ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

بی‌توجهی به اقلیم، عامل کپرزایی

شهروندان:
تقریبا از 10سال پیش زندگی کپرنشینان در جنوب استان کرمان موردتوجه رسانه‌های کشور قرار گرفت و بلافاصله دو دولت قبلی به این نتیجه رسید که همه این کپر‌ها را نابود کنند.

کپرزایی کویراین کار از یک‌سو توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ایران و از سوی دیگر، توسط کمیته امداد امام‌خمینی (ره) صورت گرفت و این دو نهاد وارد کار شدند و دو نوع الگوی مسکن را به‌جای کپر‌ها ایجاد کردند و درضمن خود هزاران مشکل در بطن کار خود ایجاد کردند.

البته الان اگر در مناطق جنوبی کرمان مراجعه کنیم، شاهد این مساله هستیم که بسیاری از خانه‌هایی که این دو نهاد ساخته‌اند در واقع شکل انباری و محل نگهداری دام به خود گرفته است و مردم دوباره به کپر‌های خود بازگشته‌اند. علت ساده و جامعه‌شناختی آن این است که تجربه کشور از زمان رضاشاه یعنی از حوالی ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۸ دوباره تکرار شده است.

تجربه آن بود که در آن سال‌ها، مانند چندسال پیش عده‌ای از شهر می‌روند و الگوی‌های پیش‌ساخته‌ای از خانه‌ها را در آنجا می‌سازند و مستقر می‌کنند تا اهالی در این واحد‌ها مستقر شوند و در حقیقت کلیت زندگی آنها را که درواقع معیشت و اقلیم هست نادیده می‌گیرند و الگو‌هایی به آنها تحمیل می‌کنند که هیچ مطالعه محیطی در آن نشده است و آن را پیاده می‌کنند.

از آنجا که ما یک دولت رانتی نفتی داریم این خودش یک کسب‌وکار عمده‌ای برای شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی و پیمانکار‌ها فراهم می‌کند. با این همه این سیاست‌های غلط شامل حال مدارس هم می‌شود و این سوال مهم پیش می‌آید که چه کسانی مطالعه محیط را انجام داده‌اند که مدارسی که ساخته‌اند سازگار با محیط است یا خیر.

متاسفانه آموزش‌وپرورش مدل‌های ساخت مدارسش برای کل کشور یکی است و این باعث می‌شود که خانه‌ها و مدارس پیش‌ساخته که الگو‌های مطالعه‌نشده متناسب با اقلیم دارند، غیرقابل ‌استفاده شوند و برای اینکه معلم‌ها بتوانند دانش‌آموزان را در شرایط بهتری آموزش دهند، می‌آیند و از همان مدل‌های سنتی استفاده می‌کنند.

بنابراین قبل از اینکه بگویم در این مناطق کارهای هزینه‌نشده‌ای صورت گرفته است باید گفت که نهاد‌های دولتی با پول‌های نفتی هزینه‌هایی را انجام داده‌اند که محکوم به شکست شده است. آنچه هزینه نشده فکر مهندس‌هایی است که به این مناطق اعزام شوند و درباره اقلیم جنوب کرمان و مناطق کپرنشین مطالعه کنند و الگو‌های سازگار با محیط را برپا کنند و متاسفانه الان جای این مساله خالی است.

با این حال راه برون‌رفت از وضعیت موجود آن است که مطالعه‌ای روی اقلیم این مناطق و سبک زندگی کپرنشینان صورت گیرد تا الگوهایی متناسب با زندگی کپرنشینان برای ساخت مسکن آنها در نظر گرفته شود. در غیر این‌صورت هرروز باید شاهد کپرزایی در مناطق جنوبی استان کرمان باشیم و مدارس نیز از این قاعده مستثنا نیستند، چراکه بارها اقداماتی برای کپرزدایی مدارس در این منطقه صورت گرفته است و به‌کلی محکوم به شکست شده است.

به نظر می‌رسد، آموزش‌وپرورش نیز در این برهه برنامه زیرساختی‌ای برای حل این مساله ندارد و تا زمانی که گامی برای مطالعه بر اقلیم این منطقه صورت نگرفته است، نمی‌توان شاهد کپرزدایی در این منطقه بود.

سیامک زند ‌رضوی . استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه باهنر کرمان