ضرورت حفظ بناهای مدارس قدیمی
شهروندان – محمد بهمنیقاجار:
برنامه نوسازی مدارس که تحت این عنوان فریبنده موجب نابودی نمادهای فرهنگی و آموزشی کشور ما شده باید بازنگری شود.
زیرا با اجرای این برنامه، ساختمان هزاران مدرسه قدیمی که تاریخ تاسیس بعضی از آنها به بیش از یکصدسال میرسد، تخریب و به این ترتیب نمادهای بارز تاریخ آموزشوپرورش نوین در کشور ما در شرف نابودی کامل قرار گرفته و جالبتر آنکه میلیاردهاتومان پول از بودجه مملکت نیز خرج این کار بهاصطلاح نوسازی و در واقع تخریبی و ضدفرهنگی شده است و این برنامه مخرب متاسفانه هنوز هم ادامه دارد؛ امری که باید وزارت آموزشوپرورش به فوریت به آن توجه کرده و به توقف این برنامه خانمانبرانداز اقدام کند و به جای تخریب ساختمانهای قدیمی و زیبای این مدارس، در فکر احیا و مقاومسازی این بناها به همان شکل قدیمی و حفظ نام و نشان تاریخی آنها و تهیه شناسنامه جهت آنها باشد زیرا مدارس و نهادهای آموزشی در هر کشوری نشانه قدمت استقرار نهادهای فرهنگی در آن کشور بوده و موید تمدن و مدنیت آن مملکت است خوشبختانه کشور ما ایران از این حیث دارای قدمتی طولانی و کهن است و گرچه شکل و شمایل مراکز آموزشی از دورههای باستانی تا تاریخ معاصر تغییراتی داشته است اما کیفیت تمرکز و وجود اینگونه واحدها حتی در دورترین مناطق روستایی و بهصورت مکتبخانههای ابتدایی امری است که بیانگر واقعیت توجه به فراگیری علم و دانش در ایران عزیز است اما بحث امروز ما از ارایه این مطلب بیشتر کنکاش و دقتنظر در مورد حفظ و حراست از این گنجینه آموزشی و مدارس قدیمی تهران و شهرستانهای دیگر است که خصوصا در یکصدسال اخیر در اقصی نقاط کشور تاسیس شده است و باید از آنها به عنوان مظاهری از توجه ایرانیان به فراگیری علم و دانش نگاهداری و در حفظ و مرمت آن کوشش شود، تمام این مدارس باید شناسنامهدار و ساختمان آنها بدون تغییر در شکل معماری سنتی آن تعمیر شده و با همان اسم قدیمی خود بازسازی و راهاندازی شوند و همچنین تاریخ تاسیس آنها نیز به عنوان نمادی ارزشمند از توجه ایرانیان به امر مدرسهسازی خصوصا در صدساله اخیر در شناسنامه آنها قید شود و علاوه بر آن نام افراد خیری که ساختمان این مدارس را اهدا کردهاند با توجه به اصول اخلاقی و اسلامی روی این مدارس باقی مانده و عنداللزوم تاریخچه زندگی آنها نیز در شناسنامه مدرسه قید شود و همچنین مشخصات افراد معروف و صاحبنام و دانشمندی که در این مدارس درس خواندهاند نیز در اتاق مخصوصی که به همین منظور و جهت نصب مشخصات ساختمان، تاریخ بنا و احتمالا صاحب اولیه آن و دیگر ویژگیهای این قبیل مدارس اختصاص دادهشده در معرض دید همگان قرار گیرد و در نهایت اینکه این واحدها همگی بهصورت عملی شروع به کار کنند و مجددا حیات و بقای علمی و آموزشی پیدا کنند تا دنیا بداند چقدر مدرسه صدساله و ۹۰ساله در تهران و شهرهای کوچک و بزرگ ایران، بهعنوان نمادی از فرهنگ در کشور ما وجود دارد متاسفانه در حال حاضر آنطور که شایسته و بایسته است در کشور عزیز ما به این امر توجه نمیشود. علاوه بر آنکه ساختمانهای قدیمی آنها با پنجرههای شکیل و چندضعلیهای زیبا و شیشههای رنگی و گچبری و کاشیکاریهای ارزشمند و کارهای سردر اتاقها و نمای بیرونی آنها تخریب و نابود میشود اسامی بانیان و موسسان این مدارس نیز که اغلب این مدارس به اسم آنها نامگذاری شده، بهکلی محو و نابود شده و به بوته فراموشی سپرده میشود و به عنوان مثال اگر مدرسه در سال ۱۲۹۰ یا ۱۳۰۰یا ۱۳۱۰ شمسی ساخته شده، یکباره با همه پیامها و ارزشهای معماری، هنری و فرهنگی خود نابود میشود و این شعر حکیم فرزانه طوس فردوسی را در خاطره تداعی میکند که: «توگویی که هرگز ز مادر نزاد.» و این تخریب هویت و تاریخچه آموزش در کشور ما هنگامی صورت میگیرد که بعضی کشورها با شناسنامههای جعلی میخواهند برای خود تاریخچه آموزشی به وجود آورند. بنابراین همانطور که گفته شد بر ما فرض و واجب است که این مدارس و محوطه اطراف آنها را به طرزی زیبا بیاراییم و ساختمانهای قدیمی آنها را با نظر متخصصان امر مرمت و بازسازی ساختمانهای قدیمی به سبک معماری زمان خودشان تعمیر و اسامی این مدارس و بانیان این مدارس را ماندگار کنیم و اگر هم میخواهیم مدارس جدیدی بسازیم، این مدارس را حتما نباید با تخریب مدرسهای صدساله بنا کنیم و زیر آن بنویسیم تاسیس ۱۳۱۲ یا ۱۳ و هویت و نام قدیم آن را نیز بهدور بریزیم، بلکه میشود برای توسعه فضای آموزشی کشور در سرتاسر ایران و در زمینهایی که بنایی در آنها ساخته نشده و مناسب جهت ساخت مدرسه هستند، واحدهای آموزشی را بسازیم. در خاتمه لازم بهیادآوری است که اسامی مدارسی که در ۲۰ساله اخیر با بیتوجهی آموزشوپرورش نابود و بهجای آنها مدارس جدید و با اعلام تاریخ بنای جدید، ساخته شده در وزارت آموزشوپرورش موجود است و خود مسوولان ذیربط با نگاهی به این اسامی درخواهند یافت که چه اشتباه جبرانناپذیری را مرتکب شدهاند و چگونه با بیتوجهی، نمادهای آموزش کشورمان را به بهانه ساختن ساختمان جدید و نو، نابود کردهاند، کاری که انشاءالله دیگر نباید تکرار شود و هرجا ساختمان و مدرسهای قدیمی باشد حتما احیا و بازسازی شود و در برنامههایی که تحت عنوان نوسازی مدارس انجام داده و در نظر دارند آن را ادامه دهند،۱تجدیدنظر کلی کنند.
همچنین اینجانب نمونههایی نیز از تخریب این قبیل مدارس را ذکر میکنم. از آنجمله میتوان از دبستان مزینالدوله۲ واقع در خیابان بهار، خیابان مزینالدوله نام برد که متاسفانه ساختمان آن تخریب شده و با ایجاد ساختمان جدید و نام جدید، تاریخ تاسیس آن نیز در سال ۱۳۸۳ در زیر تابلو آن ذکر شده، یکی دیگر از این مدارس، دبستان و دبیرستان امینالدوله واقع در خیابان خواجهنصرالدین طوسی نرسیده به ۱۰متری گرگان بود و این مدرسه نیز از مدارس قدیمی تهران بود که از طرف خاندان میرزاعلیخان امینالدوله به وزارت معارف سابق داده شده بود که یکبار هم که علی امینی که در آن هنگام نخستوزیر بود، به دیدار این مدرسه و شاگردان آن آمد. یکی دیگر از این مدارس که واقعا تخریب آن جبرانناپذیر است، دبیرستان دکتر محمود شیعی بود که از بناهای اوایل سلطنت رضاشاه بهشمار میرفت و ساختمان سهطبقه آن با الهامگرفتن از ساختمانهای دوره قاجاریه با نمای آجر که روی آنها کار شده بود و دارای نقوش هندسی زیبا بود، ساخته شده و در بالای پنجرهها دارای کاشیکاریهای برجسته بود و این کاشیکاریها در بعضی از نقاط دیوارها نیز کار شده بود.
در طبقه دوم ساختمان و در وسط بنا به اندازه مساوی از طرفین بالکنی بود که بر بالای آن اثر هنری ارزشمندی بهطور برجسته با نشاندادن دو فرشته آسمانی کار شده بود و احتمالا این کار هنری روی سنگهای سیاه براق بود و بسیار بر غنای بنا میافزود. این ساختمان شاید مشابه و حتی زیباتر از دبیرستان فیروز بهرام تهران بود و ویژگیای که داشت این بود که از نظر شیوه بنا بیانگر تلفیقی از معماری قاجاریه و اوایل دوره پهلوی بود. متاسفانه این بنا نیز در تابستان سال۸۶ تخریب شد، اینها نمونههای کوچکی از این قبیل مدارس هستند. بدیهی است در کشوری که از چندینهزارسال قبل مدارس و مکاتب فراوان داشته، بسیاری از این قبیل مراکز آموزشی وجود داشته و دارد که باید از این میراث فرهنگی و آموزشی نگهداری شود. خصوصا اینکه از زمان مرحوم عباسمیرزا نایبالسلطنه به ایجاد و تاسیس مدارس جدید پرداخته شد و این امر در دوره ناصرالدینشاه که مدرسه دارالفنون یا اولین دانشگاه جدید ایران ساخته شد و همچنین مدرسه رشدیه، به کوشش میرزاحسنخان رشدیه گشایش یافت دوام و بقا یافت و با شروع نهضت مشروطیت و پس از آن در اقصی نقاط ایران مدارس فراوان ساخته شد که این آثار را همانطور که گفته شد باید گرامی داشت، زیرا این مدارس علاوهبر اهمیت هنری و ارزشهای معماری جزو سوابق فرهنگی و نماد مجسم غنای آموزشی کشور هستند و بنابراین باید در حفظ، تعمیر و مرمت آن کوشش کرد تا علاوه بر حفظ نمادهای تاریخ آموزشوپرورش در کشور چند هزارساله ایران، به بانیان این قبیل مراکز نیز حرمت گذارده شود و از آنان نیز مانند خیرین مدرسهساز قدردانی شود.
پینوشتها:
۱-اظهارات معاون عمرانی وزارت آموزشوپرورش در روزنامه ایران، بوربور معاون عمرانی وزیر آموزشوپرورش، خبر از تخریب و نوسازی سههزار مدرسه در سال جاری را داده است. او گفت: برای حل مشکل مدارس تخریبی و غیرمستحکم، مجلس شورای اسلامی برداشت چهارمیلیارددلار از حساب ذخیره ارزی را تصویب و آموزشوپرورش نیز تخریب و نوسازی تعدادی از مدارس را آغاز کرده است. وی تصریح کرد در حال حاضر حدود ۵۰هزار مدرسه کشور تخریبی و غیرمستحکم هستند که باید در سهسال آینده نوسازی و مقاومسازی شوند. وی افزود: از اعتبار سال نخست از قانون برداشت چهارمیلیارددلار از حساب ذخیره ارزی برای مقاومسازی مدارس فرسوده دوهزاروصد مدرسه تخریب و نوسازیشده. ن،ک به روزنامه ایران شماره ۳۷۴۲ مورخ ۸۶/۶/۳۱ صفحه۴٫
۲-میرزاعلیاکبرخان مزینالدوله در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه، همراه با شاگردان دیگر و تحت سرپرستی حسنعلیخان گروسی امیرنظام جهت تحصیل فننقاشی به اروپا اعزام شد. وی پیش از این معلم نقاشی مدرسه دارالفنون بود. میرزاعلیاکبرخان در سال ۱۸۹۷میلادی، برابر با سال ۱۳۱۷هجری قمری و مقارن سال ۱۲۷۸هجری شمسی در زمان سلطنت مظفرالدینشاه ملقب به مزینالدوله شد. وی به زبان فرانسه نیز تکلم میکرد. ن،ک به جورج، پ، چرچیل، فرهنگ رجال قاجار، ترجمه غلامحسین میرزاصالح، انتشارات زرین، چاپ اول، تهران ۱۳۶۹، صفحه ۱۶۵٫
منبع: شرق