ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

سرمایه‌های فرهنگی که با فقر ورشکست می‌شوند

شهروندان:
یک جامعه شناس گفت: فقر، مشکلات و محدودیت‌های اقتصادی از عوامل تاثیرگذار و اصلی بر وضعیت تحصیلی است و بسیاری از افراد به دلیل عدم توانمندی‌های اقتصادی از ادامه تحصیل باز می‌مانند یا مجبور به رها کردن تحصیل می‌شوند.

بازمانده از تحصیلرضا اسماعیلی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه فقر زمینه ساز بسیاری از شرایط نامناسب و ناسالم اجتماعی است، اظهار کرد: یکی از اقتصاددانان می‌گوید «ثروت عامل خوشبختی نیست» اما می‌توان گفت فقر عامل بدبختی بسیاری از افراد است.

وی با بیان اینکه شرایط زمینه‌ای و علت‌ها باید در این مبحث از یکدیگر جدا شوند،‌ تصریح کرد: فقر یا شرایط نامطلوب اقتصادی و شرایط اجتماعی و سیاسی از جمله شرایط زمینه‌ای هستند که می‌تواند نقش محدود کننده یا مانع انجام عملی شوند و بسیاری از رفتارها تحت تاثیر این شرایط زمینه‌ای صورت می‌گیرد.

این جامعه شناس ادامه داد: فقر را نمی‌توان مانع اصلی ادامه تحصیل دانست زیرا بسیاری از افراد با سطح درآمد پایین تحصیلات خود را ادامه داده‌اند، به همین دلیل برای آن‌ها شرایط زمینه‌ای موجب ترک تحصیل نشده و حتی برخی با پشت سر گذاشتن شرایط دشوار به موفقیت‌های بسیاری رسیده‌اند.

آموزش یکی از شاخصه‌های دستیابی به سرمایه فرهنگی

اسماعیلی با بیان اینکه افزایش سطح فقر در جامعه بر تحصیلات تاثیر مستقیم دارد، افزود: اساسا رابطه تحصیلات با شرایط اقتصادی یک رابطه دو سویه است، یعنی شرایط اقتصادی مطلوب‌تر موجب تغییر در گرایش تحصیلی افراد می‌شود و به همین ترتیب خود تحصیل نیز می‌تواند به عنوان یک متغیر، شرایط آینده اقتصادی و اجتماعی را رقم بزند.

وی ادامه داد: یک رابطه رفت و برگشتی میان تحصیل و فقر وجود دارد و به همین دلیل از نظر جامعه شناختی از تحصیلات به عنوان یک شاخص سرمایه فرهنگی یاد می‌شود و بسیاری از افراد تلاش می‌کنند تا از طریق کسب تحصیلات و مدارج تحصیلی سرمایه فرهنگی خود را افزایش دهند تا این سرمایه فرهنگی در آینده موجب افزایش سرمایه اقتصادی شود.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه اقتصاد و تحصیل بر یکدیگر تاثیرگذار هستند و البته این رابطه دوسویه میان اقتصاد و تحصیل در زمان‌های مختلف شدت متفاوتی دارد، تاکید کرد: در دهه‌های اخیر تحصیل علاوه بر بعد منزلت اجتماعی در جامعه ایران موجب ارتقای وضعیت اجتماعی و به عنوان یک ضرورت مطرح شده است و تمام خانواده‌ها تلاش کرده‌اند که فرزندانشان حداقل تحصیلات که عمدتا تا دوره اول متوسطه و پایان دوره راهنمایی فعلی است را طی کنند.

اسماعیلی با اشاره به اینکه ترک تحصیل در دهه‌های اخیر تنها در شرایط فوق‌العاده دهشتناک فقری و استفاده از فرزندان به عنوان یک نیروی کار انجام شده است، افزود: در این دوره یکی از مهم‌ترین عواملی که بر ادامه تحصیل تاثیرگذار بوده رابطه میان تحصیل و کسب درآمد است و به دلیل اینکه این رابطه همیشه مثبت و مستقیمی نیست موجب شده که انگیزش‌های تحصیلی کاهش یابد و بخشی از جامعه ترک تحصیل کنند. البته این امر در میان زنان و مردان متفاوت است.

تحصیلات، پلکان ترقی زنان در کشور

وی اضافه کرد: ترک تحصیل در مردان به شدت مشاهده می‌شود اما برای زنان هم در خانواده‌هایی با سطح درآمد پایین و هم در خانواده‌هایی با سطح اقتصادی بالاتر به عنوان ضرورت معرفی شده و در واقع یکی از راه‌های ارتقای منزلت و موقعیت اجتماعی برای زنان، تحصیلات است.

این جامعه شناس خاطرنشان کرد: دستیابی به پلکان ترقی برای زنان در گرو تحصیلات است و این از دلایلی است که موجب افزایش سهم دختران نسبت پسران در دانشگاه‌ها شده اما برای مردان این امر مصداق نداشته و در دهه‌های اخیر حضور آن‌ها در دانشگاه‌ها نسبت به زنان کمتر شده است.

اسماعیلی تصریح کرد: تحصیلات برای زنان می‌تواند بر اقتصاد آن‌ها تاثیرگذار باشد اما در جامعه ایران رابطه تحصیل و درآمد برای مردان یک رابطه همیشه مثبت نیست، به همین دلیل انگیزش تحصیلی و استفاده از ابزارهای تحصیلی در نظام آموزش عالی در مردان رو به افول است.

وی ادامه داد: در ایران تحصیلات صرفا منبع تولید ثروت نیست اما همچنان به عنوان یکی از عوامل مهم منزلت و پرستیژ اجتماعی محسوب می‌شود و در کنار این نکته عوامل فردی و شخصی دیگری از قبیل کسب علم و آگاهی و رشد و تعالی برای بسیاری از افراد به عنوان یک پارامتر مهم مطرح است که همین امر موجب شده افراد تحصیلات خود را ادامه دهند.

این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که به طور کلی کدام دانش‌آموزان موفق‌تر هستند؟ گفت: انگیزشی که درون فرد وجود دارد مهم‌ترین متغیر است؛ در مدارس، مطالعاتی درباره پیشرفت تحصیلی انجام شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که نتایج حاصل از آن نقش خانواده‌ها را بسیار تعیین کننده نشان می‌دهد زیرا خانواده علاوه بر اینکه می‌تواند موجب تقویت انگیزش شود با آماده سازی امکانات و تجهیزات لازم برای ادامه تحصیل، زمینه‌های رشد را برای فرزندان فراهم می‌کند.

پایین بودن انگیزش تحصیلی مهم‌ترین چالش نظام آموزشی

اسماعیلی اظهار کرد: متغیر سومی تحت عنوان محیط آموزشی نیز وجود دارد که شامل شرایط کلاس و مدرسه و تجهیزات و سبک‌های آموزشی می‌شود اما به اعتقاد من مهم‌ترین چالشی که نظام آموزشی کشور با آن مواجه است، چه در سطح آموزش پیش از دانشگاه شامل دبستان، راهنمایی، دوره متوسطه و چه در دانشگاه، پایین بودن انگیزش تحصیلی است.

وی درباره نحوه توزیع خدمات در نظام آموزشی، گفت: تعریفی از مدرسه به ابتدای سال ۱۳۰۰ در ایران باز می‌گردد که مدرسه به عنوان یک واحد آموزشی شامل کلاس و معلم و یک سری فضای محیطی لازم برای آموزش مطرح شده است اما اکنون به نظر می‌رسد در سطح کلان نیاز به یک باز تعریف از واحد آموزشی وجود داشته باشد زیرا مدرسه فراتر از چند کلاس و تجهیزات آزمایشگاهی است و مکانی معرفتی آموزشی است که باید در آن فعالیت‌های هنری، ورزشی، فرهنگی سازماندهی شود.

معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان تصریح کرد: در تعریف امروزی مدرسه‌ای که فاقد امکانات ورزشی و امکاناتی از این قبیل باشد مدرسه محسوب نمی‌شود و اگر کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی تعریف جدیدی از مدرسه ارایه کند و الزاماتی که برای فعالیت مدرسه لازم است، بیان شود می‌توان وارد یک برهه جدید آموزشی شد.

فاصله جایگاه مدارس کشور از دنیای پیچیده امروز

اسماعیلی ادامه داد: تعریفی که اکنون از مدرسه وجود دارد به دوره وزارت معارف در سال‌ ۱۲۹۹ باز می‌گردد و اگرچه بهبودهایی در مدارس غیرانتفاعی و دولتی صورت گرفته اما جایگاه مدرسه به عنوان یک نهاد آموزشی در ایران از دنیای پیچیده امروزی به شدت فاصله دارد و به نظر می‌رسد که با همکاری مجلس و دولت باید یک باز تعریفی در این خصوص انجام شود.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا تاسیس دانشگاه‌هایی با نام بین‌الملل (پردیس) یا ایجاد چنین خدماتی نوعی تبعیض آموزشی محسوب نمی‌شود؟ گفت: خدمات در جامعه‌ای که طبقه‌بندی اجتماعی در آن وجود دارد متناسب با آن رتبه‌بندی شکل می‌گیرد؛ اشتباهی که در برخی موارد پیش می‌آید این است که آیا نظام آموزش و پرورش طبقاتی موجب ایجاد یک جامعه طبقاتی می‌شود و یا جامعه‌ای که در آن طبقه بندی وجود دارد موجب خدمات طبقاتی می‌شود؟

این جامعه شناس اضافه کرد: در حال حاضر شاهد سایر خدمات مختص به طبقات بالاتر در بخش تفریح،‌ بهداشت و درمان و فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی هستیم و نکته حائز اهمیت و ظریفی که در سیاست‌های آموزشی و فرهنگی باید به آن توجه کرد این است که شرایط مدیریت آموزشی، اجتماعی و فرهنگی باید به گونه‌ای باشد که این شرایط متفاوت موجب شکاف گسترده طبقاتی نشود.

اسماعیلی ادامه داد: «آموزش عالی برای همه» به تعبیری که در سال ۱۹۸۰ آغاز و اکنون در جهان دنبال می‌شود به معنای ایجاد سطح‌ها، امکانات و رتبه بندی‌های آموزشی یکسان نیست بلکه آنچه در نهاد آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد این است که اجازه ندهیم افراد به دلیل زمینه‌های نامناسب اجتماعی و اقتصادی از دسترسی به تحصیلات محروم شوند.

لزوم تنظیم شاخص‌های آموزشی بر مبنای کیفیت

وی با بیان اینکه فاجعه محرومیت از آموزش به دلیل زمینه‌های نامناسب اجتماعی و اقتصادی به مراتب گسترده‌تر و عمیق‌تر از پیامدهای ناشی از توسعه انواع مختلف نظام‌های آموزشی و ایجاد رویه‌های جدید در نظام آموزشی است، تصریح کرد: آنچه نظام آموزشی ایران به عنوان یک چالش اساسی گرفتار آن است تامین منابع می‌باشد، متاسفانه منابع مالی برای توسعه آموزش عالی و ارتقای کیفیت ناکافی است؛ به همین دلیل دانشگاه‌ها با استفاده از ابزارهایی مانند ایجاد پردیس‌ها یا روش‌های دیگر تلاش می‌کنند منابع مالی خود را تامین کنند.

این جامعه شناس افزود: تنظیم شاخص‌ها توسط وزارت علوم به گونه‌ای که کیفیت گرایی به عنوان مبنا مطرح شود بسیار با اهمیت است اما با تمام تلاش‌های انجام شده شمار کمی از دانشجویان از آموزش رایگان برخوردارند و بخش عمده‌ای از این افراد به نحوی با دانشگاه مشارکت مالی دارند.

اسماعیلی خاطرنشان کرد: آنچه مدیران و مسئولان در سیاست‌گذاری کلان باید مد نظر قرار دهند ایجاد شرایط عادلانه برای تمام افراد جامعه در دسترسی به آموزش عالی چه به عنوان یک ضرورت و چه به عنوان یک منزلت است اما اکنون افق‌ها و برنامه‌هایی که نظام آموزش عالی در آینده دنبال می‌کند، فاقد یک روشن بینی است و متاسفانه باید گفت اساسا سیاست‌های توسعه آموزش عالی در کشور سیاست‌هایی نامشخص، سلیقه‌ای، با گرایش‌های گروهی و دخالت‌های بخش‌های محلی در تبیین است.

نیمی از افراد بیکار تحصیل کرده‌های آموزش عالی هستند

وی با اشاره به نقش دخالت بخش‌های محلی در تبیین سیاست‌های توسعه آموزش عالی در کشور گفت: اشخاص، ذینفعان، معتمدان و برخی از نمایندگان مجلس برای حوزه انتخابی خود از طریق آموزش عالی، خواهان کسب منزلت برای خود هستند، در مناطق شهری با جمعیت‌های کمتر از ۵۰ هزار نفر شاهد تاسیس انواع مختلفی از نظام‌های آموزش عالی هستیم که تمامشان در فرآیند اولیه هستند و در چند سال آینده در شرف تعطیلی قرار خواهند گرفت.

این جامعه شناس افزود: در رویکرد استانی به اعتقاد من به عنوان یک معلم که در دوره‌های مختلف آموزشی تدریس کرده‌ام، باید برای آینده آموزش عالی و سامان بخشی به نظام آموزشی استان اصفهان برنامه‌ریزی شود زیرا استان اصفهان با ۲۵ هزار دانشجو ظرفیت بسیار بالایی دارد اما نیمی از افراد بیکار از تحصیل کرده‌های آموزش عالی هستند و آنچه که باید به آن پرداخت ترسیم افق‌های آموزش عالی در آینده استان است که تناسب میان بازار و نظام اشتغال با آموزش را تعیین می‌کند.

اسماعیلی با بیان اینکه مدیریت، تجمیع منابع و بعضا تعدیل در بسیاری از برنامه‌های آموزش عالی باید مورد توجه قرار گیرد، تصریح کرد: به نظر می‌رسد بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، توسعه آموزش عالی به عنوان یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین بحث‌های دهه پیشرفت و عدالت در جامعه اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد و جایگاه نظام آموزشی در پیشرفت و عدالت، تبیین و روشن شود و از فاجعه‌هایی که در آینده ممکن است با سوءتدبیر در گذشته و حال بروز پیدا کند، جلوگیری شود.