشی است. عشایرها از لحاظ هوش و استعداد در رتبه اولاند ولی در امکانات در رتبه آخرند.»
قول میدهیم درست شود
مسئولان ارشد وزارت آموزشوپرورش اما میگویند بودجه امسال را طوری تنطیم کردهاند که مشکلات مدارس عشایری کم و بیش حل شود. همین یک ماه پیش بود که علیاصغر فانی، وزیر آموزشوپرورش درباره سرانه مدارس شبانهروزی گفت: «در بودجه سال ۹۳ سرانه این مدارس افزایش خواهد داشت، اما با توجه به هزینههای زیاد این مدارس، اولیا باید مشارکت داشته باشند، تا این قشر محروم از تحصیل باز نمانند.»
حالا «علینقی یزدانپناه»، مدیرکل دفتر امور مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزشوپرورش به «شهروند» میگوید برای سال تحصیلی ۹۳ -۹۴ برنامههایی ریخته شده تا کمی از مشکلات این مدارس کم شود: «در چند سال گذشته مدارس شبانهروزی عشایری مانند بقیه مدارس شبانهروزی با کسری اعتبار روبهرو بودند چون آموزش و پرورش دچار مشکل سرانه و… بود و به همین دلیل تمام مدراس شبانهروزی ما دچار این مشکل بودند.
به هرحال من این مژده و قول را به مسئولان این مدارس میدهم که درسال ۹۳، مشکل کمبود اعتبار نداریم. یکی از سیاستهای کلی وزیر آموزشوپرورش، توجه ویژه به مدارس مناطق محروم است.» او میگوید که مدارس عشایری همچنان مشکلات زیادی در حوزه فضا، نیروی انسانی و تجهیزات دارند باید به آنها توجه ویژهای شود. دانش آموزان عشایر اما هنوز منتظرند؛ منتظرند ببینند راه سخت تحصیلشان آسان می شود یا بهتر است به گله های گاو و گوسفند پدرانشان بروند، ساز بزنند و نان بیاورند برای خانواده.
الناز محمدی
شهروند