راههای کسب سود از نوآوری
شهروندان- سیدعلی فاطمیخوراسگانی*:
1- از زمانی که بحث تحقیق و توسعه در صنایع در صدسال گذشته مطرح شد، موضوع بهبود مستمر در محصولات و فرآیند تولید از طریق دانش مطرح بوده است. این موضوع در ادامه به تشکیل بنگاههای مبتنی بر تکنولوژی منجر شده است که در آنها سهم هزینههای تحقیق و توسعه از کل هزینههای تولید بالاست.
در ایران نیز در ۱۰ سال اخیر، به موضوع تولید علمی و تبدیل علم به ثروت، توجه ویژهای شدهاست که یکی از حلقههای اصلی این رویکرد، شرکتهای دانشبنیان است. البته اطلاق نام «شرکتهای دانشبنیان» به شرکتهای فعال در این زمینه، پس از بهتصویب رسیدن قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان در سال ۸۹ انجام یافت.
باید توجه داشت شرکتهای دانشبنیان تنها یکی از حلقههای زنجیره نوآوری هستند که کارشان به تولید ثروت و ارزشافزوده منجر میشود. (در تعریف شرکت دانشبنیان میتوان گفت که شرکت دانشبنیان شرکتی است که توانستهاست یا در نظر دارد بر مبنای دانش خود، دست به نوآوری بزند. این نوآوری میتواند به تولید محصول جدید یا تولید محصول قبلی با فرآیندی جدید منجر شود. دامنه جدیدبودن آن میتواند برای کل دنیا یا به سادگی برای یک بازار خاص باشد.)
۲- نقش شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشورها از دو جنبه قابل بررسی است: در فناوریهای نوظهور با توجه به اینکه شرکتهای دانشبنیان هدف کسب سود اقتصادی از طریق ارایه محصول قابلمصرف را دنبال میکنند، میتوانند فناوریهای نوظهور را بهکمک نوآوریهای خود به سمت تولید محصول و رفع نیازهای جامعه سوق دهند. در سایر حوزههای فناوری نیز باتوجه به افزایش تقاضای داخلی و منطقهای، توسعه روزافزون دامنه نیازمندیهای مردم و افزایش تنوعطلبی، شرکتهای دانشبنیان میتوانند بهکمک نوآوریهای خود طیف بیشتری از تقاضای مردم را پوشش دهند و به افزایش سطح رفاه کمک کنند.
۳- شرکتهای دانشبنیان در صورتی که بتوانند محصول خود را در قالبی که برای مشتری قابل قبول باشد، تولید کنند، حجم تولید خود را به میزان قابلقبول برسانند و آن را در بازار به فروش برسانند، میتوانند درآمد قابلتوجهی کسب کنند. اما شرکتهای دانشبنیان نوپا معمولا فاصله زیادی با این نقطه دارند. این شرکتها عموما برپایه توانمندیهای فنی و تخصصی موسسان خود شکل گرفتهاند و فاقد بسیاری از توانمندیهای مدیریتی مورد نیاز هستند. بسترسازی و حمایتهای هدفمند و مبتنی بر محصول و خروجیهای قابل اندازهگیری دولتی در این مسیر میتوانند مثمرثمر باشند.
۴- دولت میتواند با شناسایی نهادهای اقتصادی تاثیرگذار بر عملکرد شرکتهای دانشبنیان در نظام ملی نوآوری، این نهادها را در جهت کمک به شرکتهای دانشبنیان توانمند کند. نمونههایی از این نهادها عبارتند از:
- تامین مالی: دولت میتواند صندوقهای توسعه فناوری را توانمندتر کند و همچنین ابزارهای تامین مالی را برای شرکتهای دانشبنیان توسعه دهد و همچنین در خریدهای دولتی خود نیز این محصولات را در اولویت قرار دهد.
- توسعه بازار: دولت میتواند بستر مبادلات محصولات تولیدی شرکتهای دانشبنیان را تسهیل کرده و برای خریداران آنها امتیازاتی قایل شود.
- صنعت: دولت میتواند در راستای استفاده بنگاههای صنعتی از خروجی شرکتهای دانشبنیان (خرید دانشفنی، تصاحب شرکتها و…) تسهیلاتی قایل شود.
- دانشگاه: دولت میتواند زمینه را برای افزایش همکاری شرکتهای دانشبنیان با دانشگاه و تنظیم خروجی دانشگاهها متناسب با نیاز این شرکتها فراهم کند.
۵-شرکتهای دانشبنیان میتوانند در نمایشگاههای دانشبنیان آخرین دستاوردهای خود را ارایه دهند. بهاینترتیب مشتریان بالقوه این شرکتها میتوانند با مراجعه به نمایشگاه با تولیدات این شرکتها آشنا شوند. در واقع نمایشگاه میتواند بستری برای معرفی محصول و توسعه بازار شرکتهای دانشبنیان باشد و همچنین به بستری برای همکاری میان خود شرکتهای دانشبنیان تبدیل شود.
۶- به نظر میرسد نهادهای اولیه قانونی برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان در کشور ایجاد شده است. با این حال باید در نظر داشت که این نهادها، هنوز به تکامل و پیشرفت نهایی خود نرسیدهاند و امکان تشخیص متقاضیان واقعی فراهم نشده است و همچنین سازوکارهای هدایت منابع و جلوگیری از انحراف آنها ایجاد نشده است.
همچنین ایران در بسیاری از حوزههای صنعتی از تولید محصول نهایی قابلمصرف فاصله دارد که این مساله باعث شده است بسیاری از فعالیتهای شرکتهای دانشبنیان، زمینه لازم برای دستیابی به سود اقتصادی را نداشته باشند. بنابراین در این مسیر چه در تکمیل نهادهای مرتبط و چه در بهبود فضای کلان اقتصادی، باید اقدامات اصلاحی جدی صورت پذیرد و ما در میانمدت میتوانیم این زنجیرهها را تکمیل کنیم.
*کارشناس معاونت پژوهش مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری ریاستجمهوری
شرق