ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

دستخوش آقای رئیس جمهور!

شهروندان:
روزنامه «ابتکار» روز پنجشنبه در سرمقاله خود با عنوان «دستخوش آقای رییس جمهور!» نوشت: حسن روحانی روز سه شنبه، در یک سخنرانی در جمع رؤسای دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ایران، ضمن ابراز نظرات خود پیرامون موقعیت و نقش دانشگاهیان در بررسی مسایل کشور، از آنان به خاطر خودداری از اظهارنظر صریح در مورد توافقنامه هسته‌ای ژنو گله کرد.

دکتر حسن روحانیدر ادامه این مطلب آمده است: آقای روحانی از دانشگاهیان خواست تا به نقد مسایل مختلف بپردازند و در مورد مذاکرات ژنو گفت «حداقل، این توافق اولین گشایش برای اظهار نظر دانشگاه و دانشجویان بود.» وی با اشاره تلویحی به جریان افراطی منتقد این توافقنامه، گفت: آیا فقط عده ای معدود کم سواد که از بخش های خاصی تغذیه می شوند باید حرف بزنند اما بزرگان، دانشگاهیان و اساتید ما سکوت کنند؟ چرا فریاد نمی زنید، چرا وارد میدان نمی شوید؟»

وی همچنین خطاب به اقتدار گرایان، گفت «شما چکاره هستید که خود را متولی همه چیز می دانید؟ با یک شعار و چهره و قیافه، آدم متولی می شود؟»

بیش از ۶ ماه است که مخالفان دولت سنگین ترین و در عین حال غیر منصافانه ترین برخوردها را در حق آن روا داشته اند و پاسخ دولت به ویژه رئیس جمهور بدانها جز شکیبایی و دعوت به آشتی چیز دیگری نبوده است.

روحانی حتی سعی کرد به خاطر مصالح ملی تا حد زیادی در برخی عرصه ها به جریان تندرو امتیاز نیز بدهد و به خواسته های حداقلی خود بسنده کند، تا شاید این گروه دست از لجاجت و بهانه جویی های خود بردارد، که البته موفق نبود و سرانجام کاسه صبر شیخ اعتدال در مقابل کار شکنی ها و زیاده خواهی های جریان افراط لبریز شد و سخنان صریح وی دلگرمی خاصی را برای یارانش به ارمغان آورد.

اکنون عقبه مردمی روحانی از این که رئیس جمهور به عنوان جلودار اصلاحات دست به مرز بندی آشکاری با اقتدار گرایان زده است شاد و مسرور است.

پس از ماهها رعایت ادب و متانت از سوی روحانی و عدم رعایت حداقل ها از سوی جریان افراط، که دل بسیاری از همراهان مردمی دولت تدبیر و امید را به سختی فشرد، این موضع گیری از سوی رئیس جمهورآبی سرد بود بر جگرهای سوخته یاران واقعی اعتدال.

مسلماً سخنان قاطعانه روحانی امید را بیش از پیش در دل پشتیبانان مردمیش زنده کرد چرا که بار دیگر او را فردی مصمم و قابل اتکا در پیگیری مطالبات جامعه و شکستن تابوهای موجود دیدند.

واکنش هایی که از سوی جریان اقتدارگرا و از زبان افراد و رسانه هایشان به سخنان روحانی ابراز شده نشان می دهد که مخاطبان اصلی رئیس دولت یازدهم پیام را گرفته اند.

کسانی که در شادی مردم علم عزا بر افراشتند و رهایی ملت از چنگ تحریم ها و حفظ منافع ملی را تسلیت گفتند، اکنون آشفته و گیج از لفظ «کم سواد» در سخنان رئیس جمهور ایراد می گیرند.

البته ما نیز مانند کیهان نشینان به این کلمه معترضیم. چرا که تقابل این گروه با حق حاکمیت مردم در کل و مخالفت با رفع تحریم ها به طور خاص، نه از سر کم سوادی که به خاطر کمبود و نقصان در درآمدهای باد آورده نفتی و زلزله در پست و مقام ایشان است.

آنها هر قدر کم سواد باشند ولی در راه تأمین منافع شخصی و جناحی خود باهوش و مکارند.

آنان به خوبی می دانند که با وجود پیروزی روحانی در عرصه دیپلماسی، که نتیجه آن رفع تحریم ها و بهبود اقتصاد کلان و همچنین گشایش در امور معیشتی مردم خواهد بود، دیگر همچون هشت سال گذشته امکانی برای تصرف مناصب نخواهند داشت.

آنها با زیرکی در یافته اند که جز در سایه تحریم ها و بی انضباطی دولت، رسیدن به در آمدهای افسانه ای محال خواهد بود.

آقای رئیس جمهور! اینان اگر با شادی ما عزادار نشوند و بر نظم وانضباط دولت شما خرده نگیرند کم سوادند.

جریان افراط پس از حدود دو ماه و ده روز که از امضای موافقتنامه ژنو می گذرد، دولت را بی محابا زیر آتشبار شدید خود قرار داده است.

مهم ترین دستاورد موافقتنامه ژنو برای اقتصاد ایران این است که جلوی سخت تر شدن تحریم ها علیه ایران را گرفت؛ به خصوص بر اساس طرح هایی که کنگره آمریکا آماده کرده بود و می توانست صادرات نفتی کشور را به حدود سیصد هزار بشکه در روز یا حتی کمتر کاهش بدهد و کار شناسان کشور هم به این نتیجه رسیده بودند که به مدد نفت جایگزین عربستان و کشورِ دوست، عراق(!)، این امر کاملاً امکان پذیر است.

اگر کمی به عقب بر گردیم و صحبت های محمود احمدی نژاد و همکاران نزدیکش را در رابطه با تحریم های اقتصادی از نو بخوانیم، ابعاد فاجعه ای را که آن ها از سر جهل یا تعصب برای مردم ایران تدارک دیدند بهتر درک می کنیم.

اینکه کسانی بر سر هولوکاست یا مدیریت جهانی، پرونده هسته ای و در پی آن سر نوشت هم میهنان خود را چنین سبک سرانه به بازی بگیرند، تاریخ نگاران آتی را در شگفتی فرو خواهد برد.

این ها همان کسانی بودند که می گفتند اگر صدور نفت ایران به بازار های جهانی قطع شود، بهای هر بشکه طلای سیاه به بالای سیصد دلار یا بیشتر می رسد و اقتصاد جهانی فرو می ریزد.

بعد ها وقتی صادرات روزانه نفت ایران از دو میلیون و دویست هزار بشکه به هفتصد تا هشتصد هزار بشکه سقوط کرد و آب از آب تکان نخورد، نبوغ آن ها در مدیریت کشور آشکار شد! در چنین شرایطی بود که آن ها بالاخره فهمیدند حتی قطع کامل صادرات نفتی ایران هم خطری برای اقتصاد جهانی به وجود نخواهد آورد، به خصوص که رقیبان حریصی مثل عربستان سعودی و عراق و روسیه با بی صبری منتظر بودند تا بر بقایای بازاری که ایران هنوز در دست داشت، چنگ بیندازند.

اگر تحریم ها ادامه می یافت و باقیمانده صادرات نفتی ایران هم قطع می شد، قیمت دلار در ایران چقدر می شد؛ پنج هزار تومان، شش هزار تومان یا ده هزار تومان؟ و یا نرخ تورم چه مرز های تازه ای را می شکست؛ صد در صد، دویست؟ یا حتی بالا تر؟ مطمئناً بدون این توافق، تهیه بودجه برای سال غیر ممکن می شد.

توافق هسته ای ژنو که حاصل تعامل تیم ظریف و یارانش با جهان است، هدفی را دنبال نمی کند جز نجات کشور از یکی از نامطلوب ترین دوره های تاریخی اش.

این توافق هرچه که باشد جلوی مصیبت های بیشتر را گرفت و از این حیث اگر مورد توجه قرار بگیرد، متنی است که امضا کنندگان ایرانی آن، با توجه به وضعیت موجود کشور، از این بهترش را نمی توانستند به دست بیاورند.

افراطیون پاسخ نمی دهند وقتی که احمدی نژاد تمام برگ های برنده را سوزاند و ایران را تا سطح هفت و نیم میلیون تن گندم محتاج دیگران نمود چگونه می توان به پیروزی یک طرفه در مقابل قدرت های غربی امید داشت.

مگر حاصل جمع تلاش های دولت همسو با جریان اقتدار گرا که مدعی دیپلماسی تهاجمی بود چیزی جز انهدام اقتصاد و سیاست خارجی کشور بود؟

آیا نسخه های دیگراحمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم قادر بودند مردم را از زیر بار فشار تحریم ها بیرون آورند ؟

*اشکان بنکدار جهرمی

برچسب‌ها : ,