ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تحولات جامعه ایرانی و نظریه شکل‌ و محتوا

شهروندان – مقصود فراستخواه:
مساله «شکل» و «محتوا» مساله مهم ماست. محتویات انسانی زندگی همان نیازها، علایق، آگاهی‌ها، آرزوها و احساسات مردم هستند که از طریق شکل‌های اجتماعی، برونی می‌شوند.

مقصود فراستخواهطرح مساله و مبنای نظری بحث

مساله «شکل» و «محتوا» مساله مهم ماست. محتویات انسانی زندگی همان نیازها، علایق، آگاهی‌ها، آرزوها و احساسات مردم هستند که از طریق شکل‌های اجتماعی، برونی می‌شوند. شکل‌ها نیز به وجود می‌آیند تا این محتویات را صورت‌بندی و بازنمایی کنند و خود، درونی شوند. متاسفانه اما در جامعه ما «برونی‌شدن محتویات» و «درونی‌شدن شکل‌ها» هر دو دشواری‌هایی داشت.

محتویات جدید جامعه ایران

محتوای جامعه ایران مدت‌هاست در حال تغییر است. این تغییرات هرچند، گاهی خاموش ولی بسیار گسترده‌اند. شواهد این تغییرات در چیست؟ در آگاهی نوپدید شهری است؛ در توجه گروه‌های اجتماعی به حق و حقوق و شأن و منزلت انسانی خویش است؛ در تنوعات سبک زندگی است؛ در نپذیرفتن شکاف‌های طبقاتی و جنسیتی است؛ در«خواست برابری» میان همه شهروندان ایرانی است؛ در ترجیح‌دادن اعتدال و عقلانیت است؛ در گرایش به تدبیر و تعاملات متعارف با دنیاست؛ در احساس نیاز به ارتباطات آزاد متناسب با عصر اطلاعات است؛ در میل به مشارکت است. مجموع اینها شمه‌ای از محتویات جدید جامعه ایران هستند. اینها نیازها، علایق، آرزوها و احساسات بسیاری گروه‌های جدید اجتماعی ما در سراسر این سرزمین است.

تغییر در محتویات دولت

حتی محتویات دولت نیز در سطح کارشناسان و سطوح پایه کارگزاران حرفه‌ای در حال دگرگونی است و علت عمده آن از یکسو افزایش سطح تحصیلات و تخصص‌ها و امکان‌های ارتباطی با دنیای آزاد و از سوی دیگر جریان آگاهی و ارزش‌های اجتماعی تازه در متن این جامعه است. در ارزیابی ساخت کنونی دولت در ایران بهتر است از پوسته سخت عبور کنیم و به این محتویات در حال تکوین در سطوحی از دولت نیز نگاهی بیفکنیم.

برونی‌شدن محتویات جدید

این محتویات جدید بدنه اجتماعی و بدنه دولت، متاسفانه در طول این سال‌ها امکان آن را به دست نیاورده‌اند که به خوبی با هم ترکیب و برونی شوند. نهادهای مدنی، تعاملی، مشارکتی، ساختارها و سیاست‌های مناسب خود را نتوانسته‌اند به وجود بیاورند و توسعه دهند. شیوه‌ها و رویه‌های دموکراسی متناظر با این محتویات جدید غالبا پس زده می‌شده است. در نتیجه، این محتویات که فرصت و سرمایه اجتماعی بی‌بدیل برای عزت و امنیت و اعتلای ایران در شرایط خطیر جهان کنونی بود و هست، متاسفانه به سوءتفاهم و شکاف میان ملت و دولت و به تعارض و تنش مشکل‌زا بدل می‌شد.

جامعه بزرگ ومساله بلوغ

جامعه ایران «جامعه‌ای بزرگ» شده است. بافت‌ها و اندام‌هایش واقعا رشد یافته است و آثار بلوغ از خود بروز داده است. دیگر نباید بیش از این صغیر انگاشته شود. محتوای جدید جامعه ایران مستلزم شکل‌های درخور و کارآمدی از مدیریت در سطح کلان است. دولت، سرقفلی هیچ جریان خاصی نیست، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا. مکانی برای آزمایش انواع نحله‌ها و گردش دوره به دوره و قانونمند قدرت است. از همین ساعات، روزشمار تازه‌ای به کار افتاد و باید این بار آقایان محترم اعتدالیون به ملت حساب پس دهند. به نظر می‌رسد همان‌طور که جامعه در حال تحول است، ساخت قدرت در ایران نیز، مستعد یک پوست‌انداختن است. این نویدبخش یک تغییر آرام و به‌دور از خشونت در ایران است.

محتویات تازه، شکل‌های تازه لازم دارند

امید می‌رود که از این رهگذر، محتویات تازه جامعه و دولت به هم بپیوندند و تجربه‌ای از توسعه ایرانی و دموکراسی نسبی ایرانی را در دنیای امروز دنبال کنند. نحوه اجرای قسمت آخر انتخابات ۹۲ و نیز برخی تعابیر مقامات کشور نشانه‌های اولیه یک افق تازه از حکومت‌داری است.

هدف‌گیری به سمت درونی‌شدن شکل‌ها

از این رهگذر است که مراسمات ظاهری مثل انتخابات و سایر آیین‌های پرشور ودوره‌ای سیاسی نیز طبق معمول در سطح یک هیجان خوش‌باورانه گذرا نمی‌مانند. بلکه درونی می‌شوند، تا سطح بلوغ اجتماعی، فرهنگ آشتی، گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز انتقادی، رقابت سازنده و تفاهم و همکاری ملت و دولت پیش می‌روند و به صورت هنجارهای دموکراسی و حقوق‌بشر و احترام به دیگری و نقدپذیری و مدارا و ادب و نزاکت مدنی در زندگی روزمره و در خانه و کوچه و بازار و حوزه عمومی، تعمیق پیدا می‌کنند.

درباره نویسنده

برچسب‌ها :