ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

دانشگاه؛ عقل نقاد جامعه

شهروندان – هادی خانیکی:
سخنان رئیس جمهوری در نشست رؤسای دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و پارک های علم و فناوری نقطه آغازی در گفت وگوی انتقادی میان دولت و جامعه دانشگاهی کشور به شمار می آید. آنچه ضروری به نظر می رسد، توجه به نکات کانونی این سخن است که مثل همیشه در چرخه منازعات سیاسی مخالفان دولت گرفتار آمد.

هادی خانیکیدر نقد رئیس دولت به شرایط محیطی دانشگاه و در نتیجه فضا و فرهنگ حاکم بر آموزش و پژوهش، حرف اصلی، زبان آوری نهاد دانشگاه و صراحت و شجاعت «سقراط وار» دانشگاهیان در بیان حقیقت و واقعیت ها بود.

از نظر روحانی دانشگاه باید فضای «امن» باشد نه «امنیتی» و «آرام» باشد نه «خاموش».

دانشگاه باید «مؤثر در خلق ثروت و قدرت» باشد، نه مقهور «سیاست زدگی و انحصارگری».

دانشگاهی که رئیس دولت خواستار نقش آفرینی آن شد، دانشگاهی است برخوردار از «آزادی» و «استقلال آکادمیک» که قدرت تعامل و همراهی با جهان و نقد محیط سیاسی و اجتماعی پیرامون خویش را دارد.

به این اعتبار روحانی در پی دانشگاه زنده و زبان آور است که توانایی فهم و حل مسأله را دارد.

این تعاریف و تعابیر، دانشگاه را در موقعیت «عقل نقاد» جامعه قرار می دهد که می تواند تفکر انتقادی، زبان عقلانی و رفتار اخلاقی را در جامعه پیش برد.

به دور از هیاهو های سیاسی که آموخته ایم پس از استقرار دولت جدید پیرامون هر کلمه و کنش دولتمردان شکل می گیرد؛ مباحث و مسائل مطرح شده در سخن رئیس جمهوری را باید به مثابه فصول جدیدی در ضرورت گفت و گوی انتقادی میان سه گروه «معلم، محقق و روشنفکر» با «دولت، حکومت و سیاست ورزان» در نظر گرفت.

به عنوان مقدمه ای در این باب نکات ذیل گفتنی است:

۱- ایفای نقش دانشگاهیان چه در وجه علمی و چه در وجه اجتماعی و چه در وجه سیاسی، مستلزم پذیرش جایگاه دانشگاه در جامعه به عنوان «عقل نقاد» است.

دانشگاه در چنین رویکردی برج عاج علم نیست، میدان فرمانبرداری از سیاست نیز نیست، نهادی است آزاد و پویا و همپیوند با پیرامون خویش.

سلامت و بیماری این نهاد بیش از هر چیز وابسته به محیط و هوایی است که در آن می زید.

تجربه نشان داده است که نهاد دانشگاه در فضاهای گشوده و امن قادر به ایفای نقش های به هم پیوسته علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می شود، اما در فضاهای تنگ و هراس آور گرفتار گسستگی و بدقوارگی نقش ها می گردد.

۲- ایفای نقش دانشگاه به مثابه عقل نقاد بیش و پیش از هر چیز نیازمند توجه به منزلت همه گونه های علم و به رسمیت شناختن همه حقوق دانشگاهیان است. صاحبان مکتب ها و سلیقه های سیاسی که تنها خود را مالک حقیقت و حقانیت و میراث دار دین و آیین و انقلاب و نظام می دانند معمولاً به جای دانشگاه «نقاد»، دانشگاه «منقاد» و به جای دانشگاهیان «منتقد»، دانشگاهیان «منفعل» را بیشتر می خواهند. روشن است که چنین دانشگاهی سر از خاموشی و انزوا و له شدن در چرخه بوروکراسی در می آورد.

۳- تجارب جهانی و ملی نشان داده است که دیگر دانشگاه در هیچ حوزه ای نهاد هم عرض با نهادهای دیگر جامعه نیست، جایگاهی والاتر و مؤثرتر از بقیه دارد. به تعبیر امام(ره)، «مبدأ تحولات جامعه است».

دانشگاه در یک سو نهاد تولید معرفت است و در سوی دیگر مرکز تربیت «شهروندی»، «قدرت ارتباط با محیط»، «پرورش خلاقیت» و «توانمندسازی در نقد».

به این اعتبار دانشگاه و کارکردها و ناکارکردهایش را نباید تنها در مقیاس آکادمیک سنجید. بلکه باید به آن در دو مقیاس نهاد واسط فرهنگی و نهاد مؤثر مدنی نگاه کرد.

۴- جامعه ایران به طور تاریخی از گسست گفت و گو و کنش میان سه نهاد «دانشگاه» ، «فرهنگ» و «جامعه» بر سر مسأله یا مسائل مشترک رنج برده است.

این رنج بویژه در هشت سال گذشته که دانشگاه به نوعی اداره شوندگی امنیتی و سیاسی با جهت گیری های خاص گرفتار شد؛ جانکاه تر گردید.

تجربه های تاریخی نشان می دهد که در گذرگاه هایی سخت و پر هزینه جامعه آکادمیک به درون خود فرو می رود و پیوند میان «دانشمند»، «روشنفکر» و «سیاست ورز» ایرانی دچار اختلال می شود.

«دانشمندان غیر روشنفکر و غیر سیاسی»، «روشنفکران غیر آکادمیک و سیاست گریز» و «سیاست ورزان ضد روشنفکر و ضد آکادمیک» محصول شرایط سیاسی بسته و فضاهای فرهنگی و اجتماعی نامساعد ند.

۵- در یک تعریف کلی باید به توسعه علمی در فضای ملی برگشت. توسعه همه جانبه با توسعه ملی آغاز می شود.

یعنی اگر نهاد علم توسعه یابد؛ فرهنگ و سیاست هم توسعه پیدا می کند. توسعه علمی یعنی فراهم آوردن لوازم و شرایط توسعه همه شاخه ها و رشته های علوم از علوم پایه تا علوم انسانی و دانشگاه و پژوهشگاه یعنی مولد آنها.

دانش در هر وضعیت اجتماعی نمی روید و نمی شکفد. در پیدایش، رویش و پیشرفت علوم، حرف اول و آخر را آزادی و امنیت می زند.

رشد علم در محیط غیر آزاد ناممکن است و تصور اینکه از محیط های بسته و منفعل و در میانه نگرانی و تردید اصحاب دانش علم بجوشد و بروید، تصوری دور از واقعیت است.

دانشگاه در مفهوم جامع آن محصول «بحث آزاد»، « فهم آزاد» و «نقد آزاد» است. تنگ کردن دایره فهم و بحث و نقد به معنای گشودن فضای یأس و دلمردگی و روزمرگی به روی استادان و محققان و دانشجویان است.

در چنین فضایی نه قافله علم پیش می رود، نه چشمه فرهنگ می جوشد و نه چرخ سیاست می چرخد.

نقدها و انتظارهای رئیس جمهوری را جدی بگیریم و به جای گریز به حاشیه های سیاسی، به متن واقعی سخن او بازگردیم.

روزنامه ایران