ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تکدی‌گری؛ فقر مطلق یا شغل راحت

شهروندان:
تکدی گری یا به زبان عامیانه گدایی، به شغل بخشی از جامعه تبدیل شده است. عده ای که اقلیت کمی از جامعه را تشکیل می دهند از روی نیاز یا از روی عادت به تکدی گری روی آورده اند، شغلی که زحمت زیادی ندارد اما درآمد خوبی دارد.

تکدی گریتکدی گری چیست؟

تکدی گری به معنای گدایی کردن و در یوزگی است و متکدی کسی است که در پی کمک و یاری مادی از دیگران دستش را پیش این و آن می گیرد و گاه با سماجت تمام خواستار کمک نقدی و جنسی دیگران می شود. این عمل در برخی از کشورها رواج داشته و کاملا قانونی است.

به عنوان نمونه، در هند حدود ۲۰۰ میلیون گدا وجود دارد که حاصل فعالیت آنها، فقط در شهر بمبئی منجر به درآمدی معادل ۵۰ میلیون دلار شده است. گدایی در هند به حدی آزاد است که دادگاه‌های هند با موارد و پرونده های زیادی روبه رو می شوند که در آن گدایان با استخدام وکیل مدافع از حق و حقوق خود برای گدایی بعد از دستگیری توسط پلیس دفاع می‌کنند. و در مقابل کشورهایی هم هستند که نه تنها تکدی گری را غیر قانونی می دانند، بلکه با آن به شدت مبارزه می کنند و برای آن حبس در نظر می گیرند.

مثلا چندی پیش در کشور نروژ، توسط مجلس نمایندگان این کشور، قانون صد ساله ای که گدایی کردن فقرا را ممنوع اعلام کرده بود، لغو شد و این اقدام سبب سرازیر شدن متکدیان به خیابان ها شده است. همچنین گدایان این کشورها، برای فرار از این قانون از ابزارهایی چون موسیقی و هنرهای نمایشی، برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند.

ریشه ها و زمینه های تکدی گری

تکدی گری تنها یک پدیده و معضل اقتصادی نیست، بلکه ارتباط تنگاتنگ و استواری با مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. به سخنی دیگر، میان پدیده تکدی گری و وضعیت فرهنگی جامعه نوعی همبستگی وجود دارد. افرادی که دست به این کار می زنند، برای برآوردن نیازهای مادی خودشان لازم است عزت نفس خود را لگدمال کرده و در مقابل دیگران دست نیاز بلند کنند و این خود نشانه ی بیماری روانی این افراد نیز هست. چرا که انسان اگر به لحاظ روانی و شخصیتی سالم باشد، هر چند نیاز مادی، او را به شدت محتاج کرده باشد، اما کرامت و شخصیت انسانی خود را پایمال نمی کند. از طرفی دیگر، در قاموس و ادبیات زندگی این افراد به زحمت می توان لغات کار و تولید و عرق جبین را پیدا نمود. کسی که به کسب روزی حلال در ازای عرق ریختن و زحمت کشیدن، اعتقادی ندارد، برای ارتزاق خود (اگر به سرقت فکر نکند)، چاره ای به جز گدایی کردن و انگل و سربار جامعه شدن ندارد. و جالب آنجاست که عده ای از این افرادِ به ظاهر علیل و ناتوان که در خیابان می بینیم، با وجود مکنت مالی که از محل گدایی کردن برایشان حاصل شده است، باز هم حاضر نیستند دست از گدایی بکشند و این کار را به عنوان شغل خود به حساب می آوردند.

شاید یکی از دلایل پیدایش این معضل اجتماعی، وجود بیکاری و بالا بودن نرخ آن باشد. در چنین فضای بیمارگونه ای، متاسفانه باندهای مافیایی که پشت پرده این موضوع هستند حداکثر سوء استفاده را از شرایط بوجود آمده می کنند و با اجیر کردن اینگونه افراد فقیر و بدون پشتوانه مالی که عموما بدلایل اعتیاد یا دلایل دیگر از خانواده های خود نیز طرد شده اند، آنها را در امور قاچاق و تجارت مواد مخدر بکار می گیرند و درآمدهای آنها را از دستشان خارج می کنند و درصدی ناچیز از آن را تنها برای زنده ماندن به آنها بر می گردانند. این یعنی شکل گیری معضلی بزرگتر از معضل های قبلی!

البته، برای گدایی عوامل دیگری نیز می توان برشمرد. مثلا افرادی که به علت بیماری، افسردگی و یا اعتیاد از خانه هایشان ترد شده اند و کار و درآمدشان را از دست داده اند و دیگر قادر نیستند زندگیشان را از مسیرهای عادی بگذرانند، و ناخواسته به تکدی گری روی می آورند. گاهی اوقات افراد شیک پوشی را می بینیم که پارچه ای نم دار در دست دارند و پشت چراغ قرمز، به پاک کردن شیشه خودروها مبادرت می ورزند. و یا افرادی هم هستند که از محل فروش سی دی و گل و چیپس و پفک پول در می آورند …

اثرات تکدی گری بر جامعه

تصور کنید، کنار خیابان، فردی خوابیده است و لباسی بسیار نامناسب و پاره و کثیف بر تن دارد و یا در چهار راه توقف کرده اید و کودکی با ظاهری سیاه و آلوده از شما کمک می خواهد و یا پیرزنی که نمی تواند راه برود و خود را روی کف خیابان می کشد و یا مادری که گوشه خیابان و در سرما نشسته است و کودک خردسالش در حالی که آب بینی اش آویزان است، کنار او نشسته است و … همه اینها منظره ی کریه و زشتی را از فضای جامعه نمایش می دهند.

بدبینی یکی دیگر از اثرات فعالیت تکدی گران است. چرا که مردم با دیدن این افراد از خود خواهند پرسید چگونه است، کودکان یا معلولانی در خیابان ها به این وضع گرفتار شده اند و کمکی به آنان نمی شود؟ مگر دستگاه های مسئول هر ساله با دریافت اعتبارات کلان دولتی و کمک های مردمی به این افراد رسیدگی نمی کنند؟ حال آنکه اغلب این افراد به گدایی کردن عادت کرده اند و بعضا در آن حرفه ای شده اند و مبالغ بسیاری را از این طریق بدست می آورند.

همچنین افزایش احساس ناامنی اجتماعی در مردم به دلیل ترس از وجود متکدیان و نیز مشکلات بهداشتی و روانی برای مردم از دیگر مسائلی است که متکدیان با حضور خود در میان مردم نسبت به ترویج آن اقدام می کنند. چون متکدیان با ظاهر بسیار ناراحت کننده و نوزادانی که در آغوش دارند و با مظلوم نمایی و سماجت بیش از حد خود، باعث رنجش عواطف افراد می شوند، تا جایی که برای خلاصی از عذاب وجدان، به این افراد کمک مالی می کنند.

از طرفی، وقتی یک متکدی بتواند بدون زحمت و درد سر -از صبح تا به شام- هزاران تومان به جیب بزند و وقتی در پس پرده ی باندهایی باشد که افراد را به گدایی وا می دارند و خود پول حاصله را به جیب بزنند، مشخص است که این حرکت چه ضربه ای به اقتصاد جامعه وارد خواهد ساخت. هستند گدایانی که ثروت آنها سر به میلیون و شاید میلیون ها بزند و از این راه دارای خانه ها و احیانا آپارتمان ها شده باشند و یا پول های حاصله را بصورت ربوی در اختیار دیگران قرار دهند. در واقع، از نظر اقتصادی، متکدیان هیچ اثر اقتصادی بر جامعه ندارند (که ضرر هم دارند) و بیشترین نفع و نصیب، به خودشان بر می گردد.

چه باید کرد؟

به نظر می رسد مهمترین اقدام در این زمینه، به کمک مردم می تواند انجام بگیرد. چون درآمد متکدیان از طریق تحت تاثیر قرار دادن احساسات مردم بدست می آید. حال اگر نتوانند به کمک حیله ها و طرفندهای مختلف، آنها را تحت تاثیر قرار دهند، مسلما به درآمدی دست نخواهند یافت و این شغل (!!) را رها خواهند کرد.

از طرفی، در مبارزه با پدیده تکدی گری، خلع های قانونی وجود دارد و هنوز این معضل به صورت یک جرم شناخته نمی شود و طبیعتا با آن برخورد قضایی نیز نمی شود. حال آنکه در برخی کشورها به شدت با این پدیده مبارزه می شود.

همینطور می توان با آموزش مهارت های فنی و حرفه ای و فراهم کردن بسترهای لازم جهت ایجاد شغل مناسب برای این دست از افراد، بخشی از گدایی را از بین برد. همانطور که گفته شد، یکی از دلائل گدایی کردن افراد فقر فرهنگِ کار و تلاش است. که می توان با نهادینه کردن این فرهنگ در جامعه مانع از بی مصرف شدن افراد شد.