ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گزارشی از

تبریز، شهری که تکدی‌گری در آن معنایی ندارد

شهروندان:
مشغول رد شدن از خیابان هستید، آدمی دستش را برای گرفتن پول دراز نمی‌کند. سوار اتوبوس شده‌اید، منتظر نباشید، هیچ فردی با ساز کهنه‌ای وارد نمی‌شود و از شما پول طلب نمی‌کند.

تبریز شهر بی گدااگر هم به موردی برخوردید می‌توانید آن را گزارش کنید تا فرد متکدی به شهر دیگری تبعید شود. این‌جا تبریز است و شما باید خلاف عادت همیشگی گام بردارید.باور نمی‌کنید؟ متن روبه‌روی شما اما چیز دیگری می‌گوید.

موسسه حمایت از مستمندان تبریز

تبریز شهر شگفتی‌هاست؛ شگفتی‌هایی که تنها خالق آن مردم شهر هستند. از حضور حداکثری در ورزشگاه آزادی تهران برای تشویق تیم محبوب خود گرفته تا موسسه‌های پرتعدادی که مردم برای حمایت از مستمندان تبریز راه انداخته‌اند. موسسه حمایت از مستمندان تبریز در ‌سال ۱۳۵۲ با انگیزه بخشیدن چهره آبرومندانه به شهر تبریز و به همت عده‌ای از شهروندان این شهر راه افتاده است. موسسه‌ای که هدف خود را جلوگیری منطقی از گدایی و آبروریزی و حمایت از خانواده‌های درمانده آبرومند، برچیدن منطقی بساط تکدی و رسواگری و جایگزین کردن کمک‌های منظم و بررسی شده تعریف کرده است. فعالیت‌های مستمر این موسسه باعث شده است که تبریز به شهر بدون گدا معروف شود. «ابراهیم علمی» عضو هیات مدیره موسسه حمایت از مستمندان تبریز در گفت‌وگو با «شهروند» ضمن تاکید بر مردمی بودن فعالیت‌های موسسه، گفت: «موسسه حمایت از مستمندان تبریز ۴۵‌سال سابقه فعالیت دارد و کار خود را رسما از ‌سال ۵۲ شروع کرده است و هدفش دستگیری از نیازمندان مخصوصا افرادی است که احتیاج خود را آشکار نمی‌کنند، افرادی که درآمد و سرپناهی ندارند و بدون نان‌آور، روزگار می‌گذرانند. ما می‌خواهیم از رواج تکدی‌گری جلوگیری کنیم، امیدواریم این حرکت تلنگری باشد و از رشد آن جلوگیری کرده و تکدی‌گری را ریشه‌کن کنیم. «به گفته علمی، تعداد خانوار تحت پوشش موسسه حمایت از مستمندان تبریز ۲۶۵۰ نفر است و تعداد سرانه خانوار تحت پوشش ۳۴۰۰ است.

منابع درآمد

منابع درآمد موسسه حمایت از مستمندان تبریز به ۴ دسته تقسیم می‌شود؛ صندوق صدقات، حساب‌های موسسه و روش‌های ابتکاری خود مسئولان موسسه که شامل تابلو و مواردی مثل کفاره و نذرهای مردمی می‌شود. ابراهیم علمی ضمن تاکید بر مردمی بودن فعالیت‌های موسسه، در مورد طرح‌های ابتکاری می‌گوید: «یکی از کارهای ما در موسسه این بود که سعی کردیم تشریفات زاید حذف شود، مثلا زمان برگزاری مجلس ترحیم به ما زنگ می‌زنند و ما قابی را به جای تاج گل به مجلس می‌فرستیم. حتی تابلوهای تسلیت را هم به کارت تسلیت تبدیل کرده‌ایم و شهروندان از ما کارت می‌گیرند و ما آن را به مساجد می‌فرستیم.»

موسسه حمایت از مستمندان تبریز ۴۰۰‌میلیون در ماه هزینه می‌کند؛ به نحوی که افراد تحت پوشش به بانک می‌روند و دریافتی ماهانه خود را طلب می‌کنند و از موسسه گوشت و مواد غذایی لازم را دریافت می‌کنند.ابراهیم علمی می‌گوید:«مهم‌ترین منبع درآمد ما مردم هستند؛ آنها حتی قربانی‌های خود را به این‌جا می‌آورند تا بین نیازمندان تقسیم شود. موسسه دو سردخانه ۸تنی دارد. تقریبا ماهانه حدود ۲۰میلیون تومان هزینه نان افراد تحت پوشش ما می‌شود و ما به آنها کوپن می‌دهیم تا نان را مجانی دریافت کنند. این مبلغ را از محل کفاره‌های روزه مردم تامین می‌کنیم.حدود ۳ هزار صندوق این موسسه در معابر، مساجد، بیمارستان‌ها، ترمینال‌ها و سایر موسسات دولتی و خصوصی نصب شده است.» این موارد باعث شده است که موسسه حمایت از مستمندان تبریز به موفق‌ترین موسسه خیریه شهری تبدیل شود.

تشکیل گروه پیگیری

موسسه حمایت از مستمندان تبریز با تشکیل یک گروه پیگیری در سطح شهر که با همکاری نیروی انتظامی تشکیل شده است، متکدیان داخل شهر را که در گذرها قرار گرفته‌اند، شناسایی می‌کند.

ابراهیم علمی در این مورد می‌گوید:«وظیفه این اکیپ آن است که در مناطق پرتردد سطح شهر بگردد و متکدیان را جمع کند. آن وقت ما در موسسه برای این افراد پرونده درست کرده و به وضعیت‌شان رسیدگی می‌کنیم و با تحقیق، به این نتیجه می‌رسیم که مستحق شناخته می‌شوند یا نه. اگر او تعهد بدهد که از کاری که انجام می‌دهد دست می‌کشد، از محل زندگی او تحقیق می‌کنیم و اگر واقعا نیازمند بود او را تحت پوشش قرار می‌دهیم. حتی در نمونه‌هایی هزینه‌های دانشجوهای دانشگاه آزاد را هم تقبل کرده‌ایم. مورد دیگر هم که همیشه بر آن تاکید می‌کنیم این است که خانواده‌ها باید فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و ما این هزینه‌ها را قبول می‌کنیم. ماهیانه ۵‌هزار تومان برای دانش‌آموزان و ۱۰‌هزار تومان برای دانشجویان.»

تبعید فرد مُصر به تکدی‌گری

شاید فکر کنید که یک فرد متکدی تمایلی به دل‌کندن از کاری که انجام می‌دهد نداشته باشد و به رسم و رسومی که در موسسه حمایت از مستمندان تبریز برقرار است بی اعتقاد باشد؛ آن وقت قضیه فرق می‌کند.

علمی می‌گوید: «اگر تعداد دفعات تکدی‌گری یک فرد زیاد شود، او را یک متکدی حرفه‌ای به حساب می‌آوریم و از او تعهد می‌گیریم و اگر به کاری که انجام می‌دهد ادامه دهد او را به نیروی انتظامی تحویل می‌دهیم، چراکه تکدی‌گری یک جرم است. درنهایت هم فردی که دست از این کار بر نمی‌دارد را تبعید کرده و به موطنش بازمی‌گردانیم و هزینه تبعید و زندگی در وطنش را هم پرداخت می‌کنیم تا دیگر به شهر تبریز برنگردد.»

در ‌سال ۹۱، ۶۰۰ مورد تکدی‌گری به موسسه حمایت از مستمندان گزارش شده است که ۴۰۰ مورد از آنها بررسی شده و پرونده‌دار شده‌اند که تنها ۱۰ نفر از آنها مستحق شناخته شده‌اند.

اعتماد تبریزی‌ها

مردم تبریز به موسسه حمایت از مستمندان این شهر اعتماد پیدا کرده‌اند و کارهای خیر خود را با مشارکت این موسسه انجام می‌دهند.

به گفته علمی، عضو هیات مدیره این موسسه «مردم به موسسه اعتماد کامل پیدا کرده‌اند و با افرادی که آن را اداره می‌کنند آشنا هستند. راز موفقیت ما همین مورد است که نهاد مطلق هستیم.کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ با ما در ارتباط هستند و در ‌سال چیزی حدود ۱۰۰نفر کاریابی از این طریق انجام می‌شود.» مردم تبریز آن‌قدر به فعالیت‌های موسسه اطمینان پیدا کرده‌اند که به جای تهیه تاج گل ۵۰۰هزار تومانی، یک کارت ۵هزار تومانی صرف کمک به نیازمندان می‌کنند.

پشت این اتفاق مردم تبریز قرار دارند

«مقصود عظیمی» یکی از بازاری‌های شهر تبریز است که ارتباط نزدیکی با موسسه‌های خیریه این شهر دارد. او این لقب – شهر بی‌گدا- را مخصوص تبریزی‌ها می‌داند و می‌گوید:«پشت این اتفاق مردم قرار دارند، ما از طریق ریش‌سفیدان و افراد معتمدی که داریم، متکدیان را شناسایی می‌کنیم. در مرحله بعد هم بازاری‌ها پول‌های خود را جمع می‌کنند و به این افراد می‌دهند تا در اختیار نیازمندان قرار بگیرد. ما در تبریز مستمندان را با برنامه‌ریزی جمع‌آوری می‌کنیم. در هر محله به‌طور جداگانه بررسی کرده و آنهایی که نیازمند هستند را جدا می‌کنیم.»

عظیمی در ادامه از ویژگی‌های شهروندان تبریز می‌گوید: «ما آذری‌ها تا زمان مرگ کار می‌کنیم و روی پاهای خودمان می‌ایستیم.اینها جزو رسم و رسومات ما است. این تعداد گدای محدودی هم که وجود دارد معمولا متعلق به دیگر شهرها هستند که به تبریز آمده و گدایی می‌کنند. البته ما برای اینها هم برنامه ویژه داریم. اگر ضرورت داشته باشد پول جمع می‌کنیم و به آنها می‌دهیم و می‌گوییم که از این شهر بروند. ما هزینه زندگی آنها در شهر خودشان را هم تامین می‌کنیم.»

امیر‌هاتفی‌نیا – شهروند