ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

درباره انتشار اوراق مشارکت ۲۳ درصدی بانک مرکزی

شهروندان – حسین عبده تبریزی:
ایجاد توازن بین نرخ تورم و اشتغال مهم‌ترین رسالت بانک مرکزی است. تمام هنر بانک مرکزی آن است که ضمن کنترل سطح عمومی قیمت‌ها، موجبات رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری را فراهم آورد. موازنۀ ظریفی بین این دو شاخص اقتصادی برقرار است، و اقدام بانک مرکزی می‌باید با رعایت ظرافت‌ها و تردستی‌های بسیارانجام شود.

حسین عبده‌تبریزیبانک مرکزی باید تصمیم بگیرد چه میزان اشتغال را می‌خواهد برای کاهش تورم قربانی کند؛ آمادگی دارد برای کنترل نرخ تورم، چه تعداد فرصت شغلی را از متقاضیان کار مضایقه کند؛ و در نهایت در تعیین سیاست‌های پولی خود چه وزنی به کاهش تورم و چه وزنی به افزایش اشتغال اختصاص دهد. تدبیر پولی بانک مرکزی باید تورم و اشتغال را به سطوحی هدایت کند که مطلوبیت کل آحاد مردم یا همان رفاه اقتصادی بیشینه شود.

بانک مرکزی با اخذ مجوز از شورای پول اعتبار تصمیم گرفته است جهت اجرای سیاست‌های پولی خود، اوراق مشارکت ۶ ماهه با نرخ سود علی‌الحساب ۲۳ درصد در بازار بفروشد. پذیره‌نویسی اوراق از امروز آغاز خواهد شد، و مقرر است در مرحلۀ اول سی هزار میلیارد ریال از این اوراق پذیره‌نویسی شود. سؤالی که مقدمتاً مطرح می‌شود این است که بانک مرکزی با فروش این اوراق چه هدفی را دنبال می‌کند؟

از اظهارات مقامات بانک مرکزی این‌گونه استنباط می‌شود که بانک بانک‌های کشور در جهت کنترل حجم نقدینگی و کاهش انتظارات تورمی چنین اقدامی کرده است. بانک‌های مرکزی دنیا عموماً جهت تنظیم بازار پول و نیل به اهداف پولی خود از ابزارهایی هم‌چون عملیات بازار باز، تغییر سطح سپرده‌های قانونی و تغییر نرخ تنزیل استفاده می‌کنند. پس اقدام اخیر بانک مرکزی نیز در همین راستاست.

اطلاعات بانک مرکزی در مورد تورم البته به‌مراتب بیش از اطلاعات نویسندة این سطور است، اما گزارش‌های اخیر خود بانک مرکزی و مرکز آمار ایران بیانگر کاهش قابل‌توجه تورم در سه ماه است. در فضایی که انتظارات تورمی نسبتاً تعدیل شده است، وکمبود نقدینگی هم در سطح اشخاص و هم در سطح بنگاه‌ها احساس می‌شود، فروش اوراق به‌منظور جذب نقدینگی بیشتر به‌راحتی توجیه‌پذیر نیست. اعمال سیاست‌های پولی انقباضی در شرایطی که اقتصاد در تنگنای نقدینگی قرار دارد، کدام هدف را نشانه می‌گیرد؟ قربانی عمدۀ اجرای سیاست‌های ضدتورمی، کوچک‌شدن اقتصاد و کاهش نرخ اشتغال است. بانک مرکزی در جهت تأمین فرصت‌های شغلی در فضای رکودی حاکم بر اقتصاد کشور چه تدبیری اندیشدیده است؟ و چرا بانک مرکزی در موازنۀ تورم-بیکاری تا این حد طرف تورم را گرفته است؟

لازمة رعایت ظرافت‌های سیاست پولی توجه به شرایط عمومی اقتصاد است. آیا در وضعیت رکودی فعلیو با توجه به وضعیت شکنندة جاری بازار سرمایه، می‌توان از اقدام بانک مرکزی در این برهه از زمان دفاع کرد؟ این سیاستی انقباضی است که کاهش سطح نقدینگی را هدف گرفته است. بانک‌‌های مرکزی دنیا عموماً زمانی از این ابزار استفاده می‌کنند که بانک‌های تجاری ذخایر مازاد قابل‌توجهی دارند. در چنین شرایطی بانک‌های مرکزی با انتشار اوراق، ذخایر مازاد بانک‌ها را به اوراق بهادارتبدیل می‌کنند و از گردونه اقتصاد خارج می¬کنند. در شرایطی که حساب اغلب بانک‌ها نزد بانک مرکزی به‌اصطلاح قرمز است، استفاده از این ابزار و جمع‌آوری نقدینگی از اقتصاد فشار زیادی بر سپرده‌های بانک‌ها وارد می‌کند، و با کمبود منابع مالی در دسترس بانک‌ها، اشتغال و رشد اقتصادی با مشکل جدی مواجه می‌شود.

موضوع دوم به نرخ انتشار برمی‌گردد. این‌که بانک مرکزی نرخ جاری بازار را ۲۳ درصد می‌داند و ممکن است عدة بسیاری نظری متفاوت داشته باشند، راه‌حلی آسان و جهانشمول داشت. همه‌جای دنیا بانک‌های مرکزی اوراق را از طریق بازار حراج و به نرخی که نهایتاً بازار تعیین می‌کند، می‌فروشند. به‌گمان این‌جانب، نرخ جاری می‌توانست کم‌تر از ۲۳ درصد باشد. اما راه‌حل بسیار ساده برای رفع منازعه آن بود که بانک مرکزی به‌مثابة مقام ناظر در نظام قیمت‌ها مداخله نمی‌کرد و به‌راحتی از طریق بازار حراج قیمت را کشف می‌کرد. در آن صورت برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب ایران، نرخ سود بدون‌ریسک رسمی به‌دست می‌آمد؛ نرخی که کاربردهای گسترده در اقتصاد کشور دارد. امید است برای تصحیح این وضعیت، حداقل ظرف دو و سه روز آینده بانک مرکزی اجازه دهد این اوراق در بازار ثانویه به فروش رسد تا قیمت تعادلی بازار برای نرخ این اوراق به‌دست آید.

و اما در مورد انتشار اوراق توسط بانک مرکزی. برای کنترل حجم پول، بانک مرکزی معمولاً به خرید و فروش ابزار دولتی می‌پردازد و نه این‌که خود اوراق منتشر کند و ناشر باشد. انتشار اوراق از جانب خود بانک‌های مرکزی چندان رایج نیست. یکی از دلایل آن هم مداخلۀ مستقیمی است که با استفاده از این ابزار ایجاد می‌شود. در شرایطی که با ثابت‌بودن نرخ سود علی‌الحساب، امکان رقابت با نرخ‌های جذاب‌تر بانک مرکزی برای بانک‌های تجاری فراهم نیست، این اقدام بانک مرکزی به‌معنی مداخلۀ مستقیم در سازوکار بازار است.

شاید بتوان این‌گونه توضیح داد که بانک مرکزی در غیاب سایر ابزارهای کنترل بازار، چنین اقدامی کرده است.شاید هم انتشار اوراق توسط خود بانک مرکزی از این نگرانی سرچشمه می‌گیرد که دولت بدهی خود در قالب اوراق منتشره را به بانک مرکزی پرداخت نکند. اگر همین قدر اشاره شود کهبا انتشار مبلغ شش هزار میلیارد تومان، بانک مرکزی باید از محل پول پرقدرت ظرف شش ماه آینده ۱۲۰۰ میلیارد تومان پول جدید خلق کند(اقدامی که ممکن است مخالف با برنامه‌های شش ماه آتی آن بانک باشد) آن گاه روشن می شود که ضرورت جدی وجود دارد تا این موضوع عمیقا مورد بحث قرار گیرد ‌که آیا بانک مرکزی باید اوراق را خود را منتشر کند و یا اوراق دولتی را خرید و فروش کند. در روزهای آینده، با تفصیل بیش‌تری در این مورد بحث خواهیم کرد.