فرهنگ نیازی به تصمیمگیری پشت صحنه ندارد
شهروندان – عبدالجبار کاکایی*:
صحبتهای دیروز صبح رئیسجمهور در مجموع سیاستهای راهبردی بسیار خوبی است اما نمیتوان از نظر دور داشت که افق اجرایی و عملی کردن این وعدهها بسیار دور و مشکل به نظر میرسد چرا که در مقابل گفتههای روحانی، مقاومتهای شدیدی وجود دارد. گفتههای رئیسجمهور راهبردی، آگاهانه و منطقی است.
تربیت ذهن و زبان مردم و کمال بخشیدن به فرهنگ آنها، برای اینکه خود مردم ممیز آثار فرهنگی تولیدی در جامعه باشند امری مهم و مبارک است. طبیعتا جوامعی که صاحب فرهنگی غنی و بالا هستند با گذر از مراحل کنونی ما توانستهاند موفق باشند. ما اکنون در مرحله گذار هستیم.
با توجه به اینکه جامعه ما از انقلاب مشروطه تاکنون لیاقت بالای خود را در خواستههای سیاسی و اجتماعی مترقی که داشته و دارد، نشان داده است، عقب نگهداشتن این جامعه با تعابیری مانند نظارت و ارشادهای نالازم و غیر ضروری به نوعی جلوگیری از رشد و کمال فرهنگی تلقی میشود.
بیان این صحبتها از طرف کسی که رئیس قوه مجریه است میتواند یک افق راهبردی روشن را ترسیم کند اما تا عملی شدن این راهبردها فاصله زیادی داریم و برای رفع این فاصله و رسیدن به نقطه مطلوب، نیازمند چالشهای متعددی هستیم که باید این چالشها بین نخبگان فرهنگی آغاز شود تا نتیجه مطلوب حاصل از کنش جمعی به دست آید.
این چالشها باید به دور از هیاهو و در عرصه عمومی انجام شود و با توافقهای جمعی به نتیجه مطلوب برسد. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم فضای فرهنگی کشور به طور طبیعی هدایت شود و به دست افراد غیرفرهنگی با اهداف سیاسی مهندسی و طراحی نشود.
سختیهایی که برای رسیدن به افق روشن فرهنگی داریم وجوه مختلفی دارد اما همه از پرداختن مستقیم به این سختیها طفره میروند لذا من نیز نمیتوانم با صراحت از سختیهای موجود صحبت کنم اما دشواریهایی که در این مسیر عیان و واضح است را میتوان اینگونه تشریح کرد که بخشی از این سختیها مربوط است به احساسات گروهی از جامعه، یعنی نمیتوان صرفا گروهی از سیاستمداران را از مخالفان رفع ممیزی دانست، چرا که این سیاستمداران در جامعه نیز پایگاهی دارند و نماینده بخشی از جامعه در قدرت هستند. این مانع، مهم است و تا این موانع کنار نروند نمیتوان به شعارهای راهبردی جامه عمل پوشاند.
میتوان امیدوار بود که به هر روی طرح این موضوع و موضوعات دیگر از این دست در تریبونهای رسمی توسط عالیترین مقام اجرایی، که صدای موثری دارد و صدای این تریبونها عموما به گوش اکثریت مردم نیز میرسد، حداقل تاثیری که دارد این است که منجر میشود نخبگان جامعه به سمت همگرایی و همفکری حرکت کنند و موانع موجود را به چالش بکشند.
باید این موانع تفسیر و روشن شوند و از پشت صحنه بیرون بیایند تا دلایل خود را برای مردم ارائه دهند. در این صورت است که به یک همفکری جمعی میرسیم و پاسخ این سوال را خواهیم یافت که آیا فرهنگ کماکان نیاز به مهندسی و طراحی از پشت صحنه دارد یا جامعه به سطحی از کمال رسیده است که بتواند خود را اداره کند یا میتواند بدون دستهای پنهان و غیرپنهان راه خود را به سمت رشد و ترقی باز کند.
*شاعر
قانون