ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

بودن یا نبودن مجری؛ مسئله این نیست!

شهروندان:
روزنامه « تهران امروز » روز شنبه در سرمقاله خود به بحث‌های حاشیه‌ای پیرامون پخش با تاخیر مصاحبه تلویزیونی رییس جمهوری از شبکه یک سیما پرداخت و نوشت : بودن یا نبودن مجری؛ مسئله این نیست!

 مصاحبه تلویزیونی رییس جمهوریدر این مطلب که به قلم «سیدجواد سیدپور» تنظیم شده آمده است: اصرار تیم رسانه ای دولت برای بودن یا نبودن یک مجری در مصاحبه تلویزیونی و تاکید رئیس جمهور به همان مجری که «خوشحالیم که شما را در این مصاحبه داریم» نشان داد که دولتمردان کنونی بسان سلف خود علاقه غیر قابل وصفی در اهمیت دادن به موضوعات کم اهمیت یا بی اهمیت دارند و به راحتی می توانند اسیر حاشیه ها شوند.

واقعا بودن یا نبودن آن مجری محترم چقدر بر کیفیت محتوا و سخنان رئیس جمهور افزود و چه تاثیری جز کشاکش اراده ها(بخوانید لجبازی ها) برای به کرسی نشاندن حرفی داشت که دست آوردش هیچ آورده ای برای کشور،مردم و منافع ملی نداشت؟

شگفتا از آقایان بلند پایه ای که سال ها مثلا در دستگاه های امنیتی کارهای با اهمیت انجام می دادند چگونه با تحلیل های آنچنانی، رئیس جمهور یک کشور را بر سر مسئله ای به غایت ساده و بی اهمیت به تنگنای حاشیه می برند! و شگفت انگیزتر اینکه آقای روحانی هم بر این دعوا مهر تایید می نهد!

اگر انتخاب مجری از سوی دفتر رئیس جمهور معنایش این باشد که فردی بیاید که در هماهنگی با تیم رسانه ای دولت تنها سوالاتی را بپرسد که آنان دوست دارند البته کاری عبث و سخت اشتباه است و اگر معنایی جز این دارد اصرار و ابرام چه معنایی دارد؟

مجری باید نماینده افکار عمومی باشد و نه سوالاتی از پیش طراحی شده که پرسش هایی واضح و روشن و گاه سخت را از رئیس جمهور بپرسد البته آقای رئیس جمهور نشان داده که چندان نیازی به این هماهنگی ها ندارد ولی اصرار تیم همکارانش برای این موضوع را هم رد نکرده است،همین باعث شده که این شائبه ایجاد شود که نکند در دولتمردان علاقه ویژه ای به منولوگ وجود دارد، نه دیالوگ؟

با این حال یادمان باشد اگر هم در این میان«مسئله ای» هم بروز کرده،مسئله برای حل کردن است نه ایجاد منازعه بی حاصل.

تخریبچی ها نباید میداندار این بحث شوند.

اینکه در این مدت کوتاه حجم گسترده ای ازاتهامات ریز و درشت به سوی مدیریت صدا و سیما روانه شده و حتی مدیریت آن مجموعه را «تحت نفوذ محافل خاص» به شمار آوردن نه تنها کمکی به حل این موضوع نمی کند بلکه نشان می دهد عده ای دوست دارند دولت و مجموعه حاکمیت را وارد منازعه دو سر باخت کنند و آنگاه نان خود را در این تنور بپزند.

راه علاجش قانون است نه کشاکش بی حاصل.قانونی که بگوید تکلیف در چنین مواقعی چیست و چه باید کرد.

پروتکلی که روشن کند روند پرسش و پاسخ در چنین مواقعی چگونه باید صورت گیرد.

بدون شک صدا و سیما در ایران پر نفوذترین و پر مخاطب ترین رسانه است که هرمقامی ترجیح می دهد از این تریبون به بهترین نحو ممکن استفاده کند.

البته شکی نیست که تمام مقامات و مسئولان کشوری هم از این تریبون سهمی دارند و می بایستی بتوانند دیدگاه ها، برنامه ها و عملکرد خود را از طریق آن به مردم منتقل کنند.

منتهی مشکلی که وجود دارد، نبود پروتکلی روشن و دقیق درباره چگونگی تخصیص این تریبون به مقامات است.

صورت مسئله هم روشن است: معمولا روسای دولت ها تمایل دارند در یک برنامه نسبتا یکطرفه به ارائه گزارش عملکرد خود بپردازند و از آن طرف هم صداوسیما به عنوان رسانه ملی و فراگیرترین رسانه کشور تحت فشار افکار عمومی است تا تمام سوالات موجود در جامعه را از تمام مقامات مسئول پرس و جو کرده و پاسخ آنان را بشنود.

به نظر می رسد تبدیل صداوسیما به تریبونی یکطرفه به صلاح نباشد.

به این معنا که در اختیار قراردادن تریبون صداوسیما به صورت مطلق در اختیار مقامات مسئول دارای مضراتی است و ازآنسوتهاجمی کردن این تریبون نیز فایده چندانی ندارد.

صورت کار باید به گونه ای طراحی شود تا از یکسو مقامات مسئول بخصوص روسای جمهور به عنوان پرمشغله ترین مقام بتوانند گزارش عملکرد خود را ارائه بدهند و در عین حال هم صداوسیما بتواند با جمع بندی سوالاتی که در متن افکار عمومی مطرح است؛ اما مقامات به هر دلیلی تمایل به ورود به این حوزه ها را ندارند، پیگیر سوالات بی پاسخ باشد تا افکار عمومی هم قانع شود.

عدم طرح سوالات مردمی در چنین مصاحبه هایی باعث از خاصیت افتادن برنامه ها می شود و خود به خود گزارش تلویزیونی روسای جمهور جنبه تشریفاتی به خود می گیرند.