ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

اخلاق و سیاست

شهروندان – حسین ملایی:
ارتباطات گسترده بشری در دوران معاصر هم به‌لحاظ انسانی و هم به‌لحاظ ابزاری، توسعه فراوانی یافته است. اگر کج‌رفتاری کسی در گذشته گریبان معدودی را می‌گرفت و خبرش از شهری به شهر دیگر نمی‌رسید، امروز کوچک‌ترین کج‌رفتاری هم گریبان بسیاری را می‌گیرد و هم خبرش عالمگیر می‌شود.

اخلاق و سیاستدر بسیاری جوامع اسلامی، مسلمانان بیشتر سیاسی شده‌اند و روابط اجتماعی آنها گسترده شده است اما آنقدر که در سیاست پیش رفته‌اند، در اخلاق رشد نکرده‌اند، مخصوصا در اخلاق سیاسی.از سال‌ها پیش عده‌ای از کوچک‌ترین واکنش در برابر بزرگ‌ترین تحولات عصرشان دریغ می‌ورزیدند و درمقابل امروز، عده‌ای همه‌چیز را با عینک سیاست می‌نگرند و با ترازوی سیاست هرچیز و هرکس را وزن می‌کنند و همفکران سیاسی خود را – هرچند نالایق – بر چشم می‌نهند و به ناهمفکران خود – هرچند لایق و ارزشمند – نگاهی از گوشه‌چشمی روا نمی‌دارند.

باید بیاموزیم که سیاست مهم است ولی اخلاق از آن مهم‌تر و در تعارض میان اخلاق و سیاست حق‌ تقدم با اخلاق است. میزان اخلاق است و صلاح اخلاقی مقدم بر هر مصلحت سیاسی، ناکامی سیاسی نقص نیست وقتی که با پیروزی اخلاقی باشد و توفیق سیاسی امتیاز نیست هنگامی که قرین شکست اخلاقی باشد.ما مسلمانان باید از خود آغاز کنیم آن هم از اخلاق به‌ویژه اخلاق سیاسی و اجتماعی، تا هنگامی که از خود آغاز نکنیم و اخلاق خود را دگرگون نسازیم اگر هم چندگام به پیش بگذاریم بی‌درنگ چندین گام به پس می‌رویم.

اگر استعمار و استبداد و استثمار از جهان اسلام ریشه‌کن شوند و همه مسلمانان به استقلال و آزادی و برابری دست یابند و هیچ دشمن خارجی نداشته باشند بدون احیا و استحکام اخلاق و برادری باز هم دچار نابسامانی‌ها می‌شوند و بلاها و آفت‌های دیگر تهدیدشان می‌کند و از چاله‌ای به چاله‌ای دیگر و شاید چاهی دیگر می‌افتند.این دنیا دارالجزا و هدف نهایی در آن، مجازات‌کردن بدکاران نیست بلکه هدف آن است که بدکاران را نیکوکار کنیم چه‌بسا با انتقام از بدکاران و مقابله با آنها، بدکاران، همچنان بدکار بمانند و با حق، کینه بورزند اما با نیکی، آنها طعم شیرین نیکی را می‌چشند و دوست و نیکوکار می‌شوند.

امیرالمومنین علی (ع) فرموده‌اند انسان بنده احسان است. آری احسان کمندی است که به گردن هر که افتد سر به راهش می‌کند و حتی گردن‌کشان را رام می‌سازد با کمند احسان می‌توان کینه را از دل دشمن زدود و دلش را ربود.بسیاری از مسلمانان از تاثیر قدرت معنوی و نیروی اخلاق بی‌خبرند. با معنویت و مکارم اخلاقی می‌توان به توفیقاتی دست یافت که با صد لشکر و قدرت مادی نمی‌توان. با اکسیر احسان می‌توان دشمن را به مخالف و مخالف را متوقف و متوقف را به موافق تبدیل کرد. تبدیل دشمن به دوست تغییر و توفیق بزرگی است که گاهی فقط منوط به احسان به اوست.

ما همواره می‌کوشیم که با دشمن درافتیم حال آنکه باید بکوشیم دشمنان را براندازیم با سرکوب دشمن، دشمنی از میان نمی‌رود اما با محو دشمنی، دشمن و دشمنی برمی‌افتد. محو دشمنی بسته به این است که با احسان از دشمن دوست بسازیم و با شیرینی دندان تیزش را کند کنیم. از امیرالمومنین روایت شده احسان به دشمن بدکار او را به صلاح می‌آورد.حسن ختام این کلام را به شعری از بوستان سعدی می‌سپاریم:

ببخش ای پسر کادمیزاده صید / به احسان توان کرد و وحشی به قید

عدو را به الطاف گردن ببند / که نتوان بریدن به تیغ این کمند

چو دشمن کرم بیند و لطف و جود / نیاید دگر خبث از او در وجود

و گر خواجه با دشمنان نیکخوست / بسی بر‌نیاید که گردن دوست

برچسب‌ها : , , ,