دولت، اتحادیههای صنفی و بنگاههای خصوصی، سه رکن توسعه مطبوعات
شهروندان:
یک روز عادی و معمولی است، خیابانهای شلوغ، آدمهایی که پیوسته در رفت وآمدند و… اینجا ساختمان سایت خبر آنلاین است و حیاط آن و… شمارهیی از مدیرعامل سایت خبر آنلاین داشتم، یادم میآید که سالها پیش از این در اوایل دهه 70در نشریهیی که ارگان جشنواره مطبوعات بود به عنوان گزارشگر با او که در سمت مدیر مسوول این نشریه بود همکاری داشتم.
دکتر حسین انتظامی که آن سالها بسیار جوان بود شور زیادی برای کار خلاقانه داشت و این مصاحبه که گفتوگوی خبری نبود و برای انجام یک کار تحقیقی – دانشگاهی انجام میشد فرصتی فراهم میکرد که با دیدگاههای امروز حسین انتظامی بیشتر آشناتر شوم و… چندی بعد از این مصاحبه، حسین انتظامی به سمت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد.
اما در روز مصاحبه دکتر حسین انتظامی از مدل توسعه مطبوعات سخن گفت و به حضور بخش خصوصی در فعالیتهای مطبوعاتی به شکل گستردهیی اشاره کرد و مساله «آمایش» را که ایجاد زیرساخت لازم برای فعالیتهای مطبوعاتی از سوی دولت است را مورد تاکید قرار داد.
او همچنین به ضرورت وجود نظام رسانهیی اشاره کرد و موسسات و بنگاههای مطبوعاتی را گام دیگری در زمینه تبیین و ترویج توسعه پایدار بر شمرد. متن گفتوگو با دکتر حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بخوانید.
- به نظر شما مدل توسعه مطبوعات چه باید باشد و چگونه مطبوعات قادرند که روند توسعه پایدار را تسهیل کنند؟
مدل توسعه مطبوعات بر سه پایه متکی است و به عبارت دیگر دارای سه محور دولت و کل حاکمیت، اتحادیههای صنفی و بنگاهها و موسسات خصوصی است که اگر این سه محور یا سه رکن در کنارهم به شکل ترکیبی کار کرده و ایفای نقش کنند، میتوانند رشد کمی و کیفی مطبوعات را در بر داشته باشند.
دولت چند ماموریت را در ارتباط با مطبوعات دارد که بیشتر ماموریتهای نظارتی است که بخشی از آن میتواند به اتحادیهها واگذار شود که منظور اتحادیههای صنفی روزنامهنگاران یا مطبوعات است. سالهای طولانی است که در این کشور نظام پزشکی و نظام مهندسی فعالیت میکنند.
اگر کسی پزشک باشد، دانشکده پزشکی مدرک او را میدهد و همه پزشکان دارای پروانه نظام پزشکی هستند. نظام پزشکی مطابق اصول قانونی خود در ارتباط با پزشکان عمل میکند. اگر جراحی درحین عمل جراحی مرتکب خلافی شود مطابق قانون نظام پزشکی متخلف شناخته شده و برای آن مثلا حکم جریمه صادر میشود. در شورای مرکزی پزشکی، گروهی از جراحان و پزشکان عالیرتبه حضوردارند و مثلا به عدم کفایت یک همکارشان رای میدهند.
اگر پزشکی، چک برگشتی داشته باشد مثل یک شهروند با او برخورد میشود اما اگر تخلف حرفهیی باشد سازمان نظام پزشکی رسیدگی میکند. سازمان نظام مهندسی هم دارای آییننامه ومقررات خاصی است که به مساله تخلفات مهندسی به عنوان مثال، ریزش ساختمان رسیدگی میکند.
نکته جالب اینجاست که شرکتهای مهندسی درجه الف و ب داشته و اعضای صنف مربوطه از این درجات تبعیت میکنند. به هرصورت هرفردی در شغل مربوط خود دارای درجات و مراتبی است، مثلا استادان دانشگاه درجهبندی شدهاند. این موضوع در ارتش (یعنی نظام درجهبندی افراد) وجود دارد مثلا سرلشکر مقام بالا و سروان مقام پایینتر را دارد و هرگز هدایت
یک لشکر به یک سروان سپرده نمیشود اما در روزنامهنگاری اینگونه نیست. درحالی که برای درجهبندی افرادی که در حیطه روزنامهنگاری فعالیت میکنند باید از سوی سازمان نظام مطبوعاتی که صنف مطبوعات را هدایت میکند اقدام شود. همه روزنامهنگاران برطبق این مدل توسعه زیرنظر سازمان نظام مطبوعاتی باید کار کنند و اگر تخلفات حرفهیی در این صنف به وقوع بپیوندد از طریق هیات منصفه مطبوعاتی باید دنبال شود.
- وظیفه دولت در ارتباط با توسعه مطبوعات چیست؟
وظیفه دولت در ارتباط با مطبوعات و توسعه آن «آمایش» است. به عنوان مثال در حوزه صنعت «آمایش» برای کشورمان در یک برنامه پنجساله توسعه مطرح است.
در حوزه نفت هم در این برنامه تصمیم گرفته میشود که چند میلیون بشکه نفت استحصال چقدر صادر شده و مثلا تا چه میزان، بنزین تولید شود. مقدمه «آمایش» در ارتباط با این موضوع این است که فرضا تا چه میزان ظرفیت تاسیس پالایشگاه وجود دارد و دوری و نزدیکی پالایشگاه به چاههای نفت، چگونه باید باشد، فاکتور اشتغال برچه پایهیی است. همینطور «آمایش سرزمین» به این میپردازد که پالایشگاه کجا باید ساخته شود و فرودگاه نیر همین طور و همه این موارد بررسی میشود، مثلا در وزارت نفت، این مساله بررسی میشود که برنامهریزی تلفیقی در قالب بودجه در برنامه پنج ساله توسعه چگونه باید انجام شود.
«آمایش سرزمین» بهطور عام در حوزه فرهنگ نیز باید اجرا شود و در این حوزه مثلا تصمیم گرفته میشود که اگر قرار است ۸۰ روزنامه تاسیس شود، شرایط اولیه و وظیفه دولت چه خواهد بود. بنابراین مشخص میشود وظیفه دولت در ارتباط با آمایش فرهنگی، جمعآوری اطلاعات، سرمایهگذاری و در نظر گرفتن چشماندازهاست. وظیفه دولت در این زمینه گسترده است و سرمایهگذاری سنگینی میخواهد. درحقیقت دولت اطلاعات کار «آمایشی» و زیر ساخت را در مدل توسعه پایدار مطبوعات را انجام میدهد. نقش دیگری که دولت دارد آموزش است.
در این زمینه در مباحث آموزشی باید سرمایهگذاری شود؛ مثلا هماکنون بحث روزنامهنگاری آنلاین مطرح است و روزنامهنگاری شهروندی درحقیقت اصول حرفهیی روزنامهنگاری علمی را در هم ریخته است و به عنوان مثال هیچ اصول اخلاقی هم بر آن مسلط نیست و دروازهبانی اخلاقی برای آن وجود ندارد و دراین زمینه برنامههای آموزشی از سوی دولت باید ارائه شود.
- نقش موسسات و بنگاههای مطبوعاتی در توسعه پایدار چیست؟
ایجاد موسسات و بنگاههای خصوصی گام دیگری در جهت تبیین و ترویج توسعه پایدار است. درحال حاضر سه هزار نشریه – براساس آمار – در حال انتشار هستند فرض کنید اگر سه هزار صاحب امتیاز تحت پوشش یک بنگاه فعالیت کنند و یک روزنامه وجود داشته باشد و نشریات مختلف با موضوعات گوناگون و زبانهای متفاوت را منتشر کند چه پیشرفتی در کار آنها به وجود میآید هم هزینهها سرشکن میشود و هم کارهای بازاریابی و سازمان آگهیها و توزیع نشریات به شکل سازماندهی شده انجام میشود.
بنگاههای مطبوعاتی در حقیقت میتوانند چند نشریه را گردهم آورند و جنس مالکیت میتواند از نوع شرکت سهامی باشد و کارهای اقتصادی و سازمان آگهیها، کارهای اقتصادی بنگاه را پیش ببرند. برطبق قانون مطبوعات، مالکیت این بنگاه میتواند حقوقی باشد تا بتواند نشریه ادامه داشته باشد و بتواند در هر شرایطی به حیات خود ادامه دهد. بنگاهها میتوانند بحث آموزش روزنامهنگاری را به پیش ببرند در تاریخ روزنامهنگاری اگر دقت کنید، روزنامهنگاران موفق عمدتا از روزنامه کیهان برخاستهاند که یک بنگاه مطبوعاتی بوده که به شکل مبنایی کار خود را انجام داده و وظیفه تربیت و آموزش روزنامهنگار را نیز انجام داده است. با این دیدگاه مطبوعات به عنوان یک صنعت میتوانند مطرح شوند که اصول و موازین اقتصادی نیز در آنها رعایت شود.
- درمورد قوانین حمایتی چه نظری دارید؟
قوانین حمایتی در ارتباط با فعالیت مطبوعات برای پیشبرد امر توسعه پایدار بسیار مهم است. ماده چهارم قانون مطبوعات بر این پایه متکی است که هیچ دولتی حق ندارد که در امر مطبوعات دخالت کند. متخلف مطبوعاتی به حکم قوه قضاییه دادگاه به انفصال خدمت یا انفصال دائم از آن محکوم میشود. بنابراین ما به قوانین حمایتی در این زمینه بیشتر نیاز داریم.
درهمین قانون مطبوعات آمده اگر درباره مصوبات شورای امنیت ملی، مسائل هستهیی و موضوع عراق بنویسید برای روزنامه مساله ایجاد میشود. در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که در جامعه ما حتی صنف قالی شویان به عنوان مثال، اتحادیه دارند و اتحادیه از حقوق آنها دفاع میکند در حالی که مطبوعاتیها اینگونه نیستند. ماده ۴۶ قانون مطبوعات هم در مورد بیمه همه عواملی که در روزنامه کار میکنند سخن گفته است و صاحب امتیاز مکلف است که همه افراد را بیمه کند. این درمورد صنف پزشک، معلم و… وجود دارد. از سوی دیگر باید قوانینی تصویب شود که از نشر اکاذیب جلوگیری کند.
- نقش بخش خصوصی در گسترش و توسعه مطبوعات چیست؟
بنابر اصل ۴۴ قانون اساسی که تفسیر آن را مقام معظم رهبری ابلاغ کردند واگذاری سرمایهگذاری به بخش خصوصی در عرصه مطبوعات ضروری است. این گفته معنایش این نیست که سازمانهای دولتی نشریه نداشته باشند بلکه میتوانیم به عنوان مثال موسسات بزرگ مطبوعاتی – مثلا موسسه همشهری – را به بخش خصوصی واگذار کنیم. مثلا ما در بخش صنعت، بخشی از سهام کارخانه فولاد مبارکه را به مردم واگذار کردیم میتوانیم این کار را در مطبوعات نیز انجام دهیم. مثلا موسسه کیهان را میتوان به شهروندان واگذارکرد یا اینکه همشهری و جام جم را. زمانی که مخاطب حس کند که مثلا یک هزارم سهم این روزنامهها مال خودش است درحقیقت در بورس مطبوعاتی حضور پیدا میکند و نشریه متعلق به خود را بیشتر خریداری کرده و مطالعه میکند. نکته جالب اینجاست که کارشناس اقتصادی مثلا در برند قیمتگذاری کارخانه ایرانخودرو شرکت میکند وسود این برایش مبلغ قابل توجهی میشود و چنین فردی میتواند در برند مثلا همشهری نیز شرکت کند.
شهرداری که صاحب امتیاز همشهری است رسالت فرهنگسازی شهری، آداب و رسوم سوار شدن به مترو را برعهده دارد که مالکیت این روزنامه میتواند در بورس مطرح شده و شهرداری طرف قرارداد آن شود این درحالی است که امکانات آن میتواند تسری پیدا کند.
- نقش دولت در حمایت یارانهیی از مطبوعات چیست؟
وظیفه دولت در قبال مطبوعات این است که نظام تزریق یارانه را اصلاح کند. در کتابی که من نوشتهام مدل یارانه دهی به مطبوعات و فرمول آن عرضه شده است. در حال حاضر بیشتر از ۱۶سال است که یک فرمول یارانه دهی به مطبوعات اجرا میشود مثلا دولت دو میلیارد تومان یارانه به مطبوعات میدهد درحالی که سرانه هزینههای مطبوعات، ۴۰ میلیارد تومان میشود.
بنابراین باید راهحل دیگری را برای هزینهها در نظر گرفت مثلا اگر یک کارخانه کاغذسازی افتتاح شود و مطبوعات شریک آن کارخانه شوند هم اشتغال ایجاد میشود و هم قیمت تمام شده روزنامه در میآید و هم اینکه هزینه برق، تلفن و آب تامین میشود. باید گفت یک روزنامه به شبکه اقتصاد کشور متصل است و تامین تیراژیا یارانه مطبوعات وظیفه دولت است.
در کتابی که تحت عنوان جوانمرگی مطبوعات منتشر شده در آن آمده که در سال حدود سه هزار مجوز انتشار نشریه صادر میشود که اتوماتیک وار ۹۰درصد با همان نرخ که صادر میشود لغو میگردد.
از سوی دیگر مجوز نشریات تخصصی – علمی نیز از وزارت علوم صادر میشود که این نشریات به لحاظ کمی زیاد هستند اما بسیاری از آنها تعطیل میشوند که بهتر است مدل کشور لبنان برگزیده شود. بررسیها نشان داده که بیش از ۲۰۰ نشریه علمی – تخصصی در کشور نیاز نیست که این نشریات دست در دست یکدیگر باید بتوانند ماندگارتر شوند.
- در مورد نقش اتحادیههای صنفی روزنامهنگاران چه نظری دارید؟
وجود اتحادیههای صنفی روزنامهنگاران وسازمان نظام رسانهیی در کشور ضروری است. بدیهی است که اتحادیه باید مرکب از روزنامهنگارانی باشد که کار واقعی آنها روزنامهنگاری است.
در اینجا سوالی مطرح میشود که چرا هیچکس نمیگوید که سازمان مهندسی یا نظام پزشکی مثلا سیاسی است به دلیل اینکه رییس سازمان نظام پزشکی هیچوقت عنوان نمیکند که سیاسی است و هیچکس هم درباره او چنین مطلبی را نمینویسد اما انجمنهای صنفی روزنامهنگاران در ایران، بیشتر افراد سیاسی هستند که به کار روزنامهنگاری میپردازند و در گذشته هم همین طور بود که عملا اعمال سیاسی انجام میدادند و به همین دلیل نظام حاکمیتی عملا آنان را مقصر میشناخت.
باید تلاش کرد که نظام رسانهیی به وجود بیاید که همه روزنامهنگاران در آن فعالیت کنند و فقط روزنامهنگاران در آن فعال باشند. علاوه بر آن همه روزنامهنگاران هم باید در نخستین دوره انتخابات نظام رسانهیی شرکت کنند. تشکیل نظام رسانهیی درکمیسیون فرهنگی مجلس هشتم مطرح شد که عملا مسکوت گذاشته شد.
- بهطورکلی نظر شما درباره شاخصهای توسعه پایدار چیست؟
توسعه در سالهای قبل به عنوان رشد اقتصادی، افزایش تولید ناخالص ملی و… تلقی میشد و بسیاری از کشورها در امر توسعه به مساله محیط زیست بیتوجه بودند که مخاطراتی در رشد پایدار به وجود آمد. یکی از گلایههایی که در غرب و همینطور کشور چین در سایه ضربه زدن به محیط زیست مطرح شد ازبین رفتن لایه ازن است که در حقیقت این تفکر عنوان میشود که باید مدلی را طراحی کرد که متضمن رعایت و جانبداری از توسعه پایدار باشد.
در این ارتباط بحث توسعه انسانی مطرح است که شاخصهای توسعه یافتگی با توجه به توسعه انسانی در نظر گرفته شد که حدود ۱۰۰ایتم است وشامل مواردی نظیر تخت بیمارستان، سطح سواد، امید به زندگی، تعداد تلفن همراه، تعداد عناوین نشریه یا سرانه کاغذ یا تعداد نشریه و… است که در این مورد باید عنوان کرد که شاخص مناسبی برای توسعه نیست، زیرا اگر ۱۰ روزنامه داشته باشیم یا ۱۵۰ روزنامه مهم تعداد نیست بلکه سرانه مصرف آن اهمیت دارد. در کشورهایی مثل دانمارک، امریکا، ژاپن و… سرانه مصرف روزنامهشان بالاست اما کشور چین به عنوان مثال سرانهاش بالا نیست.
در مورد توسعه مطبوعات نیز تیراژ کل مطبوعات و سرانه هر ایرانی باید محاسبه شود و برای حوزه فرهنگ، «آمایش سرزمین» وترکیب جمعیتی، هرم سنی و گرایشهای اجتماعی وسایر عوامل دیگر باید مد نظر باشد. در زمینه ارتقای شاخصهای توسعه انسانی هم باید به این مساله توجه کرد زمانی که میخواهیم ۱۵۰ روزنامه منتشر کنیم حداقل به ۴۵۰۰متخصص روزنامهنگار نیازداریم که بتوانیم این تعداد روزنامه را چاپ کنیم اما درحال حاضر تنها ۳۰ روزنامهنگار به مفهوم واقعی کلمه داریم و برای مثال برای انتشار روزنامههای جدید افراد تازه کار را به کمک میگیریم. گاهی دیده شده است که مثلا کمکراننده در روزنامه – به عنوان مثال – دبیر سرویس شده یا اینکه افراد کم سن وسال مثلا ۲۲ ساله سردبیر شدهاند که این مسائل به روند توسعه لطمه میزند.
مینو بدیعی
اعتماد