اعتیاد و فرزندکشی
شهروندان:
در خبرها داشتیم بار دیگر پدر و مادری معتاد به قتل کودک خود متهم شدند. اعتیاد یکی از عوامل اثرگذار در بدسرپرستی است و میتواند به انحای مختلف زمینهساز قتل شود. گاه پدر بر اثر مصرف مواد دچار توهم میشود، بچه را فرزند خود نمیداند و وی را به قتل میرساند.
گاه زن و مرد تصور میکنند روابط خارج از خانواده وجود دارد و بچه را بهعنوان عنصری که باعث خیانت شده است فرض و برای نابودی کودک اقدام میکنند. همینطور در بسیاری از موارد توهمات والدین معتاد باعث میشود از فرزند خود بهخوبی مراقبت نکنند و او را هدف آزارهایی مانند سوءتغذیه قرار دهند.
علاوه بر این موارد وقتی والدین معتاد باشند، شرایط اقتصادی خانواده بحرانی و تامین معاش و هزینههای روزمره زندگی با مشکلاتی روبهرو میشود و هزینه مصرف موادمخدر نیز این مشکلات را مضاعف میکند. همه این عوامل در خوشبینانهترین حالت باعث میشود زوجین گامهایی به سمت طلاق بردارند و تصمیم بگیرند از یکدیگر جدا شوند که در این شرایط نیز گاه وجود فرزند مایه اختلاف میشود و بهانهای به دست میدهد تا زوجین برای کشتن کودک اقدام کنند.
در این بین باید توجه کرد قوانینی که برای کودکآزاری وجود دارد عملا برای حمایت از کودکان کفایت نمیکند و عموما شاهد آن نیستیم که مسوولان متوجه حقوق کودکان باشند و آن را بهعنوان یکی از برنامههای خود اعلام کنند.
توجه به حقوق کودک، در نظر گرفتن این حقوق و حمایتها در قانون میتواند گام اول برای حمایت از کودکان بهویژه آنهایی باشد که بدسرپرست هستند. علاوه بر آن کنترل اعتیاد، گسترش شیوههای درمانی و ترک اعتیاد در کشور و جلوگیری از ورود و تولید موادمخدر در کشور و از بین بردن عوامل پایهای مانند فقر و بیکاری همه با هم میتواند در پیشگیری از این نوع قتلها تاثیر بگذارد، در غیر این صورت این مسایل با تداوم وضعیت ناگوار اقتصادی روزبهروز حادتر میشود و ما نمونههای ناگواری را خواهیم دید که ریشههای اقتصادی و اجتماعی در آنها وجود دارد.
سعید خراطها . آسیب شناس اجتماعی- استاد دانشگاه – شرق