آواز عشق ناظری برای محرومان
شهروندان:
اوایل هفته جاری برای شرکت در جلسهای که با حضور چند هنرمند در دفتر روزنامه «شرق» تشکیل شده بود دعوت شدم؛ آن جلسه به همت و دعوت آقای شهرام ناظری، استاد شهیر آواز تشکیل شده بود تا بهمنظور یاریرساندن به جذامیان شهرستان مهاباد مقادیری وجهنقد جمعآوری کنند.
در این محفل انس و الفت که فضایی کاملا متفاوت با دیگر جلسات رایج اینروزها داشت، سخن بیشتر از ضرورت همدردی، همراهی، عشق و… بود و اینکه کمککردن و کاستن از آلام و دردهای نیازمندان عجیب نیازی سترگ نه برای محرومان بلکه برای ثروتمندان و متمولان است تا از انسانیتشان دور نیفتند، به دریای منیت و تکبر درنغلتند و با افشاندن عطر معنویت و کرامت به زندگی دنیویشان معنا و ارزش والاتری ببخشند. اما دریغا که این نگاه، کیمیا و نایاب است؛ بخشش و سخاوت به دارابودن و ثروتمندبودن نیست بلکه به میزان جود و کرمی است که در نهاد آدمیان نهاده شده است و بهقول رومن رولان، قهرمان کسی نیست که بیشترین وزنه را بردارد بلکه آن کسی است که بیشترین همتش را در این راه مصروف میدارد و شهرام بدونشک یکی از آن قهرمانان است.
وی در یکی، دوسال اخیر فعالیتهای چشمگیری در رسیدگی به همنوعان نیازمند داشته و تقریبا در تمامی کنسرتهایش به این قشر محروم گوشهچشمی داشته است تا شاید خاک را در حد و بضاعت خویش برایشان کیمیا کند. شاید آنها که از دور نظارهگر این اقدام خیرخواهانه و بشردوستانه شهرام هستند از خود سوال کنند که چه شده که این استاد مردمی چنین با جدیت گام در وادی مهر و محبت، آنهم نه از جنس حرف، بلکه از نوع عمل گذاشته و عدهای را نیز بهدنبال خویش کشانده است. اما بهواقع اگر نیک بنگریم تغییر فاحشی در روند و روش زندگی این هنرمند مردمی روی نداده است تنها شکل و شمایل نگاه انسانی شهرام ناظری و قالب و ظرف مهرورزی اوست که شاید رنگوبویی رسانهای یافته است.
نگارنده تا زمانی که از نزدیک شاهد مهرگیاه این هنرمند وارسته نبود، از دیگران شرح الطاف و عطوفت ناظری را حتی در زمان جوانی او و کمکهایش را به استادان پیشکسوت میشنید اما در یکی، دودهه اخیر که از نزدیک نظارهگر مهرورزیها و دستگیریهای این مرد هنر بودهام گواهی میدهم که آنچه از کرامات و سجود این استاد شرف و انسانیت شنیدهام قطعا یک از هزاران بوده است. دستکم در یکی،دوسال اخیر بنا بهنقل و وصف اینجانب از شرایط سخت و صعب یکی، دونفر از هنرمندان، شهرام بیوقفه قدم پیش نهاد تا بهاتفاق به منزل آنها برویم و بدون فوت وقت و حتی بدون اطلاع هیچکسی به یاری آن هنرمندان پیشکسوت شتافت.
بیماران کلیوی، بیماران سرطانی، بیماران خاص، جذامیان، کودکان سوخته شینآباد پیرانشهری و… از جمله مواردی بوده که شهرام در یاریرساندن به آنها در یکی،دوسال اخیر پیشقدم و منشا خیر بوده است. اما نکته پایانی که اصل و اساس پیام این یادداشت و انگیزه مهم صاحب این قلم برای نگاشتن این وجیزه بوده است.
اهمیت تاثیرگذاری و الگوپذیری راهی است که یک هنرمند مردمی و مشهور انتخاب کرده؛ نگاه انسانی و همنوعدوستی نیاز جامعه امروز ماست و مهمتر از آن درسی است که باید هنرمندان جوان ما از این رویدادها بیاموزند. شهرام ناظری در سخنان کوتاهی که در همین جلسه اخیر بر زبان آورد به ضرورت داشتن این نگاه از سوی هنرمندان تاکید کرد و گفت هنر در وهله دوم اهمیت قرار دارد… آنچه مهم است انسانبودن و انسانیت است، عشق و محبت و قلب پاک و رئوف موجد هنری ماندگار و آسمانی است.
در پایان با سپاس از رسانه وزین «شرق» که در سالهای گذشته نیز با بازتاب این اقدامات نیک به زیبایی آن بعد بیشتری بخشیده است برای استاد شهرام ناظری، این هنرمند نظرکرده آرزوی سلامت و بهروزی دارم.
حمیدرضا عاطفی
شرق