انتقال دانشگاهها به جای انتقال پایتخت!
شهروندان:
آنچه همه میدانیم و به آن اذعان داریم، آلودگی هوای تهران، کم آبی، ترافیک سنگین، مشکلات دیدارها و گرفتاریهای متعدد شهری است که براثر فشار جمعیت در این شهر حاکم شده است و همه به خوبی از آن آگاه هستند.
تصمیمگیریهای غیراصولی، تمرکزگرایی تمامی ارگانهای زیربنایی در تهران، ایجاد فضای کسبوکار در تهران، دکهداری، دستفروشی، پارکهای زیبا، ساختمانهای بلند، بیمارستانهای بزرگ و تخصصی، کسب درآمد از راههای مختلف به سادگی و رفع نیازهای اولیه، موجب میشود هرکس در هر جای ایران زمین که زندگی میکند، کافی است یک بار تهران را ببیند و در حسرت اینکه چرا در این شهر مسکن و ماوایی ندارد، هستی و نیستی خود را جمع کند و به جای کوره راههای شهرهای کوچک و روستاها و به جای کشاورزی و کار در شهر خود در گوشه ای از تهران دستفروشی کند و به جمع جمعیت مصرفگرای تهرانی اضافه شود و از خیر هر حرکتی در زمینههای کشاورزی و تولید چشمپوشی کند و پینه بستن دستهایش را به فراموشی بسپارد.
به خوبی میدانیم فرزندان ما که در شهرستانها و شهرهای کوچک زندگی میکنند، به دلیل عدم دسترسی به امکانات مختلفی که در تهران ایجاد میشود، بیشتر به فکر درس خواندن و تحصیل هستند و آمار و ارقام قبول شدگان کنکور به خوبی آن را نشان میدهد. ایجاد مکانهای عجیب علمی ـ کاربردی در کوچه پس کوچههای تهران نیز به دلیل نداشتن استاد، سطح علمی ما را بسیار پایین برده است و افراد جامعهای که جملگی دارای مدارک دانشگاهی شدهاند و حاضر نیستند به جز کارهای اداری و پشت میزنشینی، حرکت دیگری انجام دهند، به خیل جمعیت بیکار اضافه شدهاند و در حالیکه کشورمان از کمبود تکنسین و کارگران ماهر رنج میبرد، میلیونها لیسانس بیکار را که اکثرشان در تهران روزگار میگذرانند و باری بر دوش ملت شدهاند، به دوش میکشیم.
متأسفانه یکی از مهمترین آلودگیهایی که در تهران به وجود آمده، کیفیت آب تهران است. در زمانی آب تهران به دلیل اینکه از سفرههای سطحی و بدون مواد آلاینده و بدون استفاده از منابع زیرزمینی تأمین میشد، یکی از بهترین آبهای دنیا بود و امروز از آن آب باکیفیت خبری نیست. متأسفانه آلودگی هوا را مشاهده میکنیم، ولی اثر سایر آلودگیها را بر جسم و روحمان درک نمیکنیم.
در سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۶۹ سازمان آب تهران مرتباً درخواست میکرد در ارتفاعات تهران ساختوساز نکنند و اعلام میکردند برجسازی در شمال تهران علاوه بر اینکه امکان آبرسانی را بسیار مشکل میکند، هزینه سنگینی را به وجود میآورد و در جلوگیری از انتقال و جابهجایی هوا نیز بسیار مؤثر است، که دستاندرکاران وقت بدون توجه به این هشدارها، تمامی باغهای شمال تهران را به جنگلی از آهن و سیمان و آجر تبدیل کردند.
هرآنچه بود و هرآنچه گفتیم، گذشت! امروز چه کنیم؟ چندین سال پیش پیشنهاد دادیم و مجدداً اعلام میکنیم تا دیر نشده به جای انتقال پایتخت، دانشگاهها را از تهران خارج کنید و اجازه ندهید هر گروه و هر تیمی در مرکز شهر تهران، دانشگاه ایجاد کنند. دانشجویان به مکانهایی آرام نیاز دارند تا تحصیل کنند و استادان به مکانهایی آرام نیاز دارند تا فکر کنند.
با کمی تأمل و بررسی متوجه خواهید شد ارزانترین، سریعترین و کاربردیترین راه برای رفع گرفتاریهای تهران، انتقال مکانهای آموزشی دانشگاهی از تهران به یک شهر دانشگاهی است. همانگونه که اکثریت کشورهای بزرگ جهان شهرها و شهرکهای دانشگاهی دارند، اثرات اجتماعی که این حرکت میتواند در جامعه داشته باشد، برای کل کشور مقرون به صرفه است و دیگر دانشجویان شهرستانی پس از فراغت از تحصیل با خانوادههایشان در تهران ساکن نخواهند شد و به شهرهای خود باز خواهند گشت و در این صورت کمبود متخصص در شهرستانها و تورم آنها در شهر تهران نیز جبران میشود، شهروندان تهرانی از بار سنگین ترافیک و آلودگی هوا نجات مییابند و رشد جمعیت در این شهر متوقف میشود و دانشگاههای تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، آزاد، علم و صنعت، امیرکبیر، پیامنور، علامه طباطبایی، امام صادق(ع) و مرکز علمی ـ کاربردی عجیب و غریبی که راه انداخته شدهاند، با بیش از یک میلیون دانشجو از تهران خارج خواهند شد و کسانی به فکر ادامه تحصیل خواهند بود که تحصیل را برای تحصیل علم بخواهند، نه برای گرفتن مدرک و روزگار را طی کردن!
از مسئولین محترم انتظار داریم در این رابطه بیشتر تأمل کنند.
خسرو رفیعی
اطلاعات