ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
رژی دبره هم مشاهدات خود از ایران را منتشر کرد

ایده‌های توسعه‌گرا در خیابان‌های تهران و قم

شهروندان:
در ایران چه خبر شده؟ احتمالا این پرسشی است که بیش از آن‌که شهروندان سایر نقاط جهان از خود بپرسند، شهروندان ایرانی حالا باید آن را با خود تکرار کنند! چرا که به یکباره بعد از توافق ژنو میان ایران و قدرت‌های جهانی هر شخصیت و مقام بین‌المللی که به ایران می‌آید و باز‌می‌گردد دیدگاه‌هایی را منتشر می‌کند که برای ما به‌عنوان شهروندان ایرانی بسیار جالب توجه است.

رژی دبرهگویا آنها دارند توسعه‌گرایی در ایران را دست‌کم در ساحت اجتماعی آن به‌عنوان یک خواست عمومی می‌بینند و این همان چیزی است که نقطه افتراق فرهنگ ایرانی در خاورمیانه است.

همین چند هفته پیش بود که جک استراو، وزیرخارجه اسبق بریتانیا به ایران آمد و در بازگشت به کشورش مقاله‌ای خواندنی درباره ایران در روزنامه ایندیپندنت نوشت که در آن تهران را با مادرید و رم شبیه دانست. بعد‌تر شماری از خبرنگاران آمریکایی آمدند و تهران را با نیویورک در مشابهت یافتند و حالا رژی دبره نویسنده و متفکر فرانسوی بعد از سفری به ایران مقاله‌ای در لوموند منتشر کرده و در آن انگشت حیرت بر دندان گزیده است که ایران چه جایی بود و ما نمی‌دانستیم!

دبره در لوموند نوشته: «در سفری که به ایران کردم به همراه پیر کونسا بودم که به خوبی با این کشور آشناست. یک اقامت کوتاه در شهرهای تهران و قم کافی بود تا پیشداوری‌های منفی از ذهنم پاک شود. در بخش اداری و جامعه مدنی یک آرامش نسبی قابل مشاهده است. در ایران، تعداد کاربران اینترنتی بیش از ترکیه است و تعداد دانشجویان دختر نیز بیش از دانشجویان پسر. جمعیت این کشور طی ۳۰‌سال اخیر حدودا ۲برابر شده و به لحاظ تحصیلی نیز با کشورهای همسایه‌اش قابل مقایسه نیست. تحول در نسل جدید به وضوح دیده می‌شود. زنان خرده‌گیر و عیبجو شده‌اند و به‌تدریج درحال رشدند.»

این نویسنده فرانسوی در بخش دیگری از یادداشتش در لوموند آورده: «در کدام کشور منطقه، رئیس‌جمهوری با ۵۳‌درصد رأی برنده انتخابات می‌شود؟ در عربستان سعودی؟ امروز مردم ایران چه دیدگاهی از فرانسه دارند؟ آیا مردم فرانسه به خاطر دارند که ما متحد فعال و تامین‌کننده تهاجم‌گر عراقی بودیم و حتی با نقض آشکار حقوق بین‌المللی با او ستیزه جویی می‌کردیم؟ پس از آن، کشوری را که مورد حمله قرار گرفته بود تحریم کردیم. این جنگ فاجعه‌آمیز برای ایران معادل جنگ جهانی اول برای ما بود، با این تفاوت که تنها ۳۰‌سال از آن می‌گذرد، نه ۱۰۰ سال.»

دبره در ادامه نوشته: «بی‌شک اکنون خیلی دیر است که فرانسه تأخیر خود را نسبت به دیگر رقبا که بسیار تازه‌کارتر از ما هستند جبران کند: شرکت‌های چینی، کره‌ای، هندی و البته آمریکایی (داشتن دست باز در آنچه برای دیگران ممنوع است). در آلمان ۸هزار دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل‌اند و در فرانسه ۲هزار دانشجو. این رقم در ایالات متحده به صدها‌ هزارنفر می‌رسد. دیدن این همه بی‌اعتنایی به کشوری فرانسوی دوست که در کتابفروشی‌هایش ترجمه آثار نویسندگان معاصر فرانسوی به وفور دیده می‌شود، قلب را به درد می‌آورد. این‌که دولت سوسیالیست فرانسه با دولت راست افراطی اسراییل رابطه دوستانه برقرار می‌کند را صرفا می‌توان با واژگان دوتوکویل [فیلسوف فرانسوی] تعبیر کرد: مسائل خارجی براساس مسائل داخلی مورد پردازش قرار می‌گیرند و همین فرانسه تصمیم می‌گیرد با عقب افتاده‌ترین کشور جهان، عربستان وهابی، متحد شود. من به‌عنوان یک مورخ ادیان که مهارتی در سیاست ندارم، نمی‌توانم ادعا بکنم که ایران شناس هستم. برداشت‌های مختصر و موجز نمی‌تواند به تحلیل منجر شود.»

خواندن این جملات در نوشته کسی مانند رژی دبره شاید جالب توجه‌تر از جک استراو باشد زیرا او کسی است که بخش بزرگی از جریان چریکی ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی بسیار از او و کتاب قابل توجهش «‌انقلاب در انقلاب» تاثیر گرفته است.

دبره چندی‌پیش با دریافت جایزه «مانس اشپربر»‌ سال ۲۰۱۳ جمهوری اتریش مورد تجلیل قرار گرفت. آقای دبره کسی بود که چرخشی همه‌جانبه در سیاست و ایدئولوژی کرد و شاید آخرین اثر این چرخش دریافت جایزه ۸‌هزار یورویی از دولت اتریش بود.

دبره ساحت‌های متفاوتی از زندگی سیاسی- اجتماعی را تجربه کرده است. روزی همرزم چه‌گوارا قهرمان آمریکای لاتین بوده، روزی در دهه ۸۰ میلادی مشاور فرانسوا میتران رئیس‌جمهوری فرانسه در امور سیاست خارجی و روزی دیگر در زمان ژاک شیراک مامور راه‌اندازی نظام تحصیلی لائیک در فرانسه.

این که حالا آقای رژی دبره در مقاله جالب توجهش در لوموند نگاه خود به ایران را این‌گونه بازتاب داده بی‌تردید حاصل گردش‌های عقیدتی است که او طی سال‌های طولانی با آنها درگیر بوده است.

نکته اما این‌جاست که وقتی جک استراو محافظه کار، تهران را با رم و مادرید قیاس می‌کند و رژی دبره با پیشینه انقلابی نیز از حیرت خود بعد از اقامت در ایران ۲۰۱۳ سخن می‌گوید، به نظر می‌رسد در غرب دیدگاه‌های گذشته دست‌کم درباره فرهنگ عمومی در ایران درحال نوعی دگردیسی است.

حالا در شرایطی که ایران دارد نخستین گام‌های اجرایی توافق با قدرت‌های جهانی را بر می‌دارد. به نظر می‌رسد، این قبیل نوشته‌ها می‌توانند به آسانی بن‌بست‌های تعاملات دیپلماتیک ایران با جهان را بشکنند. گویا ایده‌های توسعه‌گرای غربی دارند در ایران هم محمل خود را می‌یابند.

مسعود رفیعی طالقانی

شهروند

برچسب‌ها : , ,