فیسبوک امکانی برای تعامل ادبی و چندصدایی شدن است
شهروندان:
فتحالله بینیاز معتقد است که هر رسانهای مشروط بر رعایت اخلاق و حفظ حریم شخصی دیگران مفید است. وی در اینباره توضیح داد: ارایه نظرات مختلف در فضای فیس بوک، نوعی تعامل و چندصدایی شدن است.
به همین دلیل نوشتن داستان، دریافت نظرات دیگران و برخورد بلندنظرانه با این دیدگاهها نقش پیشبرندهای برای نویسنده و شاعر خواهد داشت.
بینیاز درباره تاثیرات فعالیتهای گسترده نویسندگان در سالهای اخیر در فضاهای مجازی به ویژه فیسبوک به ایبنا گفت: به طور کلی استفاده از هر رسانهای مشروط بر رعایت اخلاقیات و حفظ حریم شخصی دیگران مفید است. چه اشکالی دارد اگر یکی نظرش را درباره شعرهای نظامی، فلسفه «اسپینوزا» داستانهای «هرمان ملویل»، یا کاهش آلودگی هوا و رعایت حقوق دیگران در رانندگی و نوبت خرید نان در یک رسانه بنویسد؟
نویسنده رمان «مکانی به وسعت هیچ» ادامه داد: همه اینها نوعی تعامل و چند صدایی است. به همین سیاق، نوشتن داستان و دریافت نظرات دیگران و برخورد بلندنظرانه با این دیدگاهها نقش پیشبرندهای برای نویسنده و شاعر دارد اما باید مراقب بود که برخوردها، از هر نوع که هستند، به خصومت و خروج از دایره انصاف و روی آوردن به فحاشی منجر نشوند. به همان شکل که خواندن شعر یا داستان در یک اتاق کوچک برای چند نفر و شنیدن آرای آنان امری منفی نیست و حتی میتواند بسیار مثبت باشد، استفاده از فیسبوک هم به هر حال یک امکان است.
بینیاز در ادامه توضیح داد: نقش تاثیرات در فیس بوک مانند نوشتن در فضاهای دیگر مطبوعات و رسانهها نیز دو سویه است، زیرا ممکن است عدهای با قصد تخریب، به این یا آن داستان و شعر حمله ببرند، برعکس شماری دیگر از موضع تشویق همراه با نقد سازنده به مطلب نگاه کنند و به این ترتیب به نویسنده و شاعر روحیه بدهند. در برخی جامعهها، اصل بر تشویق و دست بالا گرفتن تواناییهای همنوعان است. بدون شک وجه مثبت نوشتن داستان و شعر در فیسبوک برای مردمان این جوامع بیشتر است، اما اگر مبنا بر حسادت، تنگنظری و تخریب همنوعان باشد، وجه منفی آن بسیار بیشتر و حتی ویرانگر است.
نویسنده رمان «حلقه نفوذناپذیر گرگهای خاکستری من» در پاسخ به این پرسش که «آیا فیس بوک میتواند زمینهساز تحول در جریانهای ادبی باشد؟» اظهار کرد: نمی توانم پیشداوری کنم اما از دید سخن فلسفی، هر واقعیتی از دایره امکان میگذرد. به بیان دیگر این امکان، پلی است بین واقعیت موجود و واقعیت جدید. امکان، تجلی بیچون و چرای تکامل است و جنینی است در دل واقعیت. اما به همان شکل که شما نمیتوانید در واقعیت یک قطعه مشخص فولاد را به یک متن روایی تبدیل کنید، نباید توقع داشته باشید که فیسبوک هم با واقعیت کنونیاش زمینهساز تحول در ادبیات شود.
وی افزود: فیس بوک در مجموع برای چاپ مطالب خوب است، اما جای کافی برای تبادل آرای عمومی نیست، زیرا افراد بسیاری در ایران ادبیات داستانی را چندان جدی نمیگیرند و حتی مسخره می کنند و این مساله به این دلیل است که جامعه و آموزش و پرورش اجتماعی تعریف درستی از داستان مدرن و شعر مدرن به آنها نداده است. برای بسیاری فیسبوک باشگاه و پاتوق است، نه وسیلهای برای تبادل دانش و اطلاعات و ایدههای هنری. تا زمانی که مردم به شکلی عمومی با ادبیات امروز آشنا نشوند، رغبت چندانی در فیسبوک به آن نشان نمیدهند و بیشتر جذب اخبار روز و هیاهوها میشوند.
وی با اشاره به اینکه فیس بوک میتواند روش مناسبی برای ارزیابی فعالیت نویسندگان باشد، ادامه داد: من معتقدم که فیسبوک فضای مناسبی برای ارزیابی آثار ادبی و حتی برای تعمیم و گسترش ادبیات داستانی است. برای مثال هر فرد از کتابی که خوانده در این فضا نام ببرد، اطلاعاتی کلی درباره آن بنویسد، نظرش را درباره آن مکتوب کند و اگر کتاب را پسندیده است، آن را به دوستان خود پیشنهاد دهد. حتی میتواند نقد یا مصاحبه این یا آن نویسنده و منتقد را در صفحه خود بیاورد و از دیگران درباره آن نظرخواهی کند اما ظرفیت این رویکرد در حال حاضر محدود است. محدودیت خواه ناخواه دست شما را در گسترش و تعمیق هدفی که دارید، میبندد.