توجه به آثار باستانی تعارضی با اعتقادات دینی ندارد
یکی از مسائلی که صنعت گردشگری، جدای از همه معضلات متعدد پیش رویش، با آن درگیر است، نگاه نامتناسب مسئولان با اهمیت این موضوع است. متاسفانه در سالهای گذشته اغلب مسئولان یا اصولا نگاه مثبتی به این صنعت ندارند یا اگر هم نگاه منفی در کار نیست نه به عنوان یک صنعت جدی و جایگزین مقدر صنعت نفت بلکه به عنوان نوعی تفنن یا دست بالا زینت شمرده میشود.
خوشبختانه پاسارگاد که با داشتن دو اثر ثبت جهانی، جاذبههای طبیعی و مذهبی به عنوان نگین گردشگری ایران شناخته میشود، با این معضل دست و پنجه نرم می کند. آن گونه که فعالان گردشگری این شهرستان میگویند مرتضی وصالی، فرماندار شهرستان پاسارگاد، نه تنها از در تقابل با صنعت گردشگری و محیط زیست در نیامده که خود از ایدهپردازان گردشگری این شهرستان به شمار میرود. برای آن که با مسائل گوناگون گردشگری کشور در نمونهای به نام پاسارگاد آشنا شویم با او به گفتوگو نشستیم.
منبع گزارش و گفتوگو: روزنامه قانون
در اغلب مناطق کشور، صنعت گردشگری که ظرفیت اصلی آن در ایران بر میراث فرهنگی و محیط زیست بنا شده است با معضلی به نام صنعت و کشاورزی دست و پنجه نرم میکند. رابطه صنعت و کشاورزی با گردشگری در شهرستان پاسارگاد چگونه است؟
شهرستان پاسارگاد به عنوان نگین گردشگری کشور دارای ظرفیتهای متعددی است. این ظرفیتها را در چند بخش می توان مطرح کرد. شهرستان پاسارگاد به عنوان یک قطب کشاورزی در کشور مطرح است. نهادهها و اقلیم مساعد جهت کاشت و داشت و برداشت و فراوانی محصولات عامل این بوده که این شهرستان از قطبهای کشاورزی باشد و بسیاری از طرحهای آزمایشی به صورت پایلوت در این شهرستان انجام شود. این موضوع از قدیم منجر به آن شده که شهرستان ما با محصولات متعدد و متنوع هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی در سطح کشور رتبه داشته باشد.
بحث دوم صنعت است که به دلیل وجود زیرساختهای مناسب توسعه، راههای مواصلاتی از بزرگراه گرفته تا راهآهن، نزدیکی به مرکز استان، مجاورت با بازارهای عمده و همچنین مرکزیت نسبی استان فارس، اقلیم بسیار مساعد و مناسب تولیدات مرتبط با کشاورزی، دست به دست هم داده تا شهرستان پاسارگاد را مستعد صنعت کند. صنعتهای تلفیقی با کشاورزی در این شهرستان همیشه موفق بودهاند. این را هم باید پررنگ کنم که در حوزه صنعت خود برند پاسارگاد توانسته به عنوان یک برند جهانی در توسعه صنعت شهرستان نقش ایفا کند چرا که تعلق خاطر فرهیختگان ایرانی به داشتههای ملی و نام پاسارگاد باعث میشود کالاهایی که با این نام عرضه میشوند راه خود را راحتتر در بازار مصرف باز کنند.
اما درباره گردشگری باید گفت که این صنعت به عنوان یکی از صنایع مترقی و نوین چندین سال است که محور توسعه برخی کشورهای توسعه یافته جدید مثل ترکیه و اندونزی و برخی کشورهای اروپایی شده است و این کشورها به دنبال توسعه توریسم حتی توانستهاند نقصان و کاستیهای بخشهای دیگر را جبران کنند.
و ظرفیتهای پاسارگاد برای گردشگری از دید شما کدام است؟
پاسارگاد بیش از ۳۰۰ اثر ملی دارد که آثار بسیار فاخر از جمله مجموعه جهانی پاسارگاد را شامل میشود. در کنار اینها، وجود جاذبههای مذهبی از جمله ۳ امامزاده عظیمالشأن هم منجر به رونق گردشگری مذهبی داخلی در شهرستان شده است. اینها و افزون بر اینها جاذبههای طبیعی بسیار قابل توجه توانسته بازدید گردشگران از پاسارگاد را بسیار تنوع ببخشد و به رشد قابل توجه گردشگران در استان فارس و پاسارگاد که امروز میبینیم کمک کند.
چه عواملی باعث رشدی تا این اندازه قابل توجه شده است؟
در دو سال و نیم اخیر رشدی بالغ بر ۳۰۰ درصد را در منطقه داشتهایم که شاید فضای حاکم بر کشور و این که دیدگاه کشورهای دیگر نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است عامل اصلی باشد. زمینهسازیهایی هم هرچند اندک اما در حد توان سازمان متولی انجام شده که توانسته این رشد را به دست بیاورد.
چنین رشدی احتمالا نشانگر توانایی بالای کشور برای درآمدزایی از این صنعت است. با توجه به این رشد چه اقداماتی باید برای توسعه صنعت گردشگری انجام شود تا این تواناییها بالفعل شود؟
صنعت گردشگری یک دانش روز است و مبنای توسعه گردشگری هم باید دانش روز و تجربه دنیا باشد و متاسفانه اغلب در کشور ما این چنین نبوده است. اجازه بدهید ۴ شاخص را در صنعت گردشگری بررسی کنیم. پیش از هرچیز رسیدگی و توجه لازم به جاذبهها محور اصلی گردشگری است. بخشی از آثار ما هنوز ثبت نشده است و به بخشی هم که ثبت شده آن گونه که شایسته است رسیدگی نشده اگرنه در طول چند دهه اخیر سرقتهای عمده و حفاریهای غیرمجاز را نداشتیم. هرچند پایش دستگاه متولی قابل قبول است اما آثار ما آن گونه که شایسته است حفاظت و مرمت نمیشود.
نکته بعدی ساماندهی این مجموعههاست. توسعه گردشگری نیاز به برخی زیرساختهای مناسب دارد. پیرامون آثار مهمی مثل تخت جمشید و پاسارگاد و حتی حافظیه و باغ ارم و آرامگاه سعدی حداقلها هم وجود ندارد. وقتی گردشگر داخلی و خارجی برای بازدید این آثار میآید ناچار است به یکی، دو ساعت حضور اکتفا کند زیرا تسهیلات لازم را دریافت نمیکند و باید خود را به جای مناسبی برای رفع نیازهایش برساند. به تفرجگاههایی که میتواند با حضور سرمایهگذار خصوصی بارور شود هیچ توجهی نمیشود که بخشی از آن به دلیل کم آبی و بخشی به دلایل کم توجهی است و این جاذبهها آسیب میبینند در حالی که با سرمایهگذاری در این تفرجگاهها دست کم آسیبها کمتر میشد.
بعد سوم در منشور ترقی صنعت گردشگری جوامع بومی و محلی هستند. آداب ارزندهای از گذشته به ما رسیده و باقی مانده است اما متاسفانه به دلیل تغییر سبک زندگی ایرانیان به فراموشی سپرده میشود. شکل جدید زندگی ایرانیان نه ایرانی است و نه اسلامی و عمدتا تحت تاثیر همان فرهنگ نابسامان است که سالهاست کشورهای غربی هم به دنبال بازبینی در آن بودهاند و متاسفانه تفالههای آن فرهنگ در جامعه ما نهادینه شده است که این منجر به آسیبهای اجتماعی جدی میشود. جوامع بومیو محلی و احیای آداب و سنن ایرانی اسلامی میتواند نقش قابل توجهی در توسعه توریسم داشته باشد و اصلاح ناهنجاریها و همدلی و تعلقات ملی را در پی بیاورد که نهایتا به سلامت عمومی آحاد جامعه هم کمک خواهد کرد.
بحث چهارم حضور سرمایهگذار بخش خصوصی است. به نظر میرسد تا الان یکی از آسیبهای جدی صنعت توریسم عدم ایفای نقش موثر سرمایهگذاران خصوصی است. دولتها به شکلی که شایسته بوده به موضوع نپرداختهاند. ملاحظات خاص و قوانین مترتب بر آثار و جاذبهها این اجازه را نمیداده و قدرت مانور را از دولت و بخش خصوصی گرفته بوده که الان هم البته تا حدی همین موضوع هست و خیلی از آثار را نمیشود در اختیار بخش خصوصی گذاشت. اما مسئله این است که در نقاط قابل سرمایهگذاری هم رغبت لازم وجود نداشته است.
دلیل این که سرمایهگذاران بخش خصوصی به صنعت گردشگری رغبت نشان ندادهاند چه بوده است؟
یک دلیل آن آگاهی نداشتن از ظرفیتهای صنعت توریسم بوده است که میتواند برای کشور ما حتی چند برابر نفت درآمدزایی کند. علاوه بر کم رغبتی، سرمایهگذاران اشرافی هم به موضوع ندارند و دلیل سوم نبود آگاهی و دانش و همراهی جوامع بومی و محلی است. سرمایهگذاران در مکانهایی که ظرفیت گردشگری داشتهاند با تقابل جوامع بومی و محلی رو به رو میشوند. مردم ساکن در مجاورت آثار تاریخی تعلق خاطر خاصی دارند و این باعث میشود که نسبت به حضور سرمایهگذار جبههگیری کنند. در این مورد حتما باید آسیبشناسی کنیم که شاهد تجربیات تلخ نباشیم.
و در مورد پاسارگاد این موضوع از چه قرار است؟
در مورد پاسارگاد وضعیت کاملا خاص است چراکه پاسارگاد همه ظرفیتهای گردشگری کشور را به شکل خیلی ظریفی در خود جمع کرده است: تاریخ کهن ایران زمین، جاذبههای مناسب مذهبی و جاذبههای دلنشین طبیعی. مشخصا دو اثر ثبت جهانی از ۱۷ اثر جهانی ایران در پاسارگاد است. یکی مجموعه جهانی پاسارگاد و دیگری پردیس یا باغ شاهی. از نظر طبیعی هم معجونی دلنشین از تفرجگاههای طبیعی داریم. تعدد و تنوع گونههای گیاهی با قدمت چهارهزار ساله و گونههای جانوری مهم از جمله گونه بسیار ارزشمند خرس قهوهای پاسارگاد قابل ذکر است.
یعنی پاسارگاد زیستگاه اصلی خرس قهوه ای است؟
زیستگاه آن بین اقلید، پاسارگاد و مرودشت است و عمده آن در پاسارگاد در مجاورت مجموعه جهانی است. حدود ۵۰ خرس داریم. البته خشکسالی باعث کمبود غذا در محل اصلی شده و در سالهای اخیر خرسها از ارتفاعات برای خوردن هلو، انگور و زردآلو و… تا باغهای مردم پایین آمدهاند. البته مردم هم آگاه بودهاند که نباید تعرضی به خرسها یا تولههایشان بشود و خوشبختانه تا الان هیچ گزارش تعرض یا شکار این حیوان ارزشمند را نداشتهایم.
این همزیستی مسالمتآمیز قرنهاست ادامه دارد و مردم این منطقه حتی وقتی متضرر میشوند به حیوان آسیبی نمیزنند. این موضوع به بقای نسل خرس قهوهای کمک بزرگی میکند.
و مهمترین چالش پیش روی صنعت گردشگری در شهرستان پاسارگاد به نظر شما کدام است؟
به نظر من اصلیترین چالش پیش روی صنعت گردشگری در پاسارگاد و منطقه فارس که آثار تاریخی ارزندهای دارد، تقابل خودتراشیده و دگرساختهای است که تلاش میکند بین ملیت و ایرانیبودن هم میهنان ما با اعتقادات مردم شریف شکاف ایجاد کند. حرکت صهیونیستی ضد ایرانی و ضد اسلامی که انزوای آثار ارزشمند تاریخی ما را ایجاد کرده و حتی در میان اندیشمندان نیز این باور نادرست را به وجود آورده که اگر کسی به توسعه پاسارگاد و تخت جمشید فکر کند باید از او در تقابل با اسلام نام برده شود و مسلمان واقعی باید هویت ایرانی و ملی خود را کنار بگذارد، در صورتی که این طور نیست. این اندیشه غلط که باعث عقبماندگی ظرفیتهای کشور است باید اصلاح شود. باید در لایههای مختلف به ویژه در لایههای مدیریتی زاویه دید به آثار فاخر ملی تغییر کند. حداقل این است که این آثار دستاورد علم و دانش فنی معماری مهندسی است که قابل افتخار است و در اعتقادات اسلامی ما هم کوروش ستوده شده است که این ظرفیت مهمی برای مبارزه با آن باور غلط است. ایرانیان هیچگاه به پیامبران الهی بی احترامی نکردهاند.
شما برای رفع مشکلات و توسعه صنعت گردشگری در پاسارگاد چه برنامههایی دارید؟
در راستای توسعه صنعت توریسم حرکتهایی انجام شده است. تا کنون چندین جشنواره خوراکیها برگزار شده است. مرکز شهرستان پاسارگاد به عنوان یکی از مراکز مهم گردشگری نجومی یا استروتوریسم شناخته شده است و ما ستارهشناسی عمومی را به عنوان یکی از شقوق گردشگری به طور جدی دنبال میکنیم و آگاهیبخشی به جوامع محلی بومی، ارائه طرحهای جهانشمول همه جانبهای همچون پردیس حقوق بشر و پردیس صلح که در آینده نزدیک عملیاتی خواهد شد، معرفی خرس قهوهای پاسارگاد به عنوان نماد پاسارگاد، تقویت جامعه عشایری در مقاطع مختلف سال، ایجاد زمینه برای سرمایهگذاری و … بخشی از طرحهای ماست.