منشور اخلاقی ملت
شهروندان – محمدحسین عطاریان:
فتهای نیست که از بعثت رسول گرامی اسلام میگذرد و ما هربار «بعثت» را با این گزاره و روایت تعریف و توصیف و آغاز میکنیم که:
«انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و چقدر غرق شادی و غرور میشویم آنگاه که کلام و توصیف خداوند بزرگ را در وصف رسول مهربانی، بر تارک دعوت از تشنگان معرفت و تعالی و بشر خسته از تباهیهای ظلم و بیداد و ناروایی میبینیم که «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ» و «فَبِمَا رَحْمَه مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ. پس به برکت رحمت الهی با آنان نرمخو و پرمهر شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن. (آیه ۱۵۹ سوره آل عمران)» اکنون که انتخابات یازدهم به یمن، مراقبت و صیانت دینی و اخلاقی رهبری از آرای مردم و هوشمندی و بلوغ سیاسی همه آحاد ملت و توجه و خویشتنداری عقلانی همه گروهها و جریانات سیاسی تاثیرگذار و نیز حضور آرام و سنجیده تکتک کاندیداهای ریاستجمهوری در جریان تبلیغات انتخاباتی و مناظرهها و گفتوگوها، با کمترین حاشیههای متصور در چنین کارزار بزرگ و وسیعی، با انجامی خوش و میمون و سرشار از آرامش به پایان رسید، جای آن دارد که همه ما درست از همین لحظه تصمیم بگیریم که این طمانینه و آرامش و رفتار اخلاقی و این خویشتنداری و رواداری را که در جریان این آزمون بزرگ به نمایش گذاشتیم، بهعنوان یک تکلیف و وظیفه ملی و دینی ادامه دهیم و در قالب یک منشور راهنما، سرلوحه همــه رفتارهای فردی، اجتماعی و سیاسیمان قرار دهیم و در این کارزاری که همه ملت ایران برنده آن بودند، به خود و به هرکس که در حوزه تاثــیرپذیری از سخن وکلام ما قرار میگــیرد توصیه کنیم که از هر نیش و کـنایه بهدوست، رقیب و هموطنی که در این فرآیند، بهگونهای دیگر میاندیشیده و «دیگری» را واجد شرایط لازم برای تصدی این پست میدانسته است، بپرهیزیم.
از نغزگویی و لُغزگوییهای آنچنانی و قیاسهای عالمانه و کشفهای عجیب و غریب که فلان حرکت و فلان سخن و فلان تصمیم، واجد چنین معنا و آنچنان نکته و مفهومی بود، بپرهیزیم و از ردیفکردن نارساییها و نارواییهایی که در فلان گذشته بوده یا نبوده، خودداری کنیم.
به نظرم اکنون برای همه ما (تاکید میکنم برای «همه ما» و هیچیک از آحاد این ملت زنده خود را از دایره این «ما» جدا و استثنا نپندارد) فرصت دیگری فراهم آمده است؛ فرصت یک قیام اخلاقی؛ قیام علیه رذایل اخلاقی خودمان، فرصت پالایش یک ملت از کینه و دوییت، فرصت قیام ملی یک ملت علیه همه رذایل و نارساییهایی که در این سالهای بلند، از پس غفلتهایی که همه را در برگرفته بود، چونان موریانه در جان و جهانمان افتاده و در پرتو این غفلت اجازه داده بودیم تا وسواسان خناس – از جن و انس- در جان ما وسوسه کنند و آن جان و نهاد پاک را که خداوند به امانت در ما ودیعه نهاده بود، به مزبله و چراگاه شیطان تبدیل کنند.
اکنون در پرتو این پیروزی و شیرینی که در جانمان نشسته است همه با هم بخوانیم:
قُلْ أَعُوذُ به ربِّ النَّاسِ مَلِکِ النَّاسِ إِلَهِ النَّاسِ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّه وَ النَّاسِ
قُلْ أَعُوذُ به ربِّ الْفَلَقِ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ وَ مِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ وَ مِن شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ
پناه میبرم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، معبود مردم
از شر وسوسهگر نهانی از جن و انس؛ که در سینه و جان آدمیان وسوسه میافکنند.
پناه میبرم به پروردگار سپیدهدمان
از شر آنچه که آفرید و از شر تاریکی آنگاه که فراگیرد؛ و از شر دمنــدگان فسون که در گرهها میدمند و از شر حسود، آنگاه که حسد ورزد.
برای این قیام بزرگ، جانهای شسته و بارانی میخواهیم، جانهای پاک و شیفتهای که از خود بالاتر روند و در سپهر عمومی، برای تعالی و رشد و نجات همه مردمان تلاش کنند تا غل و زنجیر فقر و تباهی و فساد را از دست و پای همه اسیران و دربندافتادگان، بگشایند. «وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیهِم» و این نمیشود جز آنکه در پناه خدا و دست در دست هم، به «خَنَّاس» پشت کنیم و از «نَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَد» دوری گزینیم و با تمسک به «سپیده دمان»، بر «تاریکی»ای که در غفلت ما «میگسترد»، فایق آییم. به صفهای طویل و مواج این مردم بنگریم که چگونه با عقاید مختلف، با چهرههایی آرام و مطمئن و بیآنکه از نگاهی یا سخنی بهراسند یا با نگاه و سخنی، هموطن بغل دستیشان را بیازارند، رای خود را نوشتند و در صندوقها ریختند و با آرامش و تکیه بر سخن مقاممعظمرهبری که رای مردم را «امانت» و «حقالناس» اعلام کرد که «رعایت آن از حق الهی مهمتر است»، به خانههایشان رفتند و منتظر شدند تا متولیان و ناظران امین، نتایج را اعلام کنند، که کردند. جشن شادی جوانان را از همه قشر و گروه، در سراسر ایران بزرگ دیدیم.
شعور بزرگ آنها را در کنار شور عظیمشان مشاهده کردیم. رفتار مهربان و فاخر پلیس را شاهد بودیم. همبستگی و مهربانی و احساس امن میان مردم و پلیس را نظاره کردیم، این نشانه طیبه، چه میتواند باشد جز طلوع اخلاق تازه و مبارکی در میان مردم و حکومت و چرا این مدل نتواند به رویهای مستمر و ماندنی در رفتار میان مردم و حاکمانشان بدل شود.
چه میشود با همین آرامش و از همین امروز، ضمن تعهد و وفاداری به مسوولیتهای اجتماعی و سیاسیای که در نظارت بر حاکمان امور داریم، تصمیم بگیریم که همواره و در مقام انجام رسالت و نقادیهای مختلف از ادب و اخلاق حسنه بهره بگیریم و نارساییهایی را که میبینیم با نیت بهترشدن، با لحن و زبانی بیان کنیم که به قول قرآن «جدال احسن» و با «حکمت» و «موعظه حسنه» باشد.
ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ آن رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ به من ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ. با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله کن. به حقیقت پروردگار تو به کسی که از راه او منحرف شده داناتر و او به راهیافتگان داناتر است (سوره نحل آیه ۱۲۵)
چــه میشود که از همین امروز تمام کسانی که از چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب و اعتدالگرا و مستقل و هر تیتر و عنوان دیگری…، به نوعی امکان سخنگویی و تاثیرگذاری بر مردم و جامعه دارند؛ از نخبگان و گروههای مرجع، ائمه جمعه و جــماعات و جامعههای روحانیان، جامعه مداحان، جامعه روشنفکری، جامعه هنری، تشکلهای کارگری و اقتصادی، احزاب و گروههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و در راس آنها، اهالی رسانه و خصوصا رسانه ملی و تمام جوامع و گروههای تاثیرگذار تصمیم بگیرند که هرکدام جداگانه «منشور اخلاقی»ای را در میان صنف خود تنظیم کنند و با حفظ هویتهای فکری خود، یک منشور اخلاقی فراگیر را برای نقد حکومت و نقد خود و نقد مردمــان و مسوولان در سطوح مختلف به امضا برسانند و همه گروهها و اصناف و طبقات، خود، با «کنترل درونی» و نظارت بر خود، به شکلگیری فضایی کمک کنند که نارساییهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، آزادانــه و شجاعانه و بیترس از عَسس و چوب ودار و فلک، نقد شود و نقادان نیز از این شجــاعت اخلاقی برخــوردار باشند که تیــزی کلام را فرو نهند و از طعن و تحقیر بپرهیزند و فرصت روحی و روانیای در سطح متولیان و مسوولان فراهم آورند تا در امنیت یک حریم اخلاقی تعریف شده، «نقد شونده»، با سینه گشاده از «نقد» و «نقد کننده» استقبال کند. این منشور باید، با چنان توسع و دقتی تنظیم شود که به برکت آن، آزادی و اخلاق برکشیده شود و سانسور و بداخلاقی به کنج و حاشیه رود و ارتقا و رشد اجتماعی، علمی، اخلاقی و سیاسی ملک و ملت، از این رهگذر فراهم آید.
چونان خطیبان نماز جمعه که بهعنوان یک انذار مستمر، موظفاند تا «خود» و «مخاطبان»شان را به «تقوا» – که اوج تعالی اخلاقی است- دعوت کنند، مراقبت کنیم تا در انجام تکالیف سیاسی و اجتماعی به هیچ قیمت از جاده تقوا و انصاف و عدالت خارج نشویم.
سخن قرآن را ببینید که چگونه ما را نصیحت میکند و انذار میدهدکه دشمنیهای دیگران، شما را به آنجا نکشاند که از عدالت خارج شوید و عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر است… یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْط وَلَا یجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَیوَاتَّقُوا اللَّهَ آن اللَّهَ خَبِیرٌ به ما تَعْمَلُونَ.ای اهل ایمان! همواره قیامکننده برای خدا و گواهان به عدل و داد باشید؛ و نباید دشمنی با گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نورزید؛ عدالت کنید که عدالتورزی به پرهیزکاری نزدیکتر است؛ و از خدا پروا کنید؛ زیرا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است. (آیه ۸ سوره مائده)
این امنــیت آرامشبخش «جمعه فتح» و روزهای پیش و پس از آن، حاصــل یک بلوغ بزرگ اخلاقــی بود که تکتک خانوادههای ایرانی با احساسی گرم و سرشار، بیدغدغه آنکه خونی از دماغ فرزندان خود یا هموطنانشان بچکد، در نمایشی مدنی، درخور یک جامعه مسلمان، چنان ظاهر شدند که میتواند اسوه حسنهای برای جوامع دیگر باشد.
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْح وَرَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجا فَسَبِّحْ به حمدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْه إِنَّهُ کَانَ تَوَّابا
نصر بزرگ الهی را در «جمعه فتح» «همه ملت ایران»، قدر بشناسیم و بنگریم که چگونه مردم در دین خدا فـوج فـوج وارد میشوند و استغفار کنیم و حمد و سپاس خدا به جای آوریم و ایمان داشته باشیم که او، توبه ما را میپذیرد.
بهعنوان پیروان پیامبر نور، «پیامآور آزادی، آگاهی و قدرت»، آن «راعی پاک» و آن «هادی بزرگ» باور کنیم آنچه که فکر و پیام نیکو و ســخن حق ما را در جان مردمان مینشاند، «خلق پسندیده و نیکو» ی ماست و به مدد «اخلاق» است که «قلب»ها فــتح میشود و «شــمشیر»ها در «نیام» میرود و آرامـش صلح، دلهای مــردمان را صــفا و جــلا میدهد و به هم میآمیزد و شرک و کفر را از جوامع پاک و پاکان فراری میدهد و شیطان را وا میدارد تا به دنبال مزبله و چراگاه دیگر برود…
منبع: شرق