مثبت ناکافی
شهروندان – محمدرضا واعظ مهدوی*:
تحلیل گزارشهایی که پیرامون علل مرگ در کشور ما ارایه شده حاکی از آن است که مهمترین عاملی که بیماران را به این ورطه میکشاند، ابتدا بیماریهای قلبی عروقی، سپس تصادفات و پس از آن سرطانهاست.
بسیار مهم است که برنامهریزان بهداشت و درمان کشور، اقدامات و عملیات خود را برای کنترل این سهعامل مهم مرگومیر سامان دهند و برای حفاظت مردم و ارتقای سلامتی آنان در مقابل این سهچالش حوزه سلامت، برنامههای عملی داشته باشند.
این برنامهها در قالب رویکرد نوین «مدیریت بیماریها» قابلارایه است یعنی به جای تمرکز صرف بر مقوله درمان، کل پروسه مدیریت بیماری تحتکنترل قرار گرفته و روی آن برنامهریزی شود. مدیریت بیماری «Disease Management» به این معناست که در چهارمحور اصلی، عمل شود: نخست ارتقای سلامت و افزایش آگاهی عمومی بهعنوان عملیات ارتقایی، دوم اقدامات پیشگیرانه بهعنوان بخش بهداشت و پیش از بیماری، سوم درمان موارد ابتلا و چهارم، بازتوانی کسانی که از درمان آسیب دیدهاند.
امروزه مهمترین عاملی که اتفاقا در هر سهعامل مرگومیر، نقش تعیینکننده دارد، شیوه زندگی یا همان عادات و نحوه سلوک فردی و اجتماعی مردم است. میزان روغنها، چربی، مواد غذایی، چاقی و عدمتحرک بدنی، استرسهای اجتماعی بهعنوان تسهیلکننده بیماریهای قلبی عروقی، عدمرعایت استانداردها و شیوههای درست رانندگی و سلامت محیط کار از یکسو و عوامل ایجادکننده سرطانها نظیر مواد غذایی غیراستاندارد، سموم کشاورزی، آلودگی هوا، وضعیت نابسامان محیط زیست، استفاده غیراصولی از آروماتها و مواد شیمیایی در کنار استرسهای اجتماعی و احیانا مواردی که درمورد امواج مغناطیسی وجود دارد، تهدید سلامت مردم است.
بدیهی است پیشگیری همیشه اثربخشتر و کمهزینهتر از درمان است. اقدامی که اخیرا وزارت بهداشت در تحتپوشش قراردادن بیماران سرطانی انجام داده فینفسه اقدام قابلدفاعی است. اگرچه حمایت از بیماران در برابر فقر و هزینهها، شرط لازم است اما حتما شرط کافی نیست. حتما این امر باید در قالب راهنماهای بالینی با اولویت پیشگیری دنبال شود. صرف پرداختن به محور سوم- درمان- و کمتوجهی به فرآیندهای پیشگیرانه و ارتقایی، اثربخشی لازم را نخواهد داشت.
بهتر است؛ وضعیت بروز و شیوع سرطانها با توجه به انواع فاکتورهای خطر، مورد آنالیز قرار گرفته و در پهنه جغرافیایی نیز اولویتبندی صورت گیرد. در عین حال تحقق وظایف وزارت بهداشت برای ارتقای سطح سلامت عمومی جامعه، نیازمند همکاری بینبخشی و عزم ملی در همه دستگاهها برای محورقراردادن موضوع «بهداشت و سلامت» است.
همانطور که برای جلوگیری از بیماریهای قلبی، عروقی بایستی میان وزارت کشاورزی، صنعت و معدن، وزارت بهداشت و وزارت ورزش و جوانان و سایر دستگاهها هماهنگی صورت گیرد، برای جلوگیری از تصادفات و مرگومیر ناشی از آن، هماهنگی بین نیروی انتظامی، وزارتخانههای بهداشت، راه و صداوسیما ضروری است، برای کاهش بیماریهای سرطان هم باید بین سازمان محیط زیست، وزارت کشاورزی، وزارت کار، رفاه و تامین اجتماعی و سایر دستگاهها، همسویی ایجاد شود.
صرف پوششدادن دارو برای بیماران، این شبهه را مطرح میکند که کمتوجهی به تدوین راهنماهای بالینی که از ابتدای طرح تحول سلامت مورد توجه بود -اما گزارشی از اجراییشدن این راهنماها ارایه نشد- و عدمتشکیل کمیتههای تخصصی برای اولویتبندی تجویز داروها، بهسود تحتپوشش قراردادن داروهایگرانقیمت وارداتی ضدسرطان است. بهعلاوه اصرار بخش مربوطه وزارت بهداشت برای پوشش بیمهای داروهایگرانقیمت وارداتی، این شایبه را ایجاد میکند که این اقدامات، با وجود مثبت، مفید و مردمیبودن، فاقد برنامهریزی استراتژیک است.
*رییس انجمن علمی اقتصاد درمان
شرق