جنگ بیپایان مین
شهروندان:
25 سال از خاموشی آتش جنگ میگذرد اما خاکسترش همچنان شعله برجان هزاران بیگناه میاندازد. بیگناهانی که بزرگترین گناهشان معصومیتشان است.زمانی که قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۸ بین دو کشور ایران و عراق به امضا رسید، مردم مرزنشین نواحی غرب و جنوب غربی کشور که هشت سال تمام زیر آتش توپ و هواپیما و موشک و بمب بودند و زمین و کاشانه و مال خود را از دست داده بودند، جشن گرفتند.
همگان گمان میکردند که تاریخ آلام و دردهایشان به پایان رسیده است اما متأسفانه آنان متوجه نبودند که جنگ هنوز در این مناطق وجود دارد. مینها هرگز فرقی میان نظامی و غیر نظامی نمیگذارند، مینهایی که طبق اعلام مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، در ایران سالانه چندین نفر قربانی میگیرد که بیش از ۸۰درصد آنان را غیرنظامیان تشکیل میدهند. از این رو به سراغ سردار سرتیپ دوم پاسدار محمدحسین امیر احمدی رئیس مرکز مینزدایی کشور رفتیم تا از آخرین وضعیت پاکسازی این مناطق مطلع شویم.
- به کارگیری ۱۶ میلیون مین در ۴۲ هــــزار کیلومترمــربع از خاک کشور فاجعهای است که تاکنون صدها قربانی برجا گذاشته است، اما خوشبختانه امروز ظاهراً فقط۲۸هزار هکتار از اراضی ۵ استان مرزی کشور(خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی) درسطح عمومی از وجود مین پاک نشده است، طبق محاسبات شما چقدر زمان برای اتمام این کار نیاز است؟
مین و گلولههای برجامانده از جنگ همواره حوادث ناگوار و جبران ناپذیری را در ابعاد انسانی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی باقی میگذارد و با وجود پایان جنگ خطرات ناشی از آن در قالب این چنین آلودگیهایی همواره به عنوان یک خطر جدی کشور را درگیر کرده است. همچنین کشورمان ایران از نظر آلودگی به مین و دیگر مواد منفجره یکی از آلودهترین کشورهای جهان محسوب میشود.
با استناد به گفته مقامات عراقی ۱۶میلیون مین و دیگر مواد منفجره در کشور ما در دل خاک کار گذاشته شده که مساحت بیش از ۴۲ هزار کیلومتر مربع در ۵ استان مرزی کشور را شامل میشود. این مساحت و این تعداد مین کشور ما را با مشکلات فراوانی روبه رو کرده و ایران به عنوان یک کشور قربانی مین در سطح جهان مطرح شده است.
از آنجا که عمدتاً مواد منفجره در اراضی کشاورزی، دامداری و شهری کاشته شده ضرر و زیانهای فراوانی را در این راستا ایجاد کرده و تلفات انسانی در مناطق مرزی از ابعاد این فاجعه است.
از دیگر آسیبهای این مواد منفجره میتوان به کشته و مجروح شدن مین برداران، تلفات دام و ازبین رفتن مزارع کشاورزی و از همه مهمتر از دست دادن فرصتهای کشاورزی و دامداری اشاره کرد. همچنین مهاجرت از این مناطق نیز آثار سویی همچون بیکاری را در برداشته است.
با این توضیحات بر میگردم به پاسخ سؤال شما؛ به جرأت میتوان گفت که در ۵ استان مرزی پاکسازی تا مرحله ۹۹درصد به اتمام رسیده و آلودهترین استانهای ما استان ایلام و خوزستان است که در استان ایلام در یک میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار آلوده پاکسازی به اتمام و در استان کرمانشاه نیز پاکسازی در سطح ۹۹درصد انجام شده است.
۹۹درصد پاکسازی که بیان میشود پاکسازی سطحی و عمومی است و حدود یک درصد باقی مانده نیزاحتمالاتی است که ممکن است از چشم مین برداران دور مانده باشد.
این مرکز در نخستین اقدام به منظور دغدغه زدایی از مردم پاکسازی سطحی را تا عمق ۳۰ سانتیمتری انجام داده است.در مناطق مختلف با توجه به اینکه ۳۰ سال از عمر کاشت مینها میگذرد بر اثر مرور زمان جابه جایی نیز صورت گرفته است. در کنار جابه جایی میتوان به عناصری همچون فرسودگی، شرایط اقلیمی و خاک رملی نیز اشاره کرد که کار مین زدایی را بسیار سخت و دشوار میکند.
در دو استان ایلام و کرمانشاه دغدغه زدایی انجام شده و آسودگی نسبی برای مردم ایجاد شده است. اینکه اخباری مبنی بر انفجار مین در استانها منتشر میشود را میتوان به همان یک درصد احتمالاتی نسبت داد که به آن اشاره کردم همچنان که با وجود گذشت سالیان سال از جنگ جهانی دوم هنوز هم مینهایی از آن دوران در مناطق درگیر یافت وخنثی میشود.
مرکز مین زدایی وظیفه خود را در این راستا با تمام امکاناتی که در دست داشته انجام داده است به گونهای که کیفیت پاکسازی را به حد ۹۵ درصد رساندهایم.
نکتهای که ضروری است به آن اشاره کنم این که در دنیا به ازای هر هکتار شاید یک مین در زمین باشد اما در ایران به ازای هر هکتار۱۰۰ تا ۱۳۰ مین در زمین دفن شده بود که این کار ما را سختتر کرد، ضمن آن که حوادثی که گاه در ارتباط با مین در کشور رخ میدهد را نباید ناشی ازکمبود یا ضعف ابزار وتجهیزات دانست بلکه این اتفاقات عمدتاً براثر جابه جایی و مواردی که قبلاً به آن اشاره کردم باز میگردد.
بهطوری که در حال حاضر در استان خوزستان در مناطقی همچون فکه، چزابه و کوشک که دارای خاک رملی است پاکسازی تا عمق ۳ تا ۶ متر توسط تجهیزات و ابزاری که به دست متخصصان داخلی ساخته شده صورت گرفته است و امیدواریم تا سال آینده تاسطح ۹۹درصد این پاکسازی در این مناطق انجام شود.
همان طور که میدانید منطقهای چون شلمچه از آلودهترین مناطق به مین در جهان است چرا که ۸ سال در این مناطق درگیری بین رزمندگان و نیروهای دشمن برقرار بوده است. در دنیا منطقهای را نخواهید یافت که مانند شلمچه به مواد منفجره و مین تا این حد آلوده باشد که با این وجود ما توانستیم منطقه را پاکسازی و اراضی را به بهرهبرداران آن تحویل دهیم.
لازم به ذکر است با وجود اینکه پاکسازی در این مناطق صورت گرفته است اما به منظور ایجاد امنیت بیشتر، اکیپهای مرکز مینزدایی در مناطق مذکور مستقر شدهاند تا در صورت اعلام گزارش مبنی بر مشاهده مین از طریق مردم یا مسئولان بهطور اورژانسی وارد منطقه شده و برای خنثیسازی وارد عمل شوند. این اکیپها در مناطقی همچون پاوه، قصرشیرین، سومار و… مستقر هستند و به صورت شبانه روزی پاسخگوی نیاز مردم خواهند بود.
- اشاره کردید که پاکسازی بیش از ۹۵ درصد از مناطق آلوده به مین و مواد منفجره به صورت سطحی انجام شده؛ خطرات ناشی از فقدان پاکسازی عمیق چیست؟
تجهیزاتی که در پاکسازی مناطق آلوده به کار میرود دارای قطعات ویژهای است. برای پاکسازی مناطق آلوده ابتدا شناسایی عمومی انجام میشود تا محدوده مناطق کاشت مین مشخص شود. پس از شناسایی عمومی نوبت به شناسایی فنی میرسد که ابعاد تخصصی کار را شامل میشود. درشناسایی فنی تعداد ردیف و نوارهای کاشت مین، عمق و طول آن و همچنین نوع مینها مشخص و سپس معابر ساخته میشود. پس از این مرحله پاکسازی سطحی و خنثیسازی مینها انجام میشود و سپس مینها را در چاله حفر شده قرار میدهند و آنها را منفجر میکنند.
پس از این مرحله کار مکانیزه آغاز میشود و زمین را تا عمق ۵۰ سانتیمتری به صورت شطرنجی و شنی به شنی شخم و کوبش میکنند. سپس تخریبچی دوباره زمین را بازنگری میکند تا اگر مینی باقی مانده است خنثی کند. با این اقدام ۹۵ درصد زمین پاکسازی میشود. سعی و تلاش مرکز مین زدایی بر این است که زمینی عاری ازمین، پاک و امن در اختیار هموطنان قرار گیرد.
- اما همانطور که گفتید تا عمق ۵۰ سانتیمترپاکسازی میشود نه ۵ متر؟
عمدتاً زمان کاشت و کار گذاشتن مین در بیشتر از این عمق این اقدام انجام نمیشود و با شیوهای که ما به کار میبریم نیز کار پاکسازی به نحو احسن انجام میشود.
- با توجه به این که خنثیسازی مین همانند بسیاری از رشتهها تخصص خاصی را میطلبد بهرهگیری از نیروهای مردمی توجیهی دارد؟
مینزدایی کاری تخصصی است که اگر فرد تجربه نداشته باشد و آموزشهای لازم را ندیده باشد قطعاً نمیتواند وارد این حرفه شود. تمام افراد و مجموعههایی که پاکسازی مناطق آلوده را برعهده دارند باید کارت مراکز آموزش مین زدایی را داشته باشند و همچنین تجربه آنان مورد ارزیابی قرار گیرد چرا که همانطور که مستحضر هستید مینزدایی کار پر خطری است که درآن نیروها هر لحظه با استرس روبه روهستند. از این رو مرکز مین زدایی اقدام به استقرار ناظران در میادین مین کرده است تا بر کیفیت اقدامات نظارت کافی داشته باشند. ضمن آن که اکثر نیروهای ما از نیروهای مسلح هستند که تجربه حضور در دوران دفاع مقدس را داشته و در این زمینه آموزش ویژه و لازم را دیدهاند. همچنین در استانها مجموعه مرکز مینزدایی زیر نظر یک مدیر استانی و ناظران متعدد مشغول به فعالیت هستند.
- قطعاً یکی از راههایی که شما را به هدفتان نزدیکتر خواهد کرد شناسایی صحیح و دقیق از منطقه است که طبیعتاً وجود نقشههای موجود میادین مین که در دست دولت عراق قرار دارد میتواند راهگشا باشد. با توجه به تفاهمنامه امضا شده میان دو دولت در این زمینه چرا دولت عراق تاکنون اقدامی در جهت تحویل این مدارک نکرده است در حالی که همچنان دولت ایران برای همکاری جهت خنثیسازی و پاکسازی میادین مین مرزهای عراق اعلام آمادگی میکند؟
در این خصوص در جلسات متعددی به مسئولان عراقی این موضوع را متذکر شدهایم و در توافقنامههای فی مابین نیز این موضوع ذکر شده که اگر نقشهای از میادین مین در اختیار دارند آن را به ما تحویل دهند. متأسفانه در این مدت نقشهای تحویل مرکز مینزدایی ندادهاند و بیان میکنند از آنجا که نیروهای ارتش دچار تغییر شدهاند، اسناد و مدارک از بین رفته است، نقشهای در اختیار ندارند. از سویی در این زمینه پیگیریهای متعددی از طرف مجامع بینالمللی صورت گرفته است اما تا به امروز هیچگونه نقشهای دریافت نکردهایم. اما با این وجود نیروهای متخصصمان توانستند تا ۹۵ درصد کار پاکسازی را در این مناطق به خوبی انجام و به پایان برسانند.
امروز مرکز مینزدایی با در اختیار داشتن نیروهای زبده، تجهیزات و دانش فنی قادر است جهت کمک بشردوستانه به سایر کشورها همچون عراق که آلوده به مین است آنها را در راستای مینزدایی یاری کند. همان طور که مطلع هستید هر روز شاهد حوادث ناگواری در این کشور هستیم در حالی که امروز در کشورمان این نوع تلفات مردمی بسیار کم است و حتی در برخی استانها به صفر رسیده است؛ و این تجربه گرانسنگی است که طی سالیان سال و با خلاقیت نیروهایمان در تولید تجهیزات فنی پا گرفته است.
- با وجود این که ایران بعد از مصر دومین کشور آلوده به مین در جهان محسوب میشود اما همچنان به عضویت کنوانسیون اتاوا (پیمان ضد مین که تاکنون ۱۶۲ کشور آن را به امضا رساندهاند) در نیامده است، ظاهراً این پیوستن منوط به تصمیمگیری و رأی مجلس دارد، مرکز شما بهعنوان یک نهاد بشردوستانه که به نوعی متولی امر پاکسازی محسوب میشود تاکنون در این زمینه تعاملی با مجلس نداشته است؟
بحث پیوستن به این کنوانسیون به مجلس شورای اسلامی و وزارت امور خارجه مربوط میشود و این مرکز تنها در راستای اقدامات بشردوستانه برای کاهش تاثیرات و پیامدهای مینهای زمینی و گلولههای باقیمانده از جنگ فعال است.
- نقش نهادهای بینالمللی در این زمینه خصوصاً در مقطعی که تحریمها پررنگ بود را چگونه دیدید؟
با اینکه کشورمان قربانی مین است و توسط استکبارجهانی و سایر کشورها آلوده به این مواد منفجره شده و هر روز شاهد از بین رفتن نیروهای انسانی و سرمایههای کشور هستیم، مجامع بینالمللی کمکی به ما نکردهاند. در حالی که بارها درخواست کمک کردهایم. اگر مجامع بینالمللی منابعشان را در اختیار ما قرار میدادند شاید سالهای پیش تمام اراضی کشورمان پاکسازی میشد و از اراضی پاک شده در بخشهای مختلف اقتصادی، تجاری و عمرانی استفاده میکردیم. اما متأسفانه دریغ از یک ریال و این در حالی است که مرکز مین زدایی با اعتباراتی که از سوی مسئولان در اختیار داشت توانست کار پاکسازی را به مرحله ۹۹درصد برساند.
- با این توضیح یعنی شما کمکهای صلیب سرخ را بهعنوان یک نهاد بینالمللی فاکتور میگیرید؟
این مجموعه نسبت به مجموعههای دیگر بینالمللی کمکهایی در زمینه آموزش مردمی و تجهیزات پزشکی داشته اما گرچه ارزش ریالی چندانی ندارد ولی از حس انساندوستانه کمیته و اقدامات مثبت آنها سپاسگزاریم.
- از بحث کمکهای مالی در سطح بینالمللی که بگذریم، میرسیم به کمکهای داخلی، همانطور که مطلع هستید همان میزان که مین برای شهروندان خطرآفرین است برای متخصصین فن خطری دوچندان دارد که متأسفانه گاهی شاهد مجروح و شهید شدن این افراد هستیم. برای تبعات ناشی از این حوادث، ظاهراً مرکز مینزدایی کشور ازسال ۱۳۸۵ که شرکتهای خصوصی از تخریبچیان دوران جنگ بودند را با انعقاد قرارداد تحت پوشش بیمه مسئولیت مدنی قرارداده، بنیاد شهید تاکنون چه اقدامی انجام داده، چون ظاهراً در سال ۸۵ اختلاف نظری در این زمینه وجود داشته است؟
کسانی که درحوزه پاکسازی میادین آلوده به مین و مواد منفجره به جامانده از جنگ تحمیلی فعالیت میکنند تحت پوشش بنیاد شهید وامور ایثارگران قرار میگیرند و در صورت بروز حادثه، جانباز یا شهید محسوب میشوند. در این راستا با مصوبه مجلس مبنی بر حمایت از قربانیان مین، این افراد چه پیش و چه پس از سال ۸۵ که مرکز مینزدایی مسئولیت آن را بر عهده گرفته است تحت حمایت بنیاد شهید قرار گرفتهاند. همچنین همانطور که اشاره کردید مرکز مینزدایی نیز این افراد را زیر پوشش بیمه ویژهای به نام بیمه مسئولیت مدنی قرار داده که اگر در هنگام انجام وظیفه دچار آسیب شدند حق و حقوق آنان به فرد آسیب دیده یا خانوادهاش پرداخت شود.
- با این مصوبه مجلس که به نام حمایت از قربانیان مین شکل اجرایی به خود گرفته است، افراد عادی کجای این سناریو قرار دارند؟
براساس قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی، هر فرد که در برخورد با مین و گلوله کشته و مجروح شود از حمایتهای دولت برخوردار میشود. تعیین تکلیف افراد عادی در این حوزه با استانداری و وزارت کشور وکمیسیون ماده ۲ است که در آن کمیسیون وضعیت آنان بررسی و به بنیاد شهید و امور ایثارگران و سایر مراکز معرفی میشوند. در حال حاضر مرکز مینزدایی جزو اعضای کمیسیون ماده۲ نیست و مسئولیتی در این خصوص ندارد اما با این وصف در مقام مقایسه میتوان گفت در مجموع رسیدگی به قربانیان مین در کشور وضعیت مناسبتری نسبت به سایر نقاط جهان دارد.
- آمار دقیقی از تعداد شهدای نیروهای متخصص و مردمی وجود دارد؟
وزارت کشور متولی جمعآوری اطلاعات حوادث مردمی است. اما در خصوص آمار نیروهای متخصص باید ذکر کنم از سال ۶۷ تاکنون ۹۰ نفر شهید در این راه تقدیم کشور شده است.
حمیرا حیدریان
ایران