نمایندگان یادشان آمده که فعال سیاسی هستند
شهروندان:
این روزها افراد بسیاری در همه حوزهها به ایراد انتقادهای صریح از عملکرد دولت محمود احمدینژاد میپردازند اما عیسی کلانتری در دوره وزارت صادق خلیلیان بر جهاد کشاورزی در دولت دهم، بخش کشاورزی کشور را رو به موت دانسته بود. در خانواده کلانتری وزارت از برادرش موسی کلانتری وزیر راه و ترابری دولت شهید رجایی در سال 58 آغاز شد.
عیسی کلانتری پس از اینکه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی خود را از ایالت آیوای امریکا دریافت کرد به مدت ۱۳ سال به عنوان وزیر کشاورزی در دولتهای میر حسین موسوی، هاشمیرفسنجانی و محمد خاتمی حضور یافت. در سال ۱۳۸۱ و با تشکیل خانه کشاورز به عنوان یک تشکل سیاسی بخش کشاورزی، کلانتری به دبیرکلی این نهاد غیر دولتی انتخاب شد و تاکنون در این سمت فعالیت میکند.
او همچنین به مدت پنج سال ریاست شورای جهانی غذا را نیز بر عهده داشته است. کلانتری در سال گذشته از سوی حسن روحانی به عنوان دبیر ستاد دریاچه ارومیه منصوب شد واز زمان انتصاب تا امروز بارها تاکید کرده است که احیای نهایی این دریاچه یک دهه به طول میانجامد. کلانتری با صراحت بیانی که به آن شهره است مطرح شدن استیضاح وزیر جهاد کشاورزی و برخی از وزرای کابینه دولت یازدهم را سریالی میداند و از وزرا میخواهد که از طرح اینگونه استیضاحهای غیرکارشناسی به عنوان یک فرصتی برای اعلام برنامههای خود استفاده کنند. گفتوگوی ما با عیسی کلانتری را بخوانید.
- ارزیابی شما از عملکرد دولت یازدهم در حوزه کشاورزی پس از گذشت قریب به یک سال چیست؟آیا دولت یازدهم در این حوزه توانسته به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند؟
دولت جدید در کمتر از یک سال گذشته مشغول پاک کردن خرابی دولت نهم و دهم بوده است. ویرانهیی به دست دولت روحانی رسیده است. روی ویرانه نمیتوان ساخت و ساز کرد و باید اول آواربرداری کند. در سیاست خارجی دولت موفق عمل کرده است و امیدواریم که در نهایت با رفع تحریمها کمک بزرگی در مجموع به اقتصاد کشور شود. در سیاست داخلی آرامش نسبی به کشور بازگشته و این احساس در مردم به وجود آمده که دولت به فکر آنهاست اما به هر حال باید توجه داشت در بخش تولید زیر بناها از بین رفته است و چند ماه فرصت مناسبی برای احیا نیست.
احیای بخش کشاورزی نیاز به تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی و امنیت سرمایهگذاری در کشور دارد. به هرحال دولت در ۱۱ ماه گذشته بهطور متوسط در هر ماه توانسته ۶/۱ درصد از تورم را کاهش دهد. یعنی در ۱۱ ماه گذشته تورم در کشور ۱۸ درصد کاهش داشته است. اما با توجه به آسیب پذیرتر بودن بخش کشاورزی، مشکلات در این بخش بیشتر است. به دلیل سوء مدیریت در چند سال گذشته در بخش کشاورزی مزارع بزرگ کشاورزان از بین رفته است. وزارت جهاد کشاورزی در کمتر از یکسال گذشته سعی کرده سیاستهای تولیدی را در این بخش پیاده کند. در همین زمینه دولت توانسته نهادههای کشاورزی و مایحتاج دامداری و خوراک دام را در فرصتی کوتاه تامین کند.
مساله اصلی در بخش کشاورزی تامین آب مورد نیاز است. باید توجه داشت که در این منطقه خشکسالی در حال رشد است و حتی برای تامین آب مصرفی شهری نیز باید مدیریت قوی وجود داشته باشد. در بخش کشاورزی هنوز اهمیت این کم آبی و استفاده مناسب از منایع آب هنوز درک نشده است. در حال حاضر در ضایعات آب در این بخش ۳۵تا ۴۰ درصد منابع آب است. به نظر میرسد کشاورزان باید وضع کشت و زراعت خود را با این مساله وفق بدهند و بتوانند با آب کمتر خود را به مرحله تولید و بهرهبرداری از محصول برسانند.
- برنامههای دولت برای کمک به بخش کشاورزی چیست؟
به نظرمی رسد با توجه به مساله کم آبی دولت باید فعالان در بخش کشاورزی را به صورت جدی با این مساله آشنا کند و به آنها درباره استفاده بهینه در مصرف آب آموزشهای لازم را بدهد. باید توجه داشت منابع تجدید پذیر اب در کشور از ۱۳۰ میلیارد متر مکعب در حال حاضر به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است و این خود مساله مهمی است که باید مدیریت شود و کشاورزان هم به پدیده خشکسالی توجه کنند و نباید در خواست آب بیشتری را داشته باشند.
وزیر جهاد کشاورزی با انتصاب مدیرانی لایق و کاربلد میتواند روند مثبتی را که در این بخش شروع کرده، ادامه دهد. کمک اصلی دولت به بخش کشاورزی معافیت کشاورزان از پرداخت مالیات است. همچنین دولت باید بیش از گذشته از طریق سیستم بانکی به فعالان این بخش کمک کند. به نظر من بخش مهم و قابل توجهی که آقای حجتی باید به آن توجه کند مساله انحصار در این وزارتخانه است. انحصارهایی است که هماکنون به برخی شرکتهای شبه خصوصی و نیمه دولتی سپرده شده است.
این مساله از جمله گرفتاریهای دولت است و البته آقای حجتی در مواجهه با آن کار سختی دارد چراکه باید با دوستان قدیمی جهاد سازندگی وارد گفتوگو شود اما به هر حال روند کنونی در مورد انحصار این شرکتهای نیمهدولتی پذیرفتنی نیست. سپردن کار بهطور ویژه به این نوع بخش خصوصی در قالب نامهایی مانند شرکت جهاد نصر و جهاد استقلال باید مورد باز بینی قرار بگیرد. در مجموع دولت یازدهم در بخش کشاورزی بیش از حد انتظار موفق بوده است. بزرگترین مساله وزارت جهاد کشاورزی در حال حاضر مساله خشکسالی و کمآبی و سرمایهگذاری و به کار بردن تکنولوژیهای نوین در این بخش است.
- در چند روز گذشته خبرهایی از میدان بهارستان حول محور استیضاح وزیر جهاد کشاورزی بود. آیا این استیضاح کارشناسی است و به نظر شما در پشت پرده این استیضاح چه میگذرد؟
نه تنها طرح استیضاح وزیر جهاد کشاورزی بلکه همه استیضاحهایی که در چند ماه گذشته و کمتر از یک سال از آغاز به کار دولت در مجلس مطرح شده، کاملا سیاسی است.
طرح استیضاحهای سریالی هیچ ارزش نظارتی ندارد و گروهی از نمایندگان که این مساله را مطرح کردهاند به خاطر نظارتشان بر عملکرد وزارتخانه، بحث استیضاح را مطرح نکردهاند. این گروه از نمایندهها تنها میخواهند به تکلیف سیاسی خود عمل کنند. در هشت سال دوره احمدینژاد بیشترین ضربه را به کشور زد و نمایندگان در تمام این مدت سکوت کرده بودند.
تازه یادشان آمده که بگویند فعال سیاسی هستند!هدف آنها تنگ کردن عرصه بر حسن روحانی است و من امیدوارم که وزرا از این استیضاحها هراسی نداشته باشند و نگران نباشند و کار خودشان را با قدرت انجام دهند. اتفاقا هر جلسه استیضاح میتواند فرصتی برای بیان برنامههای وزارتخانههای مختلف باشد.
دولت هنوز یک سال کاری را تمام نکرده و هنوز نتوانسته برنامههایش را اجرا کند. در هیچ کجای دنیا عملکرد دولتی که هنوز یکسالش نشده را بدون کار کارشناسی مورد بازخواست قرار نمیدهند. به هر حال به نظر من طرح این استیضاحها سیاسی است و به هیچ عنوان نمیتواند در راستای منافع ملت و نظام باشد. شاید برخی به رانتهایی که میخواستند نرسیدند اما در هر صورت این بخشی از حق نمایندگان مجلس است. نمایندگان میتوانند از حق خود در استیضاح وزرا استفاده کنند و وزرا هم نباید در این زمینه نگران باشند و باید با قدرت به فعالیت خود بپردازند. در نهایت مردم قضات خوبی هستند. این حرکت برخی از نمایندگان را جدی تلقی نمیکنند و در پایان سال این مردم هستند که این نمایندگان را استیضاح خواهند کرد.
- طرح انتقال آب از خزر و خلیج فارس به فلات مرکزی سالهاست که مطرح بوده است. سال گذشته هم معاون وزیر نیرو در دولت دهم از کلید خوردن این طرح خبر داده بود. به نظر شما سرانجام این طرح به کجا خواهد انجامید؟
در حال حاضر این طرح قابلیت اجرایی ندارد. هزینههای انتقال آب خزر بسیار زیاد است و هیچ توجیه اقتصادی ندارد. آب این دریاچه برای انتقال باید تا ارتفاع ۲۵۰۰ متر پمپاژ شود و بیش از ۳۶۰ کیلومتر انتقال داده شود. به این ترتیب هزینه آب در هر متر مکعب دو تا سه دلار میشود و این انتقال آب بسیار گران تمام میشود. اجرای چنین طرحی از نظر محیط زیستی هم بینقص نیست و برای محیط زیست اشکالاتی ایجاد میکند.
باید توجه داشت که طرح انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه پایه علمی ندارد و شخصیت علمی خاصی از این طرح حمایت نکرده چرا که این طرح خواسته برخی افراد دارای منفعت فردی است. عدهیی بهدنبال این هستند که هیچ کدام از برنامههای دولت درخصوص احیای دریاچه ارومیه به اجرا درنیاید و بسیاری از آنها نیز انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه را پیشنهاد میکنند که این امر پایه علمی ندارد. البته گفته شده که وزارت نیرو در حال مطالعه این طرح است. به هر حال مطالعه درباره این طرح و هیچ طرحی مشکلی ایجاد نمیکند.
- شما از سوی رییس جمهور به عنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه منصوب شدهاید. با توجه به اینکه شما اهل آذربایجان هستید و شناخت کاملی نسبت به آن منطقه دارید وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر مساله اصلی دولت در بحث آب احیای دریاچه ارومیه است. البته باید توجه داشت که درنهایت این دریاچه ۱۰ سال دیگربهطور کامل احیا میشود. در حال حاضر آب رودخانه «واب» آب دریاچه را تامین میکند. هر چند به دستور رییس جمهور احیای این دریاچه نباید با هیچ مشکلی مواجه شود اما مشکل دریاچه ارومیه تنها با تکیه بر اعتبارات داخلی یا اندک کمکهای خارجی حل نمیشود. اهالی استان هم باید دراحیای این دریاچه خود را موظف و سهیم بدانند.
چالشها و معضلات خشک شدن دریاچه ارومیه جان پنج میلیون نفر در سه استان آدربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان را تهدید میکند و در حال حاضر میتوان آثار سوء خشک شدن این سرمایه ملی را در تنفس کردن ریزگردهای نمک در تبریز و بالا رفتن میزان میانگین فشار خون در آذربایجان شرقی بیانگر آثار تخریبی و هر چند ادامهدار این پدیده خشکسالی است.
اکنون دریاچه ارومیه نزدیک به ۲میلیارد مترمکعب آب دارد و درصورت احیا با اضافه شدن ۱۲ تا۵/۱۲میلیارد مترمکعب، این رقم به حدود ۵/۱۴میلیارد مترمکعب میرسد. در حال حاضر همچنین غلظت نمک دریاچه ارومیه حدود ۵۰درصد است که با اجرای عملیات احیا و نتایج آن، این رقم به ۲۵درصد میرسد.
در حال حاضر بحث نکاشت در زمینهای حوزه این دریاچه مطرح است. تولید نباید مصرفکننده را قربانی کند. به هر حال باید توجه داشت که هر پروژهیی که در احیای دریاچه ارومیه پیشنهاد و اجرایی شود، مشکلاتی را برای عدهیی از شهروندان و مردم اطراف دریاچه ایجاد میکند ولی بی شک تبعات آن، بیشتر از تبعات خشکی کامل دریاچه ارومیه نیست. همیشه تصمیمات بزرگ در کنار منافع بسیار زیاد، یک سری آسیبهایی نیز دارد.
فریبا پژوه
اعتماد