ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

گوزن زرد از اشک تا تهران

شهروندان:
چندسالی است که با وجود رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی اخبار سریع‌تر و با جزییات بیشتر در اختیار مردم قرار می‌گیرد. محیط‌ زیست و حیات‌وحش نیز از این مقوله مستثنا نیست و تقریبا همه‌روزه خبری از گوشه‌وکنار این کشور در ارتباط با محیط‌زیست منتشر می‌شود و به‌راحتی و با سرعت می‌توان از این اخبار باخبر شد.

گوزن زرداین اخبار که معمولا دلخراش و ناراحت‌کننده هستند زنگ خطری است برای مسوولان و افراد علاقه‌مندی که در این حوزه فعالیت می‌کنند. کشته‌شدن تعداد زیادی پلنگ در یک‌ماه، شلیک به گوزن‌زرد در حاشیه بزرگراهی در تهران و درگیری محیط‌بانان با شکارچیان و هزاران خبر ریزودرشت دیگر که در رسانه‌های مختلف به‌چشم می‌خورد حاکی از آن است که بیشتر مناطق و حیات‌وحش آنها در سراشیبی نابودی قرار گرفته‌اند.

حال با وجود این اخبار سوال این است که این روند تخریب و نابودی محیط‌زیست و حیات‌وحش در چند سال اخیر افزایش یافته و یا تنها به علت اینکه این اخبار سریع‌تر و قابل‌دسترس‌تر است و ما از آن اطلاع پیدا می‌کنیم چنین چیزی احساس می‌شود؟ تجربه نشان داده است در سال‌های اخیر مقوله محیط‌زیست برای مردم به یک دغدغه تبدیل شده است و تنها فعالان این حوزه نیستند که دلشان برای این طبیعت و موجودات آن می‌سوزد.

امروزه حتی عامه مردم و افرادی که طبیعت را فقط در حد اسم و یا برنامه‌های مستند می‌شناسند از کشته‌شدن پلنگ‌ها و اتفاقات بد دیگر ناراحت می‌شوند. پس با این توضیحات می‌توان چنین حدس زد که تنها اطلاع‌رسانی از طرق مختلف باعث شده است که از این اخبار همه‌روزه باخبر شویم و این به آن معنا نیست که سرعت تخریب بیشتر شده است بلکه به این معناست که سرعت انتشار خبر در همه نقاط ایران افزایش یافته است.

ممکن است در گذشته هم چنین اتفاقات بد و دلخراشی برای محیط‌زیست و حیات‌وحش رخ می‌داده اما خبر آن به ما نمی‌رسیده است. پس می‌توان دست‌کم این نکته را مثبت دانست که امروزه مقوله محیط‌زیست به‌عنوان یکی از ستون‌های خبری در رسانه‌ها و سایر ابزارهای ارتباط جمعی در آمده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت اگر در حال حاضر خبرها با این شکل و سرعت در اختیار ما قرار می‌گیرد باید از این امکان به بهترین نحو استفاده کنیم و تلاش و انگیزه بیشتری برای نجات و کمک به باقیمانده حیات‌وحش و محیط‌زیست این مرزوبوم داشته باشیم.

در میان اتفاقاتی که در چند سال گذشته برای حیات‌وحش ما در بیشتر مناطق کشور افتاده است گوزن زرد ایرانی بیشترین کمک را از سوی مسوولان، کارشناسان و علاقه‌مندان نیاز دارد. به این دلیل که این زیر گونه ارزشمند تنها در کشور ما وجود دارد و در فضای نیمه‌اسارت زندگی می‌کند و تمام زیستگاه‌هایی که این گوزن در حال حاضر در آن زیست می‌کند مکان‌هایی هستند که برای حفظ نسل اینگونه طراحی و ساخته شده است در نتیجه حفظ و یا انقراض آن نیز مستقیما بر عهده ماست و نمی‌توان انتظار داشت مانند گونه‌های دیگر از جمله یوزپلنگ و گورخر آسیایی طبیعت و یا شرایط زندگی این گونه، نقشی در حفظ و ادامه حیات آن داشته باشد.

در این سال‌ها به دلایل مختلف جمعیت زیادی از این‌ گونه در مناطق گوناگون تلف شدند و این موضوع باعث نگرانی متخصصان و علاقه‌مندان به طبیعت شده است. خشک‌شدن دریاچه ارومیه و بروز خطراتی برای گوزن‌هایی که در جزیره اشک زندگی می‌کردند، حمله «مگس میاز» به گوزن‌هایی که در خوزستان بودند و در نهایت حادثه پارک پردیسان و کشته‌شدن یک گوزن نر از حاشیه اتوبان شهیدهمت که شاید در نوع خود بسیار دردناک و ناراحت‌کننده بود همه نشان از این دارند که باید هرچه سریع‌تر اقداماتی را برای حفاظت از این ‌گونه با ارزش انجام داد. امروزه همه گوزن‌های‌زرد ایرانی از نسل گوزن‌هایی هستند که در دهه۴۰ در بیشه‌زارهای کرخه و دز خوزستان زنده‌گیری شده و به دشت ناز ساری منتقل شدند.

به همین دلیل از نظر قوانین تئوری احتمال بقای این‌گونه به دلیل تنوع ژنتیکی کم و درون آمیزی، بسیار ضعیف است و می‌تواند در آینده باعث بروز نقص‌هایی در این‌گونه شود یا مقاومت آنها را در برابر بسیاری از بیماری‌ها پایین بیاورد. ولی با وجود معادلات مطرح شده این گوزن در حال حاضر پس از گذشت ۵۰ سال همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد و اگر مشکلاتی از لحاظ زیستگاهی برای آن به‌وجود نمی‌آمد شاید این نگرانی هم‌اکنون برای بقای این موجود ارزشمند وجود نداشت. با توجه به این موارد و همچنین دانستن ارزش این‌ گونه لازم است هر چه سریع‌تر آمار دقیقی از جمعیت آن در سراسر کشور به‌دست آورده و همچنین یک زیستگاه نیمه‌اسارت مناسب را برای تکثیر و پرورش این‌ گونه در نظر گرفت تا بتوان نسل این گوزن را حفظ کرد و سپس به مناطق دیگر انتقال و برنامه‌های احیا و معرفی دوباره را در مورد این‌گونه انجام داد.

تجربه در مناطقی همچون سایت‌های کرخه و دز در خوزستان این مطلب را نشان می‌دهد که گوزن زرد ایرانی به دلیل مخفی‌کاری و همچنین شبگردی می‌تواند به راحتی با این محیط‌ها سازگاری پیدا کند و در چنین زیستگاه‌هایی احیا شود و اگر وجود مگس میاز در تابستان امسال باعث تلفات زیاد در این‌گونه نمی‌شد این امید وجود داشت که بتوان تعدادی از جمعیت موجود در سایت را در بیشه‌زارهای کرخه که زمانی زیستگاه اصلی این‌ گونه بوده است رها‌سازی کرد. به هر رو وقوع اتفاقاتی که در این ۵۰ سال برای این ‌گونه افتاده است می‌تواند تجربه بسیار گرانبهایی باشد ولی این تجربه‌ها زمانی ارزشمند است که بتوان از آن به نحو شایسته استفاده کرد و با برنامه‌ریزی دقیق و درازمدت و همچنین استفاده از کارشناسان و پیشکسوتان محیط‌زیست که در این سال‌ها همواره به حفظ این گوزن کمک کرده‌اند، سرنوشت این‌گونه با ارزشمند را در کشورمان رقم زد.

 فرشاد اسکندری

شرق