ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تهران تماشایی شده است!

شهروندان:
اگر به تهران می‌آیید و جلوه اتوبان‌های پهن و زیبا، پل‌های پیچ در پیچ و تونل‌های عریض و مدرن با «جت‌ فن‌های غول‌آسا» چشم شما را می‌گیرد و از این که چنین امکاناتی را در شهر خود نمی‌بینید حق دارید به حال پایتخت‌نشینان غبطه بخورید؛ اما این فقط یک روی سکه است.

به بالای سرتان هم نگاه کنید. اشکتان درمی‌آید. بلی! روی دیگر سکه این شهر قشنگ، آلودگی شدید هواست. این روزهاآلودگی هوای تهران پایتخت دیدنی‌تر شده است! به این هم غبطه می‌خورید؟مسلما خیر. مطمئناً دلتان برای پایتخت‌نشینان می‌سوزد که چگونه به تدریج سلامتی خود را از دست رفته می‌بینند و عجبا،نه خود کاری می‌کنند و نه تاکنون حاکمیت عمل در خوری انجام داده؛ جز برگزاری نشست‌های فصلی و تعطیلی مدارس و زوج و فردکردن خودروهایی که اگر یک چهارم آن هم در شهر تردد کنند، باز هم شاهد ترافیک سنگین و آلودگی هوا خواهیم بود.

براستی چرا مردم پایتخت،خود کاری نمی‌کنند؟ مثلا نمی‌توانند با حرکتی خودجوش استفاده از خودروهای شخصی را محدود کنند؟ تعجبم از آن دسته شهروندانی است که ساعت ۴ صبح به کوه می‌روند و ۴ عصر برمی‌گردند، اما برای خرید ۲ قرص نان تا کوچه بغلی منزلشان ماشین سوار می‌شوند. چرا هر یک از شهروندان، دیگری عامل تخریب وضع هوا و خود را صاحب حق می‌داند؟ چگونه است که برای برخی رویدادها و مناسبت‌ها، دسته و محفل درست می‌کنند، اما برای حفظ سلامتی خود، کاری نمی‌کنند؟ آیا نمی‌شود ساکنان کوچه‌های این شهر آنقدر یکدل و یکرنگ شوند که به نوبت یکدیگر را به محل کارشان برسانند بلکه از تعداد ماشین‌های در حال تردد در شهر کاسته شود؟اگراین کار به عادت تبدیل شود،چه می‌شود.

استفاده از دوچرخه هم راه حل خوبی است، اما آیا آن راننده ماشین آخرین مدل دون شان خودنمی داند بادوچرخه به دفترکارش برود؟! بسیاری دراین شهر تاکنون استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را حتی یک بارهم امتحان نکرده‌اند،ولی حاضرندساعتها درترافیک بمانند.

وقتی تقاضا برای بهره‌مندی از سیستم حمل ونقل گسترش یابد،حاکمیت ناچار به جستجوی راه‌حل و در نتیجه تأمین خواست‌های شهروندان است. وقتی دولت از این ناحیه فشاری را احساس نمی‌کند، به طور طبیعی این بخش توسعه لازم را شاهد نخواهد‌ بود.

آنچه برشمردیم شایددرنظربرخی به اصطلاح مطالعه نشده وغیرکارشناسی است،اما اینان بگویند فرهنگ‌سازی ازچه راههایی قابل حصول است؟مثالی بزنم. در ابتدای مسئولیت کرباسچی به عنوان شهردار تهران، وی در یک طرح ابتکاری،گلدان‌ها و درختچه‌های زینتی را در جای جای شهر قرار داد و تقریباً هم شبی نبود که عده‌ای آنها را با خود نبرند.برای منتقدین ومخالفین چنین عملی مضحک به نظر می‌رسید، اما پاسخ کرباسچی به منتقدین چنین بود: آنقدر من این کار را می‌کنم تا آنها خسته شوند. و چنین شد که امروز تهران جزو زیباترین پایتخت‌های جهان است و زیباترین گل‌ها در فصول مختلف سال در فضای سبز شهر کاشته می‌شود و اتفاقاً شهروندان بسیار از آن مواظبت می‌کنند. مسأله مقابله با آلودگی هوا هم به نوعی نیازمند فرهنگ‌سازی است. این موضوع بسیار مهمتر از گل و گیاه است.اما متأسفانه شواهد و قرائنی از این که شهروندان خود برای حفظ محیط زندگیشان کوششی به خرج داده باشند، در دست نیست.

ازدیگر سو، حاکمیت هم در طول این سال‌ها در موضوع حفظ محیط زیست شهروندان تهران و کلانشهرهای آلوده از نظر هوا، کوتاهی کرده است.مطابق نتایج پایش‌های انجام شده به ویژه در تهران، میزان مرگ و میر ناشی از گسترش آلودگی هوا دائم در حال افزایش است و بر شمار بیماران قلبی و عروقی و لاعلاج هر روز افزوده می‌شود؛ اما این موضوع طی سال‌های گذشته یا کاملاً مورد بی‌مهری قرار گرفته یا کمتر بدان توجه شده است. افزون بر این، نبود وحدت نظر در هسته‌های سیاستگذاری و اجرایی با هر دلیل و توجیهی، باعث شده است خروجی مناسبی از تصمیمات برای حل این معضل خسارت‌بار را شاهد نباشیم. بدیهی است حاکمیت همان‌گونه که برای دستیابی به برخی فناوری‌ها با این عنوان که حق مسلم مردم است، تعهد دارد، بایدنسبت به رفع معضل آلودگی کلانشهرها، همت گمارد. بی گمان فائق‌آمدن بر این پدیده شوم دور از دسترس نیست، به ویژه که بسیاری از کشورها از جمله چین، ژاپن، مکزیک و… چنین معضلی را به کلی رفع کرده‌اند.

واقعیت این است که هنوز اراده لازم برای حل این مسأله به وجود نیامده است والا چه کسی می‌تواند انکار کند فی‌المثل خسارت‌های مالی، جانی و روانی ناشی از آلودگی هوا برای شهروندان کمتر از زلزله‌هایی است که هر از چندی در کشور رخ می‌دهد و حاکمیت با بسیج امکانات در پی جبران خسارت‌های آن برمی‌آید؟

‏ بسیاری از دست‌اندرکاران از دلایل تشدید آلودگی هوا به خوبی آگاهند و راهکارها هم در دسترس است، اما با کمال تعجب تاکنون اقدام اساسی صورت نگرفته است. چنانکه گفته شد حل معضل آلودگی هوا همت دوجانبه شهروندان و مسئولان را می‌طلبد.

سیدمصطفی کاظمی

اطلاعات