دهقانان شریف و نحیف
شهروندان:
تاسیس نهاد انقلابی «جهاد سازندگی» در خرداد 1358- تنها چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی- و تعیین یک روحانی نزدیک به بنیانگذار انقلاب اسلامی در راس آن یک پیام آشکار داشت: انقلاب اسلامی که به شدت طرفدار مستضعفان بود، دهقانان روستانشین را مصداق خوبی برای مفهوم مستضعفان میداند و حمایت همهسویه از آنها را در صدر فعالیتهای خود قرار داده است.
رهبران ارشد انقلاب اسلامی علاوه بر این به دلیل اینکه ستیز با غرب را نیز بخشی از وظایف و اولویتهای خود میدانستند، از همان روزهای نخست خودکفایی در تولید گندم، برنج، شکر، چای، روغن نباتی، گوشت قرمز، گوشت مرغ و سایر کالاهای خوراکی را در دستور کار قرار دادند.
در همه سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز دو استراتژی یاد شده هرگز دستکم در لفظ و در سخن از رنگ و رونق نیفتاده است. اما نتیجه همه این علاقه به رفع استضعاف از دهقانان و رسیدن به مرزهای خودکفایی چیزی نبود که انتظار میرفت.عیسی کلانتری پرسابقهترین مدیر ارشد کشاورزی ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز بوده و هست.
او که پس از ترک فعالیتهای دولتی در دولت دوم سیدمحمد خاتمی در راس خانه کشاورز به مثابه نیرومندترین نهاد غیردولتی فعال در بخش کشاورزی فعالیت میکند روز گذشته حرفهای همیشگی خود را اینبار «بی محابا و انقلابی» بیان کرد و دو نکته مهم را هشدار داد: «کشاورزی ایران اضمحلال پیدا کرده است» و «چهار میلیون دهقان ایرانی روزگار ناخوشی دارند».
این کارشناس و سیاستگذار ارشد بخش کشاورزی ایران چند مساله را سالهاست بر زبان جاری میکند: کشاورزی فعالیتی علمی – اقتصادی است و نمیتوان با خواهش و تمنا و رفتارهای ضعیف و سیاستگذاری متناقض، متعصبانه و آمیخته با سیاست به تولید امن، پایدار و مبتنی بر استفاده کارآمد از منابع طبیعی دست یافت.
عیسی کلانتری ارشدترین مدیر بخش کشاورزی سالهای پس از انقلاب اسلامی بوده و هست و باور عمیقی دارد که اگر استفاده غیراقتصادی از منابع طبیعی ادامه یابد و اگر سیاستهای اقتصادی با تبعیضهای سیاسی و خرید محبوبیت باشد، کشاورزی و روستانشینان جز تیرهروزی بیشتر چیزی گیرشان نمیآید.
دهقانان ایرانی در حرف و سخن شریف و ارجمندند اما در عمل نحیف و زارند. واردات ۱۰ میلیارد دلاری گندم، ذرت، روغن نباتی، برنج، شکر و واردات انبوه انواع گوشت، شاید برای مناسبات سیاسی داخلی در سالهای وفور ارزی مناسب باشد، اما سیاست پایداری نخواهد بود. کشاورزی ایران یک بار و برای همیشه باید خود را از گرفتاری نگاههای سنتی، متعصبانه، غیرکارشناسی، سیاسی، روزمرگی و نادیدن واقعیتهای بلندمدت رها کند.
«عرضه» غذا در دنیای امروز در انحصار هیچ کشوری هر چند بزرگ قرار ندارد و تنظیم بازار غذای ایران نباید با بیم و هراسهای غیرواقعی همراه باشد. دهقانان شریف و نحیف ایران را باید آگاه کرد و به آنها یادآور شد که اگر اقتصادی فکر نکنند، اراضی خود را یکپارچه نکنند و بهرهوری را افزایش ندهند، نحیف و نحیفتر خواهند شد. باید تکلیف کشاورزی را یکسره کرد و آن را از اینکه هر روز به سویی رانده شود رها کرد.
محمدصادق جنانصفت
اعتماد