نویسندهای که درد مردم را به دوش میکشید
شهروندان:
هادی مرزبان میگوید با اینکه اکبر رادی در نمایشنامههایش از درد مردم میگفت، اما بیرحمانه آنان را نقد هم میکرد.
به گزارش خبرآنلاین، ۱۰مهر سالروز تولد اکبر رادی است؛ نویسندهای که یکی از پرچمداران نمایشنامهنویسی ایران به شمار میآید.«ملودی شهر بارانی»، «شب روی سنگفرش خیس»، «لبخند با شکوه آقای گیل»، «پلکان»، «آمیز قلمدون» و… ازجمله نمایشنامههای رادی هستند که در مدت ۴۰ سال کار ادبی و هنری او نوشته شدند.رادی علاوه بر این که از پیشتازان نمایشنامهنویسی ایرانی در دهه ۴۰ بود، با میراثی که از او به جا مانده، بیشترین تأثیر را در نسلهای بعدی نویسندگان کشورمان هم به جا گذاشته است.
نمایشنامههای این نویسنده که دی ۱۳۸۶ در سن ۶۸ سالگی درگذشت، بارها روی صحنه اجرا رفته یا به تله تئاتر تبدیل شده است. در این میان، هادی مرزبان کارگردانی است که بیشترین نمایشنامههای رادی را روی صحنه برده و برای سالها همنشین این نویسنده بوده است. این نزدیکی چنان بوده که اکبر رادی در کتاب «مکالمات» خود از هادی مرزبان چنین یاد میکند: «مرزبان برای نمایشنامههای من استخوان خرد کرده، اما اجر کمی برده است… او خودش را پای نمایشنامههای من پیر کرده است.»
از هادی مرزبان درباره جایگاه رادی در نمایشنامه نویسی ایران میپرسیم و پاسخ میشنویم: «ما در تئاتر نو ایران، سه پرچمدار در عرصه نمایشنامه نویسی داریم؛ بهرام بیضایی، غلامحسین ساعدی و اکبر رادی.» او ضمن تاکید بر اینکه هر کدام از این سه نمایشنامهنویس، جهانفکری، شیوه و قلم خود را دارند، ادامه میدهد: «با اینکه متنهای رادی و ساعدی از جهاتی به هم نزدیکتر هستند. اما باز هم خط و خطوط خود را دارند. کارهای غلامحسین ساعدی عریانتر و تندتر است، در حالی که نمایشنامههای اکبر رادی در زرورق خانواده پیچیده شده است.»
این کارگردان توضیح میدهد: «اگر چه رادی هم مثل ساعدی مشکلات اجتماعی را مد نظر قرار میدهد و از فقر و بی عدالتی میگوید، اما نگاهش به مسائل تیز نیست و درام او در بستر و مسیری آرامتر و ملایمتر شکل میگیرد.»
هادی مرزبان با اشاره به اینکه رادی در نمایشنامههایش درد مردم را به دوش میکشد، میافزاید: «او به همه قشرهای جامعه از جمله روشنفکران، کارگران، سرمایهداران، فرودستان و … میپردازد و با اینکه با مشکلات و مسائل آنان همدردی میکند، اما به طور بیرحمانهای آنان را مورد نقد هم قرار میدهد. رادی مثل یک دادستان، آدمهای مختلف جامعه را محاکمه میکند و از این راه به عمق و ریشه مشکلات میرسد.»
کارگردان نمایش «پلکان» میگوید: «رادی ذره بین بسیار تیزبینی داشت که با آن روی یک مشکل و مساله اجتماعی متمرکز میشد و چیزی را پیش چشم ما میآورد که با آنکه شاید خودمان در جامعه دیده بودیم، اما متوجهاش نشده بودیم.»«رادی چه تأثیری بر جریان نمایشنامهنویسی نسل پس از خود گذاشته است؟»
این پرسش دیگر ماست که هادی مرزبان در واکنش به آن پاسخ میدهد: «شیوه و قلم رادی در نسل بعد از او خیلی تأثیر گذشته و جریان پیدا کرده است. در نسل جوان امروز خیلیها را داریم که دارند «رادی وار» مینویسند و اشکال کار هم این جاست. نویسندگان جدید باید از جایی شروع کنند که رادی تمام کرد. آنان باید یک قدم جلوتر بروند و روح و رویکرد آثار رادی را ادامه دهند، نه این که آن را بازنویسی کنند.»
مرزبان با اشاره به اینکه البته برخی از شگردهای نویسندگی اکبر رادی بسیار شخصی و غیر قابل تقلید است، میافزاید: «رادی تروکاژهایی در کارهایش دارد که بی نظیر هستند و فکر تماشاگر را مشغول میکنند. او در همه کارهایش یک علامت سوال و یک مساله غامض میگذارد تا ذهن مخاطب را درگیر کند. من که ۲۵ سال در کنارش بودم و با آثارش زندگی کردم، هنوز که هنوز است، هرچند گاه یکبار تازه این ریزه کاریهایش را کشف میکنم.»
اکبر رادی که متولد ۱۳۱۸ در شهر رشت بود، سال ۱۳۴۱ با نمایشنامه «روزنه آبی» مطرح شد و بعد از آن تا زمان مرگ (پنجم دی ۱۳۸۶) به طور مستمر کار کرد و متنهایش بارها منتشر و اجرا شدند.