ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

اخلاقیات در محاق

شهروندان – اسدالله امرایی*:
من به‌عنوان یک نویسنده همواره مانند تمام انسان‌های این سرزمین، این آرزو را دارم که کشور ما از هر نظر به شرایط مطلوبش نزدیک شود، این‌که هر فردی در هر حوزه‌ای که هست، در آن موفق باشد و به ایده‌آل‌هایش نزدیک باشد. اما اولویتی که این روزها اکثرا به آن فکر می‌کنم، دارا بودن یک جامعه اخلاقی از همه نظر است.

اسدالله امراییاین جامعه اخلاقی تعریفش این است که هرکس در هر زمینه‌ای که فعال است، در آن مسائل را به نحو احسن بجا آورد و آن را ارایه دهد. جامعه‌ای که اخلاقی باشد، تعریف خود را می‌طلبد و این تعریف نیز از مردم آن جامعه تأثیر می‌پذیرد. بحث اخلاق یکی از موضوعاتی است که امروز در شهر ما مردم با آن سروکار دارند و از آنچه رایج شده، ناراضی هستند.

موضوعی که بسیار قابل بحث است و عمدتا به آن توجه نمی‌شود، مسائل درون‌صنفی است؛ در این زمینه، موضوعات زیادی مطرح می‌شود. اساسا سوال اول این است که چرا صنف‌های مستقل نداریم و چرا صنوف مختلف به صورت مستقل به وجود نمی‌آیند. تمام این مسائل و فقدان وجود یک صنف کارآمد، باعث به وجود آمدن یک جامعه ضعیف است.

اغلب در تمام اصناف، مهم‌ترین اهداف و هدف آن صنف این موضوع است که از صنفشان دفاع کنند یا آن را ارتقا بخشند. اما در کشور ما این‌گونه نیست، این صنف‌ها به وجود می‌آیند تا افراد داخل را تضعیف کنند. من خودم این موضوعات را از نزدیک دیده‌ام و مشاهده کردم. بارها دیده‌ام نویسندگانی داریم که برای تخریب افراد دیگر دست به هر کار می‌زنند، اغلب افراد زمانی که می‌خواهند نقد کنند، به آثار و حرفه‌شان رجوع نمی‌کنند، برای مثال زمانی که یک خواننده یا نویسنده را نقد می‌کنید، باید به آثاری که خلق می‌کند یا خلق کرده است، رجوع شود اما در کشور ما بسیاری اوقات، به جای این عمل، به زندگی خصوصی افراد وارد می‌شوند.

اگر هنرمندانی داریم که کارهای فوق‌العاده تولید می‌کنند، باید به کاری که انجام می‌دهند، نقد وارد کنیم و آن را مورد ارزیابی قرار دهیم. نباید در بحبوحه نقد، اولویت ما شرایط زندگی افراد باشد. خیلی جالب است، چندی پیش از یکی از همین نویسنده‌ها شنیده بودم که درباره نویسنده دیگر اظهارنظر می‌کرد که فلانی زنش را طلاق داده است یا خیلی مسائل دیگر، این طرز فکر از کجا نشأت می‌گیرد؟

خود من زمانی که از یک نویسنده موضوعی را بخوانم و ببینم که در کارش مطلوب عمل نکرده یا آن مضمونی را که خواسته ارایه دهد، نتوانسته است، قطعا به او انتقاد می‌کنم و از کاری که صورت داده، ایراد می‌گیرم، این یک امر حرفه‌ای است، مسائل را با هم نباید مخلوط کنیم.

هرکاری و هر موضوعی نیاز به یک تعریف درست و اصولی دارد و مخلوط‌کردن مسائل با یکدیگر باعث بروز همین رخدادهایی که امروز شاهد هستیم، می‌شود. اغلب این رفتار را امروز در مکان‌ها و موارد مختلف حس می‌کنیم. همیشه یک‌سری افراد وجود دارند که در حوزه خود بی‌نظیر هستند مانند شاعران، هنرپیشه‌ها و امثال آن، اما کسانی هستند که همیشه پیروان و دوستداران این افراد به حساب می‌آیند و مایل هستند که آنها موفقیت‌های بیشتری کسب کنند.

رسیدن به موفقیت شیوه خودش را دارد؛ زمانی که من نتوانم به خوبی رشد کنم و جایگاه مورد نظرم را به دست آورم، نباید به طرق دیگر سعی کنم هم خودم و هم آن فردی که موفق است را پایین بکشم. ما برای این‌که سعی کنیم خودمان را بالا بکشیم و قدرتمند نشان دهیم، اغلب سعی می‌کنیم فرد موفق را ضعیف جلوه دهیم و او را پایین بکشیم.

فکر می‌کنم این روش کاملا اشتباه است اما به طرز عجیبی در ما ریشه دوانده و شاهد تخریب‌هایی در این زمینه هستیم. چنین شیوه‌ای طی سال‌های اخیر، به‌شدت اتفاق افتاده و خیلی از بزرگان ما را در حوزه‌های مختلف از رده خارج کرده است. بدترین موضوع برای یک جامعه، این است که بزرگان آن دل‌آزرده و ناراحت باشند که موجب بی‌اعتمادی نزد آنها می‌شود.

مهم‌ترین آرزوی من این‌روزها، این است که حریم‌های همدیگر را حفظ کنیم و به هم احترام بگذاریم. هرکسی در زندگی‌اش خط قرمزهایی دارد که آنها را برای خودش ضروری و محترم می‌شمارد. قطعا مطلوب هر جامعه و انسانی است که حمایت شود تا این‌که تخریب شود. به دور و فارغ از هر موضوعی همه ما باید سعی کنیم پشتیبان یکدیگر باشیم تا یکدیگر را از بین ببریم و دنبال اشتباهات و نقطه‌ضعف‌های یکدیگر باشیم؛ اکنون برخی اخلاقیات بین ما انسان‌ها از بین رفته است؛ دیگر کاری به ارتقا نداریم، اکثرا در این نظر هستیم که به افول یکدیگر دامن بزنیم.

ما در سهم‌بندی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها و درجه‌بندی‌هایمان نیز دچار مشکل هستیم. نباید کورکورانه از برخی افراد حمایت کنیم و بدون این‌که افراد را مورد ارزیابی قرار دهیم، به آنها جایگاه بدهیم.

*نویسنده و مترجم

شهروند

برچسب‌ها : , ,