چالشهای پیشروی ورزش
شهروندان – علیرضا دهقان . نماینده سابق مجلس:
بنده بهعنوان فردی دانشگاهی با تحصیلات مدیریتورزشی که سالها چه بهعنوان ورزشکار (با سابقه دعوت به تیمملی فوتبال جوانان)، چه در رسانه ملی و چه در مجلس شورای اسلامی افتخار خدمت به ورزش را داشتهام، لازم میدانم مواردی را نشأتگرفته از تجربیاتم در حوزه ورزش بیان کرده و امید است دولت آینده با همدلی و وفاق و تلاش در جهت پیشرفت و اعتلای هرچه بیشتر ورزش کشورمان گامهای محکمی را بردارد.
بنده در مجلس هشتم که مسوولیت کمیسیون ورزش را بر عهده داشتم بارها اذعان داشتهام که صنعت ورزش نیازمند نگاه ویژه و کلان است. بهعنوان یکی از طراحان اصلی تاسیس وزارت ورزش سعی کردیم با ایجاد یک وزارتخانه، استقلال، اختیار، قدرت تصمیمگیری و کلاننگری را به جامعه ورزش برگردانیم، در وهله اول اینکه دیگر مانند گذشته افراد غیرمتخصص و ناآشنا بهراحتی و بدون هیچ صافی نمیتوانند سکان بزرگترین سازمان متولی ورزش کشور را بر عهده گیرند و نیازمند رای اعتماد مجلس هستند، در ثانی با داشتن اعتبار و قدرت جهت تدوین و اجرای برنامههای راهبردی کلان در حوزههای مختلف ورزش قهرمانی،حرفهای، همگانی و… دست مسوولان را باز گذاشتهایم، علاوه بر آن توزیع عادلانه منابع و امکانات ورزشی متناسب با پتانسیلهای جغرافیایی کشور را نیز خواهیم داشت.
البته نکته ظریفی که در اینجا وجود دارد این است از آنجایی که وزارت ورزش و جوانان از دوحوزه تشکیل شده است، توجه به یکی نباید موجب فراموشی دیگری شود؛ امری که متاسفانه در طول این مدتی که از شروع بهکار وزارت نوپا میگذرد در حوزه جوانان دیده شده است و معاونت جوانان نتوانسته نقش پررنگی ایفا کند، امیدوارم وزیر بعدی با درایت و کاردانی لازم بتواند تعادل را بین این دو حوزه برقرار کند.
در زمینه ورزش قهرمانی، کسب مدال و جایگاه با توجه به نگاه ویژه دولتهای مختلف دنیا و رشد و پیشرفت تکنولوژی، کار را برای ما بسیار سخت کرده است، اگر همگام با تحولات دنیا حرکت نکنیم، مسلما با مشکل مواجه خواهیم شد. یکی از مهمترین چالشهای حاضر نقش فدراسیونها بهعنوان متولی ورزش قهرمانی است، ما چه به فدراسیونها دادهایم و چه چیزی در قبال آن میخواهیم؟
انتصابات سلیقهای و غیرکارشناسانه روسای فدراسیونها با دخالت مستقیم وزارت ورزش، عدم امنیت شغلی روسا و به تبع آن عدم تدوین برنامههای راهبردی میانمدت و بلندمدت، عدم وجود دیدگاه کلاننگری در بین روسا، بحث مهم انحصارگرایی در کمیته ملی المپیک که با استفاده از اعمال نفوذهای سلیقهای در بین همین روسای فدراسیونها کرسی ریاست را نه بر اساس تخصص و کارآمدی بلکه بر اساس فشار بر روسا تصدی میکنند، و عدم وجود برنامههای قانونی حمایتی و تسهیلی و تشویقی برای ورزشکاران قهرمان و مربیان از دیگر چالشهای ورزش قهرمانی است.
نبود کانون استعدادیابی مدون و بهروز و پس از آن مرکز نخبهپروری مناسب، عدم وجود برنامههای مدون برای استفاده از ورزشکاران قهرمان پس از بازنشستگی، کمرنگشدن نقش فرهنگ و الگوسازی در ورزش قهرمانی و عدم توجه به شور و اشتیاق و انگیزهای که ورزش میتواند در جامعه ایجاد کند و عدم بهرهبرداری مناسب از این محرک قوی در چرخاندن چرخهای صنعتی و اقتصادی کشورمان از دیگر نارساییهاست. لازم میدانم نگاه راهبردی به این موارد شود، میتوان با تغییر در اساسنامه فدراسیونها استقلال را به آنها برگرداند و دست روسای فدراسیونها را در تدوین برنامههای میانمدت و بلندمدت باز گذاشت اگر برای روسا شرایط احراز پست تعریف، تعیین و ابلاغ شود اولا در بدو ورود افراد متخصص و صلاحیتدار (دانش و تجربه ورزشی) وارد گود شده و در ثانی از این همه عزل و نصب سلیقهای و روش آزمون و خطا با وجود تبعات بیشمار آن جلوگیری میشود.
لازم میدانم به همکارانم در مجلس شورای اسلامی توصیه کنم جهت رفع خلأ قانونی در جهت حمایت ورزشکاران قهرمان و مربیان از جمله بازنشستگی و بیمه، ورود بخش خصوصی و درآمدزایی و تسهیل موانع قانونی و آییننامهای در این زمینه تدبیری بیندیشند. البته در مجلس هشتم که بنده مسوولیت کمیته ورزش و جوانان مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشتم با همکاری دو نفر از دوستان دانشگاهی آقایان دکتر تجاری و دکتر دیوکان در جهت رفع خلأ قانونی موارد فوق طرحی تدوین و در اختیار مجلس هشتم قرار گرفت (بدون دریافت هیچ مبلغی و صرفا جهت خدمت به جامعه ورزشی).
پس از دو سال کار مداوم و برگزاری جلسات متعدد در کمیسیونهای مختلف و تایید کمیسیون خصوصیسازی متاسفانه با وجود طرحها و لوایح بسیار جهت طرح در صحن علنی متوقف مانده است. در آخر اینکه به مقوله استعدادیابی توجه ویژه شود بعضا به صورت مقطعی کارهایی شده که بعد از مدتی رها شده، آنچه لازم است وجود مراکز استعدادپروری و نخبهپروری است که با کمبود شدید در این زمینه مواجه هستیم.