یکدهه بعد از آن جمعه فاجعهبار در بم
شهروندان – مهدی زارع*:
روز جمعه پنجمدیماه 1382 زمینلرزهای با بزرگای 6/5 ریشتر در مجاورت شهر بم موجب پرتلفاتترین زلزله قرن اخیر ایران شد. چند نکته در مورد زلزله بم را با هم مرور میکنیم:
۱ با وجود آنکه آقای «کریمی»، استاندار وقت کرمان در ارایه گزارش خود در تلویزیون (گفتوگوی ویژه خبری، شبکه۲، بهمن ۱۳۸۲) آمار تلفات را ۳۳هزار کشته اعلام کرد، ولی بعدا گزارش رسمی دیگری بر پایه شناسنامههای باطلشده، تلفات را ۲۶هزارو۲۷۱نفر اعلام کرد. این هم همچنان از مشکلات در تشخیص واقعیت برپایه دادههای رسمی (از منابع مختلف دولتی) در ایران است که حتی در مواردی مانند زلزله بم که سانحه مهم و مخربی رخ داده، باز آمارهای مختلف موجود است ولی مشکلات در زلزله بم فقط از این نوع نبود.
۲ از ساعاتی قبل از رخداد زلزله چند پیشلرزه که فقط در خود شهر احساس میشد، مردم را نگران کرده بود ولی این زلزلههای کوچک، به حدی بزرگ نبودند که در شبکههای لرزهنگاری کشور یا شبکههای بینالمللی ثبت و اعلام شوند. بنابراین از منابع رسمی علمی و فنی در کشور، خبر و گزارشی موجود نبود که وقوع زلزلههای کوچک را تایید کند (چون بهدلیل کوچکی اندازه رخداد، در ایستگاههای لرزهنگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و ایستگاههای شبکه لرزهنگاری باند پهن پژوهشگاه زلزله ثبت و گزارش نمیشدند) ولی مردم بم این زلزلههای کوچک (پیشلرزهها) را حس میکردند. هنگامی که دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاههای آزاد و پیامنور بم، نیمهشب میخواستند از بیم پیشلرزهها (احتمال رخداد زلزله مهمتر) از ساختمان خارج شوند، بیاطلاعی از شرایط ویژه، موجب نگهداری دانشجویان در خوابگاه و کشتهشدن دانشجویان و نگهبانهای مربوطه در خوابگاهها شد. آخرین پیشلرزه حدود ۵۰دقیقه قبل از لرزه اصلی رخ داد و لرزه اصلی در ساعت ۵:۲۶ بامداد به وقت محلی موجب ویرانی بخش بزرگی از شهر شد.
۳ در ساعت ۱۰:۳۰ همان روز، جمعه، درخواست کمک از طریق رادیو کرمان از مردم شهر و استان کرمان برای امدادرسانی فوری به مردم بم، موجب شد که مردم با هر وسیلهنقلیه ممکن (خودرو شخصی، موتوسیکلت، وانتبار، کامیون، مینیبوس و…) به سوی بم حرکت کنند به همین دلیل و با ازدحام و تصادفهایی که در جاده بم-کرمان رخ داد، این جاده حدود ساعت ۱۱:۳۰ صبح دچار ترافیک سنگین شد! و به طور مقطعی راهبندانهای طویلی ایجاد شد. هدفی خوب و نیتی خیر، موجب راهبندان و قطع شریان ارتباطی به شهر بم هنگامی اتفاق افتاد که باز ماندن این جاده برای نجات جان مصدومان نیازی حیاتی بود.
۴ وجود فرودگاه بم و عملیات انتقال مصدومان از بم به سوی کرمان که از سوی سردار شهید «احمد کاظمی» از محل فرودگاه بم هدایت شد و در طول مدت حدود ۷۲ساعت بیوقفه ادامه یافت، نقش بزرگی در نجات جان بسیاری از مصدومانی داشت که از طریق این فرودگاه از بم به سوی کرمان و سپس شهرهای دیگر تخلیه شدند (حدود ۱۵هزارنفر). یاد شهید «کاظمی» بخیر که در این عملیات، به عنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه، نقشی کلیدی برای مدیریت بحران ایفا کرد و خود در یک سانحه هوایی حدود دو سال بعد جان باخت.
۵ توزیع خرابیها در شهر بم کاملا نشان داد که پهنه شرقی شهر که در محدوده گسل زمینلرزهای بم واقع بود، عملا بهطور کامل ویران شد، ولی هرچه به سوی غرب شهر نزدیک میشدیم عملا میزان خرابیها کم میشد و بسیاری از خانهها در غرب بم تقریبا سالم ماندند. این موضوع نشان داد که ساختوساز و شهرسازی روی پهنههای گسله، ناحیههای تخریب در زلزلههای بعدی را میتواند گسترش دهد. متاسفانه هرگاه در این مورد در کشور صحبت میشود، در جواب به جای پذیرش واقعیت (یعنی پذیرش آسیبپذیری شدید نواحی مسکونی احداثشده روی پهنه گسلهای فعال، در هنگام رخداد زمینلرزهای در اثر گسیختگی در آن پهنه گسله) به مطالبی کلی در مورد استفاده از تکنولوژی بالا در ژاپن هنگام احداث بنا در پهنههای گسله اشاره میکنند یا به این گزاره غلط استناد میکنند که «ایران کلا روی گسلهای فعال واقع است و همه جای ایران لرزهخیز است.» این در حالی است که احداث یک بنای ویژه در پهنه گسله با بهرهگیری از فناوری سطح بالا در کشورهای پیشرفته، اولا با صرف هزینههای بسیار زیاد و آن هم بر حسب ضرورت رخ میدهد و این به هیچوجه توجیهگر شهرسازی در نواحی گسله در نواحی دیگر دنیا، بهویژه در کشورهای در حال توسعه یا توسعهنیافته نیست. ضمنا هیچگاه تمام پهنه ایران به یک میزان لرزهخیز نیست و در هر ناحیه با لرزهخیزی بالاتر و در پهنه خطر زلزله بسیار زیاد، نیز با اجتناب از ساخت ساختمان روی گسلهای فعال میتوان از خطرهای بالقوه بعدی بهطور نسبی اجتناب کرد.
۶ در زلزله بم، شهرک رزمندگان بم واقع در شرقیترین بخش شهر عملا به طور کامل تخریب شد. گزارشهایی وجود داشت که هنگام ساخت این شهرک، ملاحظات اولیه فنی (شناژ افقی و قائم در ساختمان) رعایت نشده و این مساله موجب شد تا علاوه بر جای نامناسب ساخت این شهرک (در پهنه گسله بم)، ضعف فنی در ساختمانهای این شهرک نیز در خرابیها مزید بر علت شود. آنچه امروزه میتوان از این مساله آموخت، این است که در طرح شهرکسازی (به ویژه ساخت مسکن ارزانقیمت برای اقشار کمدرآمد) در شکلهای مختلف (با نام شهرکهای مختلف تعاونی، با نام سازمانهای مختلف یا در سالهای اخیر با نام مسکن مهر) در کشور باید بازنگری شود. هر نوع ساخت مسکن به صورت نامقاوم در مقابل خطر زلزله، عملا پهنههای آسیبپذیر را در حاشیه تمام شهرهای در معرض خطر زلزله در ایران افزایش میدهد چراکه جمعیت بیشتری را در معرض خطر مستقیم در هنگام یک زمینلرزه محتمل قرار میدهد. به یاد داشته باشیم که تقریبا تمام ساکنان شهرک رزمندگان بم در زلزله ۱۳۸۲ کشته شدند.
۷ زلزله ورزقان حدود ۹سال بعد از زلزله بم ۲۱مرداد۱۳۹۱ در یک ناحیه تقریبا روستایی در حدود ۶۰کیلومتری شمالشرق تبریز رخ داد. در این زلزله نیز که کانون زلزله در ناحیهای تقریبا کمجمعیت قرار داشت، حدود ۳۰۶نفر کشته شدند. ۴۴نفر از این افراد تنها در روستای باجهباج ورزقان جان باختند. این نشان میدهد در هر زلزلهای با بزرگای بیش از شش ریشتر، هرگاه کانون در نزدیکی نواحی شهری یا روستایی ما واقع باشد، متاسفانه همراه با تلفات جانی خواهد بود. یادمان باشد که زلزله برازجان (هفتمآذر ۹۲) با بزرگای۵/۷ ریشتر نیز هشت کشته در استان بوشهر به جای گذاشت! پس باید برای زمینلرزههای شدیدتر از زلزله بم، در نواحی مسکونیمان آماده شویم.
*دانشیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
شرق