خون گرفتن از یک بیمار رو به مرگ
شهروندان:
هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران و عضو هیات علمی دانشگاه علوم تحقیقات است. درباره سد شفارود با وی گفتوگو کردیم.
- جنگلهای حوزه شفارود تالش از مهمترین ذخیرهگاههای زیستی در شمال هستند. البته خبرهای ناامید کنندهای درباره آن شنیده میشود. اهمیت این پوشش گیاهی چیست؟
جنگلهای شفارود بخشی از جنگلهای با ارزش هیرکانی هستند که کارکردهای زیادی از قبیل جذب دیاکسید کربن، حفظ خاک، کنترل سیلابها، ذخیره آب باران و هدایت آب باران به سمت سفرههای آب زیرزمینی دارند. حتی اگر بخواهیم از نظر اقتصادی این جنگلها را ارزیابی کنیم، باید به حیاتی بودن این جنگلها در محیطزیست انسانی منطقه توجه کنیم. با در نظر گرفتن این نکته که منطقه شفارود جزو مناطق پر باران کشور است و همچنین به دلیل وجود درختان راش و ممرز، خاک این منطقه توان زیادی در هدایت و نفوذ باران به زمین و در نتیجه ذخیره آب دارد.
علاوه بر آن هر هکتار جنگل توانایی جذب ۷۰ تن گرد و غبار و همچنین کاهش ۵/۴ درجه دمای هوا آن هم در گرمترین ماههای سال را دارد. مطالعات نشان میدهد مدت زمان نفوذ هر لیتر آب در زمینهای جنگلی ۸ دقیقه، در زمینهای کشاورزی ۴۷ دقیقه و در زمینهای بایر ۵/۴ ساعت است که اینها از نظر اقتصادی قابل محاسبه هستند.
- با توجه به آنچه که گفتید چه توجیهی برای ساختن سد شفارود وجود دارد؟ با توجه به اینکه ارزیابی زیست محیطی این سد نیز از سوی کارشناسان مورد تردید قرار گرفته است.
من نمیدانم این ارزیابیها از سوی چه کسانی صورت میگیرد که چنین پروژههایی با این همه ایراد، میتوانند مجوز زیستمحیطی دریافت کنند. اگر کسانی که هوادار طرحهای سد سازی هستند و آن را راهحلی برای مقابله با خشکسالی میدانند، باید پاسخ بدهند که چرا حجم آب موجود در بیشتر سدهای کشور تا ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است؟ پرسش این است که آیا افزایش تعداد سدها راه حل مناسبی برای مدیریت منابع آب است؟ آیا این ارزیابی بر اساس همان شاخصهایی انجام شده که نفسهای دریاچه ارومیه را به شماره انداخته است؟ حتی اگر این سدها برای کنترل سیلابها ساخته میشوند، باز هم باید بگویم دلیل اصلی به وجود آمدن سیلابها از بین رفتن پوشش گیاهی است.
سیلابها در واقع نتیجه آن بخش از تغییرات زیستمحیطی است که از سوی انسانها ایجاد شده است. برعکس آنچه همواره انجام میدهیم، در جهان برای تبدیل کردن رودها از حالت وحشی به حالت آرام پوشش گیاهی ایجاد میکنند. با این دستکاریها در طبیعت رودخانهها، خود را از هستی ساقط کردهایم، زیرا جلوی حرکت طبیعی آن را گرفتیم.
- مشخصا درباره سد شفارود با احتساب وسعت جنگلی که به زیر آب خواهد رفت، آیا از نظر اقتصادی یا زیستمحیطی این آسیب قابل توجیه است؟
اصلا. چه دلیل محکمی وجود دارد که در پر بارانترین منطقه کشور، با وجود رطوبت بسیار بالا که روی سقف خانهها هم گیاهان به راحتی سبز میشوند، سد ساخته شود؟ چه هدفی میتواند پشت این تصمیم باشد که ما حاضریم برای رسیدن به آن، جنگلهایی را که هر هکتار آنها قادر به نگهداری بیش از ۲۰۰۰ متر مکعب آب هستند از بین ببریم؟ برای من به عنوان یک اکولوژیست و جنگلبان این بیشتر شبیه به یک شوخی است. به اندازه کافی جنگلها را تخریب کردهایم، این دیگر خون گرفتن از یک بیمار رو به مرگ است.
- بیش از ۵۰۰ خانوار باید از این منطقه کوچانده شوند تا سد آبگیری کند. چشمانداز شما برای آینده این روستاییان چیست؟
کشوری که به اصول توسعه پایبند است، هرگز به اثرات تصمیم خود در کوتاه مدت نگاه نمیکند. در این نوع توسعه که ما قصد انجامش را داریم، مردم در نظر گرفته نمیشوند. توسعه پایدار باید مولد فرصتها باشد، از هر نظر که نگاه کنیم، در این پروژه محدودیتها بیشتر از فرصتهاست. به جای اینکه به این آدمها یاد بدهیم چگونه زندگی خود را با استفاده پایدار از جنگل توسعه بدهند، شیوه زندگی آنان را تغییر میدهیم. مردمان بومی بخشی از این اکوسیستم و تاریخ این سرزمین هستند و هرگز در تضاد با طبیعت نبودند. از بین رفتن این مردم و کوچ آنان باعث از بین رفتن تنوع خواهد شد. در توسعه پایدار به دنبال یک هدف یگانه نیستیم. این تنوع میتواند باعث جذب گردشگر باشد. آیا این تغییر الگوی سکونت تاریخی در ارزیابی محیطزیست لحاظ شده است؟ چه قیمتی از نظر اقتصادی برای از بین رفتن یک فرهنگ در نظر گرفته شده است؟
- به گفته وزیر نیرو ما سومین کشور دنیا از نظر سد سازی هستیم، آیا این توسعه است؟
یک دوره زمانی، وقتی جهان رو به صنعتی شدن میرفت، عدهای کنار دود حاصل از فعالیت کارخانهها عکس یادگاری میگرفتند و این نشانهای از توسعه بود. اما اکنون کشوری که محیط زیستش را نابود کرده، دیگر یک کشور توسعه یافته محسوب نمیشود. سرانه جنگل در یک کشور تبدیل به یکی از معیارهای محاسبه میزان شادابی کشورها شده است و ما هر روز در این جدول سقوط میکنیم. هزینههای مدیریت همیشه کمتر از کنترل است. بهتر نیست به جای سدسازی، پوشش گیاهی را افزایش دهیم؟ مدیران محیطزیست، سازمان جنگلها و وزیر نیرو هر چه سریعتر باید جلوی پیشرفت این پروژه را بگیرند و آن را متوقف کنند.
- چندی پیش خانم ابتکار گفته بودند بهرهبرداری از جنگلهای شمال باید ممنوع شود. به نظر شما هم بهرهبرداری از جنگل باید ممنوع شود؟
بستگی به این دارد که بهرهبرداری را چگونه تعریف کنیم. بهرهبرداری تنها استفاده از چوب نیست، شیوههای متفاوتی را میتوان برای بهرهبرداری از جنگل تعریف کرد. جنگلها منبع تولید اکسیژن و ذخیره آب و خاک هستند. همیشه گفتهام که مخالف ممنوع شدن کامل بهرهبرداری از جنگل به شکل ممنوع شدن برداشت چوب هستم. زیرا تا زمانی که یک روش معیشتی درست برای بهرهبرداران تعریف نکردهایم، نمیتوانیم زندگی آنان را دچار تغییر کنیم.
قانون