آیا چیستان آلودگی هوا حل میشود؟
شهروندان – مهدی پناهیپور*:
از دیرباز، این گفته همواره بر زبان مردم تهران جاری بوده است که فضای سبز و باغهای پرشمار شمیرانات فیلتر یا پالایشگر هوای تهران است اما امروزه از آن باغها و فضای سبز پالایشگر چیزی به جا نمانده و جایگزین هر درخت پالاینده باغهای شمیرانات یک یا چند آپارتمان آلاینده ساخته شده است.
این ساخت و سازها بهصورت برجهای چندین طبقه در کوچه پسکوچههای باریک چهار – پنج متری که هیچ استانداردی از ضوابط مهندسی ترافیک، عمران شهری و زیست بومی را ندارد، بوجود آمده است. به درستی روشن است که هر ساختمان براساس شمار و بزرگی و کوچکی آپارتمانهای آن، نیاز به یک یا چند خودرو دارد و در کنار آن سامانههای گرمایشی، سرمایشی، فاضلاب و زبالهها نیز در آلایندگی هوا کارساز هستند.
با نگرش به جمعبندی فرآیندهای یاد شده، در واقع سامانههای پالاینده هوا جای خود را به سامانههای آلاینده دادهاند. ناگفته پیداست که این روند فقط با اجازه و صدور مجوز از سوی مسئولان شهرداریها انجامپذیر است.
پدیده برجسازی در واقع پس از جنگ تحمیلی رواج گرفت و سازمان شهرداری برای تأمین هزینههای روزافزون خود شروع به تراکم فروشی (آسمان فروشی) بدون استاندارد کرد و این روند، در حال حاضر، آنچنان اوج گرفته است که بدون توجه به پیامدهای فزاینده نابهنجار و ناپایشمند آن، به گونهای همه جاگیر در کلانشهر تهران و دیگر شهرها ادامه دارد. به خوبی روشن است که بازتاب این روند نابهنجار در آیندهای نه چندان دور نمایان خواهد شد و مردم ما را با گرفتاریهای پیچیده خدمات شهری بویژه کمبود و نبود آب، که مایه اصلی زندگی است، روبهرو خواهد کرد.
موقعیت اقلیمی جنوب و مرکز کشور ما در منطقهای رو به خشکزایی و کم آبی و بیآبی است که پیامد آن از بین رفتن تدریجی امکانات زندگی و حیات است. در قرآن کریم نیز آمده است: «و جعلنا من الماء کل شیء حی» آیه ۳۰ از سوره انبیا که میفرماید: «هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم.» پس اگر نمیتوانیم روند طبیعی خشکزایی را مهار یا کند کنیم، تلاش و کوشش کنیم که بدان شتاب ندهیم.
شایان یادآوری است که در بیشتر کشورهای پیشرفته که در مناطق سرسبز نیمکره شمالی قرار دارند، امروزه برای هر طرح ساختمانی، سرانه فضای سبز، یک امر بایسته و شایسته است و این فرآیند، جدا از زیبایی و روحبخشی آن، درواقع برای تلطیف و پاکیزگی هوا و آمادهسازی ریزش برف و باران، بسیار کارساز است. در حالی که گفته میشود برج سازان در ایران، راهنماییهای لازم برای از بین بردن درختان را در پناه شگردهای رشوه و رانت، به دست میآورند. همچنین است که میگویند بسیاری از خلافکاریهای ساختمانی با پرداخت جریمه به شهرداری درواقع قابل خرید است.
جدا از بهداشت و تندرستی جامعه که فراز سخن در این نوشتار است، عوارض منفی اقتصادی آن نیز در هزینههای خُرد و کلان جامعه شهری و کشوری بسیار اثرگذار است. در این مورد خیلی خلاصه میتوان بررسی و محاسبه کرد که از وقت طولانی و بیهودهای که مدیران، کارمندان و کارکنان واحدهای اقتصادی، تولیدی، تجاری، خدماتی و غیره در ترافیک پیچیده وقتگیر از دست میدهند، چه زیانهای هنگفت ملی بوجود میآید؟
چارهیابی یا راهگشایی برای برونرفت از این پرسهها و چیستانهای پیچ در پیچ، در چیست؟ در کجاست؟ و چگونه میتوان از این دشواریهای سخت و پرزیان رهایی یافت؟
گام نخست، فراهمآوری یک جنبش فرهنگسازی خودمسئول بینی همگانی در جامعه است، که هرکس را در هر جایگاهی که هست به وظیفه و مسئولیتش نسبت به جامعه، دانا و آگاه و ملزم و پایبند سازد. سازمانهای آموزشی پرورشی، ارشادی، رسانهای و سخنرانان مذهبی همه و همه بنابر یک وظیفه دینی و ملی در این راه باید گسیل شوند و با جدیت سختگیرانه و پیگیرانه این باورمندی خودمسئول بینانه را در جامعه نهادینه کنند که این خود یکی از پاکترین و نابترین باورهای خداپرستانه و مردم دوستانه و به عبارتی دیگر باور و بینش ملی است.
باور و بینش ملی یک بایستگی، یک ضرورت اجتماعی و یک حس همگرایی، همبستگی، همدلی، همکوشی و همکاری برای آسایش و پیشرفت همه مردمی است که در درون مرزهای معین و مشخصی همزیست و هم سرنوشت با هم هستند و بایستگی آن در پاسداری و نگهداری از سرمایهها و دستاوردهای سودبخش و بهخواهی برای جمع همزیست و هم سرنوشت است. به کلامی دیگر حفظ منافع و مصالح ملی را معنا میبخشد.
گام دیگر، جلوگیری جدی از پیشرفت بیشتر در ساخت و سازها و گسترش بیرویه و نابسامان شهر، بنابر یک وظیفه اصولی نگهداری آبادانی شهر در چارچوب حفظ سلامت جسم و روح جامعه است. سازمانهای متولی امور شهری و کارشناسانی که نامسئولانه مجوز صدور و اجازه خلافکاری قابل خرید برای ساختمانهای خارج از استانداردهای زیست بوم شناسانه و مهندسی عمران شهری میدهند، آیا آگاهند که آیندگان با چه گرفتاریها و دشواریهای خدمات شهری رو در رو خواهند بود؟ آیا میدانند که خود نامسئول بینیهای ایشان، نمود و نمادی از نادیدهگیری حق زندگی آیندگان و در واقع ستم به فرزندان خویش است؟
گام بعدی، بوجود آوردن یک جنبش علمی و فناوری است که با پیوند و همکاری سازمانهای حافظ و مسئول پاکیزگی محیط زیست، دانشگاهیان، فن سالاران و صنعتکاران در قالب یک اتاق فکر با هماهنگی با کارشناسان شورای شهر و دیگر سازمانهای ذیربط شکل میگیرد. این همکاری میتواند در راستای آفرینش و نوآوریهای نوپدید در زمینه بهینهسازی مواد سوختی و دگرگونسازی کاتالیزاتورها براساس شرایط مورد نیاز، پایهریزی شود. در این راستا برای پیشگیری از روشهای آزمون و خطا و هزینه سازیهای بیهوده میتوان از روشها، آموزهها، یافتهها و دستاوردهای کشورهایی که چنین دشواریهایی را پشت سر گذاشتهاند، بهرهگیری کرد.
همراه و همزمان با جنبشهای فرهنگسازی و فناوری، بایسته است که پایشمندی جدی و سختگیرانهای در مورد معاینه خودروها، موتورسیکلتها، وانتها، اتوبوسها و کامیونهای دودزا و آلوده ساز همچنین کارگاهها و کارخانههای آلاینده ساز و پسماندهای صنعتی توسط سازمانهای مسئول و ذیربط پیگیری جدی به عمل آید.
در کنار فرایندهای یادشده، گسترش شبکه مسافربری راهآهن درون شهری (مترو) و قطارهای بین شهری از امور بسیار مهم اقتصاد کلان کشور است. ارجحیت و برتری سامانههای مسافربری ریلی بر دیگر سامانههای مسافربری در این است که درآلایندگی هوا نقشی ندارند، سرعت جابهجایی آن بهمراتب بیشتر است و شمار مسافران بسیار بیشتری نسبت به سایر سامانههای مسافربری جابهجا میکند.
برای دستیابی درست و بهینه چنین خواستمانهایی نیاز به پایشمندی و نگاهورزی سازمانهای مردم نهادی است که برگزیده از نخبگان و کارشناسان دلسوز و باورمند به آسایش و آرامش جامعه باشند.
*کارشناس شهری
ایران