چند پیشنهاد برای نجات نشر
شهروندان- داوود علی بابایی*:
نمیدانم سرنوشت نشر و ناشر بودن به کجا میانجامد این ناشران یعنی سرمایهداران ورشکسته (کسانی که بالقوه سرمایهدار و بالفعل ورشکسته هستند) بعد از سالها که عمر و سرمایه خود را صرف فرهنگ کردهاند الان با مشکلات عدیدهای مواجه هستند، تمام امید ناشران، نویسندگان و مترجمان به عملکردهای قسمت فرهنگی و اداره کتاب و کتابخوانی میباشد که چه کاری میتوانند برای صنعت نشر انجام دهند.
گرانی کاغذ، صحافی، لیتوگرافی، چاپ، ناشران را از حیز انتفاع انداخته است. با این حال در مورد شرایط کتاب و کتابخوانی و مشکلات کتاب و ناشران موارد متعددی وجود دارد:
۱- گرانی کاغذ تحریر و مقوا معضل اصلی ناشران است که متأسفانه هیچ یارانهای در اختیار ناشران نیست ولی هیچ مشکلی لاینحل نمیماند. معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند با تشکیل یک تعاونی که زیر نظر معاونت فرهنگی باشد سرمایه ناشران را جمعآوری کرده و به وسیله افراد ثروتمند و تاجران کاغذ مورد اعتماد وزارت ارشاد از کشورهای مختلف بدون تعرفه گمرکی کاغذ وارد کنند و آنها را به صورت مدتدار در اختیار ناشران قرار دهند شاید بدین صورت تا اندازهای مشکل کاغذ ناشران حل شود. جالب توجه اینکه دلار چه بالا رود و چه پایین بیاید قیمت کاغذ تغییری نمیکند و تاجران معدودی انحصار کاغذ را در اختیار خواهند داشت.
۲- خرید کتاب به طور منصفانه و عادلانه از ناشران قسمتی از مشکلات مالی آنان را حل میکند علاوه بر این، آیا بهتر آن نیست به جای آن که از یک عنوان کتاب از یک ناشر ۵۰۰ نسخه خریداری شود از ۵ ناشر هر کدام ۱۰۰ نسخه کتاب خریداری گردد.
۳- باید سؤال شود که چرا به مطبوعات و نشریات یارانه کاغذ تعلق میگیرد و با توجه به کیفیت و تیراژ آنها، یارانه برایشان در نظر گرفته میشود و صنعت نشر از این یارانه محروم میباشد آیا ارزش کتاب از نشریات کمتر است در حالی که کتاب یک کالای فرهنگی ماندگار است ولی مطبوعات و نشریات یکی دو روز یا حداکثر یک ماه بیشتر عمر نخواهند کرد.
۴- اگر سری به میدان انقلاب و حواشی آن بزنید میبینید چگونه دلالان کتاب چوب حراج بر فرهنگ این جامعه میزنند و کتابهای مختلف با قیمتهای بالا به قیمت نازل در دسترس مردم قرار میدهند و قیمت فروش کتابها از ۲۰۰ تومان شروع میشود تا به ۲۰۰۰ تومان ختم میگردد و ناشرانی که سرمایه و پشتیبان مالی ندارند برای اینکه بتوانند چکهای خود را پاس نمایند مجبورند کتابهای مانده در انبار خود را با قیمت نازل و حتی به صورت کیلویی به فروش برسانند و اینچنین فرهنگ کتاب و کتابخوانی را خوار و ذلیل میکنند و اینچنین است که شتر ورشکستگی در خانه هر ناشری میخوابد و او را به پرتگاه نیستی میکشاند. اگر دولت تدبیر و امید از این خانواده بزرگ که ۹۰۰۰ نفر جمعیت دارد حمایت نکند زوال و نابودی صنعت نشر فرامیرسد در حالی که در ۸ سال گذشته صنعت نشر مرده بود ولی دستاندرکاران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رویشان نمیشد آن را تشییع کنند و وظیفه وزیر فعلی احیای صنعت نشر است و این کار بدون بودجه مالی و تعامل با ناشران، نویسندگان و مترجمان میسر نیست.
۵-پرداخت وام با بهره کم برای چاپ کتاب به ناشران فعال یکی از خواستههای مهم صنعت نشر میباشد متأسفانه در ۸ سال قبل به این طرف وام برای چاپ کتاب دیگر منتفی شد و ناشران را در تنگنای مالی قرار دادند بطوری که ناشران مجبور شدند از پول ربوی با بهره بالا از اشخاص، بانکها و مؤسسات مالی، اعتباری استفاده نمایند بدون توجه به این که با پول بهرهای نمیتوان سودی از چاپ کتاب به دست آورد اگر سری به دفاتر حقوقی برخی بانکها و مؤسسات مالی، اعتباری بزنید مشاهده خواهید کرد که سندها، بروات و چکهای زیادی از ناشران به مرحله اجرا رسیده است و برای آنها اجرائیه صادر شده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از طرق گوناگون این اشخاص را شناسایی کرده و از آنها حمایت اقتصادی، حقوقی و قضایی به عمل آورد وگرنه صنعت نشر در اغما فرو خواهد رفت.
* پژوهشگر تاریخ و مدیر نشر امید فردا
ایران