سخنان نویدبخش روحانی
شهروندان- احمد شیرزاد*:
سخنان رییسجمهوری در آیین اختتامیه جشنواره مطبوعات و خبرگزاریها، نویددهنده تداوم پایبندی ایشان به دغدغههایی است که سبب شد اقبال مردم و نیروهای سیاسی اصلاحطلب و تحولخواه در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را به دست آورند.
آنچه موج حمایت مردمی از آقای روحانی را دامن زد، نشاندادن اهمیت به خواست واقعی مردم در مبارزات انتخاباتی و شعارها بود که در کنار تقدیر از همراهی و حمایت رهبران جریان اصلاحات و سایر رهبران سیاسی، رخداد ۲۴خرداد را ثبت کرد. بدنه حامیان اصلاحات و اعتدال بارها عنوان کردهاند که انتظار معجزه ندارند اما بحق انتظار دارند رییسجمهور منتخب آنها بهخاطر داشته باشد چه مجموعهای از خواستهها و تمایلات و مطالبات بود که از میان هشتنامزد، نگاهها را به سمت ایشان برد.
مواضع صریح دکتر روحانی پیرامون رسانهها و مطبوعات، حوزه فرهنگ و مفاسد اقتصادی در میان اصحاب رسانه نشان داد که ایشان تسلیم هجمههایی که از سوی برخی رسانهها صورت میگیرد، نمیشود و روی اصلیترین محورهای خواست عمومی، همچنان متمرکز است. البته همه میدانیم که امکانات دولت در این راستا محدود بوده و ممکن است نتواند از آزادی مطبوعات آنطور که خودش و مردم میخواهند دفاع و حمایت کند اما همین که روی این خواستهها تکیه میکند، این امر امیدواری را بیشتر میکند که در عرصه عمل نیز با تدبیر و سعهصدر و اصلاحات بتواند تا جایی که امکان دارد، این خواستهها را محقق کند.
در عین حال توجه به چند نکته تاکتیکی و شاید جزیی، لازم است. درباره دفاع از آزادی مطبوعات، تجربیاتی از دوران اصلاحات بر جا مانده که خوب است دولت و همه ما به آنها توجه داشته باشیم.
نخست آنکه بپذیریم ممکن است از سوی مطبوعات و رسانهها، خطا صورت بگیرد چراکه رسانهای که هر روز در حجم مشابه یک کتاب، مطالب مختلف را منتشر میکند، از خطا بری نیست. راه مواجهه با آن نیز تذکر است. قابل پذیرش است که گاهی این خطا ممکن است مستوجب پیگرد قانونی باشد اما باید به همان حد قانون اکتفا شده و از همه مهمتر، بازدارندگی آن مدنظر قرار گیرد.
تجربه دیگر این است که کافی است از سوی کسانی که وفادار به آرمان اصلاحات هستند، در نقد یک اشتباه کوچک افراد یا رسانههای مستقل، سخنی گفته شود و آنگاه جریانات تندرو با بهانه قراردادن آن، همه چیز را از بیخ و بن برمیکنند. در دوران مجلس ششم نیز این تجربه بارها دیده شد.
طرف این سخن من، وزارت ارشاد و هیات نظارت بر مطبوعات است. با دقت عمل بالا میتوان بر اجرای قانون تاکید کرد. نهادهای دولت یازدهم وظیفه خطیری دارند که در بازی تندروها نیفتند. مواضع آقای روحانی آن هم در شرایطی که هجمه سنگینی روی ایشان و دولت قرار دارد و این «فضاشکنی» در حمایت از مطبوعات و رسالت حوزه فرهنگ و سیاست را به فال نیک میگیریم. البته برخی حساسیتها وجود دارد که همه ما باید مراقب آن بوده و قدرت تحمل جامعه را بالا ببریم.
بخش دیگری که به نظر خیلی مهم و حساس است همان نکته مورد نظر رییسجمهور یعنی توزیع نامتناسب عدالت در مطبوعات است. رسانههایی وجود دارند که بهزعم خودشان، تکلیف آنها ایجاب میکند تا امثال نگارنده را کافر یا خائن بنامند. کلماتی بهکار میبرند که گویی وحی منزل است اما اگر واقعا محاجهای صورت گیرد و فردی که اتهام به آن نسبت داده میشود اعاده حیثیت کند، «پای استدلال» تندروها، سخت چوبین خواهد بود و «بینه» حقوقی برای ارایه ندارند.
صرفا با تحلیل سیاسی بهنام و کام خود، نمیتوانند به مخالفان سیاسی، اتهامات سنگین نسبت دهند. باید نشان داد چگونه برخی مطبوعات و رسانههای مجازی، احساس مصونیت آهنین میکنند و ستونهایی بهراه میاندازند که بر مبنای نوعی خوانش و چینش از تحلیلهای مسالهدار، به شکل ابتر، ناقص و مخدوش به طرح موضوعات پرداخته و با ذهنیتی خاص، به پراکندهکردن اتهام و بیاخلاقی میپردازند.
اینها مصداق غیبت است و معنای واقعی نقض ارزشهاست. مگر میتوان مدعی ارزشها بود و به قول آقای روحانی «دروغ» منتشر کرد؟ مشکل اینجاست که اکثر همفکران ما دارای مشغلههای متعدد در زندگی شخصی خود هستند. با این حال میتوان و باید بر ضد این فضا، طرح دعوی کرد و فرآیند آن را برای اطلاع افکار عمومی منعکس کرد.
*فعال سیاسی و استاد دانشگاه
شرق