نادیده گرفتن سهم زیستمحیطی کشور با احداث سدها
شهروندان:
میگویند همهچیز قدیمیاش بهتر بوده، گویا تابستانها هم قدیمترها با مردم مهربانتر بودهاند. قدیمترها اگر تابستان طعم خوش تعطیلات و میوههای شیرین میداد امروز اما دهانت را خشک و تنت را بیجان و البته آب را دوباره برایت معنی میکند. تابستان که میشود همه یادشان میافتد که ایران کشوری است کمآب، بسیار کمآب و تا سالهای آینده در معرض بحران آب کامل قرار خواهد گرفت.
یادشان میافتد که هم فرهنگ مصرف آب غلط است و هم مدیریتش. مینویسند و میگویند از اینکه منابع آب شیرین، این اصلیترین منبع طبیعی در همه جای جهان و در ایران بیشتر از هرجای دیگر، در حال اتمام است و گوشزد میکنند که این روند کاهشی با افزایش جمعیت و نیاز بشر به موادغذایی و توسعه صنایع و فعالیتهای اقتصادی تسریع میشود. به مردم یادآوری میکنند که اگرچه سهمشان از منابع آب جهان بسیار اندک است اما سرانه مصرفشان چندبرابر کشورهای دیگر است و به مسئولان میگویند که مدیریت غلطشان در این زمینه تا چه حد امنیت منابع آب را در این سالها به خطر انداخته است. مسئولان هم یادشان میافتد تا برای جبرای قسمت اندکی از مافات، آب را برای مردم جیرهبندی کنند و از مردم میخواهند که در این فصل شیر آبهایشان را محکمتر میبندند.
اما تابستان که تمام میشود انگار تب آب هم میخوابد و انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته و همچنان ایران میماند و سهم یکسومیاش از میانگین بارشها در جهان؛ سرزمینی که روی کمربند خشک جهانی قرار گرفته و میانگین تبخیرش تقریبا ۲۰درصد بیشتر از میانگین جهانی است. اگر در همه جای جهان بخش کشاورزی تقریبا ۷۰- ۶۵درصد از منابع آب شیرین را مصرف میکنند این رقم در ایران به بیش از ۹۰درصد میرسد و اگر بازده کل آبیاری در کشورهای توسعهیافته ۶۵درصد و در کشورهای در حال توسعه ۴۵درصد است این شاخص در ایران حدود ۳۵درصد است، یعنی بخش قابل توجهی از این منبع گرانبها به علت ابتدایی بودن شیوههای آبیاری و سنتی بودن بخش کشاورزی تلف میشود. همچنان ۳۰درصد از آب جریانیافته در شبکههای آبرسانی به دلیل خرابی و مستهلک بودن سازهها نشت کرده، هدر میرود و… . آمارهایی که نشان از کمآبی کشور، سوءمدیریتها و البته بیتوجهی یا کمتوجهی جامعه به آب دارند بسیارند اما سوال اساسی اینجاست که چه باید کرد؟ آیا در چنین شرایطی و با بخش کشاورزی چنین سنتی، تعیین اهدافی چون رسیدن به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی میتواند یک دغدغه برای مسئولان باشد؟
عباس رجایی رییس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس معتقد است مدیریت منابع آب یک اولویت نیست بلکه یک ضرورت است اما آن را در تضاد با خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک نمیداند. در اینباره با او به گفتوگو نشستیم.
- بخش کشاورزی در کشور قسمت قابل توجهی از نیروی کار را در اختیار دارد. از سوی دیگر محصولاتی در این بخش تولید میشوند که عمدتا آببر هستند اما ارزش افزوده آنها نسبت به آبی که مصرف میکنند کمتر است و در واقع منابع آبی را هدر میدهند. اما حذف این محصولات هم از الگوهای کشت مناطق به مقاومت کشاورزان یا خروج آنها از این بخش میانجامد. راهکار عملی برای رفع این مشکل چیست؟
یکی از منابع پایه در ارتباط با تولیدات کشاورزی موضوع آب بوده که در جهان هم یک منبع محدود و کمیاب است. بر این اساس کشورها برای رفع مشکل بهرهوری منابع آب سعی ویژهای داشتهاند و تلاش میکنند منابع آبی جدیدی به وجود آورند. برای مثال روشهای آبیاری را تغییر دادهاند و به سمت روشهای نوین و بهرهور کردن استفاده از هر واحد آب رفتهاند. در ایران هم این موضوع در دستور کار قرار گرفته است. در برنامه پنجم توسعه هدف رسیدن به بهرهوری ۴۰درصدی آب در کشاورزی است یعنی به ازای هر واحد آب استفادهشده مقدار محصول بیشتری تولید شود. این هدفی است که در تمام دنیا روی آن کار میشود تا از هدررفت منابع آبی جلوگیری شود. ما هم در مجلس تلاش کردهایم تا با کمک نهادها و وزارتخانههای مربوطه اقداماتی در این زمینه انجام دهیم. برای مثال حداقل ۲/۵ میلیون هکتار از اراضی آبی کشور به طرحهای نوین آبیاری تجهیز شدهاند، برای ساماندهی چاههای فاقد پروانه، همچنین بررسی شرایط پروانه چاههایی که مجوز دارند اما بیش از اندازه آب برداشت میکنند بهخصوص در دشتهایی که بیلان آنها منفی است و این چاهها ذخیره آب آنها را بیشتر کاهش میدهد تلاشهای زیادی انجام داده است. وزارت نیرو هم مکلف شده نسبت به نصب کنتورهای هوشمند برای تحویل حجمی آب در کلیه چاههای آب کشاورزی اقدام کند. از سوی دیگر در بخشهای تحقیقاتی تلاش میشود از آبهای نامتعارف و کمتر استفادهشده هم بتوان استفاده کرد. برای مثال بتوان با کاهش EC آب دریاها و آبهای پیرامونی که ما در کشورمان از موهبت آن بهرهمندیم استفاده شود یا با بازچرخانی پساب کشاورزی و شهرها و حذف فلزات سنگین و ویروسها و میکروبها از این آبها، شرایط خوبی برای تامین آب کشاورزی مهیا شود. اصلاح بذرها نیز خود مسیر دیگری است که استفاده بهینه از منابع آبی را مهیا میکند. برای مثال در حال حاضر بذر گندمی تولید شده که به تنشهای شوری و خشکی مقاومت نشان میدهد و این موفقیت بزرگی در این راستاست. در مجموع وزارت نیرو هم باید شرایطی را مهیا کند که بتوان از نزولات جوی استفاده بیشتر و مفیدتری کرد تا از این طریق فشار بر منابع آبی کاهش داده شود و از این منبع به صورت بهینه استفاده شود. با افزایش بهرهوری در مصرف آب میتوان سطح زیر کشت محصولات را بالا برد و تولید در کشاورزی را چه از نظر کیفی و چه کمی افزایش داد. بنابراین فرهنگ مصرف بهینه از آب در همه زمینهها باید به وجود بیاید. عدم وجود فرهنگ صرفهجویی چه در سطح خانوارها و چه در کشاورزی و صنعت معضلی است که منابع آبی کشور را به سمت نابودی میبرد. مثلا در تهران در اکثر خانههای مناطق مرفهنشین شهر چاههای آبی وجود دارد که از آنها برای نظافت و آبیاری و… استفاده میشود که در بسیاری مواقع این آبها بیجهت در کوچهها و خیابانها رها میشوند و حجم آبهای زیرزمینی را کاهش میدهند. کاهش حجم آبهای زیرزمینی خود یکی از خطراتی است که کشور را تهدید میکند. در آبیاری مزارع هم شرایط فعلی شرایط مطلوبی نیست و کشور را هرچه بیشتر به سمت بحران آبی سوق میدهد. در آبیاری مزارع کانالهایی برای انتقال آب در نظر گرفته شده است که قسمتی از آب در این کانالها تبخیر میشود؛ آبی که قطره قطرهاش برای ما باید اهمیت حیاتی داشته باشد.
- شما در قسمتی از صحبت خود اشاره کردید که باید از بارشها در کشور بیشتر و بهتر استفاده شود، در حالیکه آمارها نشان میدهند ما تنها ۱۰ تا ۴۰درصد این بارشها را میتوانیم تحت کنترل درآوریم و بقیه به صورت سیلاب یا وارد شدن به آب دریاها و غیره از دست میروند. از طرف دیگر استفاده از بارشها نیازمند سرمایهگذاری و تکنولوژی خاص خود است. با توجه به کم بودن بارش در ایران آیا صرف چنین هزینههایی میتواند اقتصادی باشد؟
باید روشهای استفاده از سازههای مهار آب در این زمینه تغییر کند. در گذشته وزارت نیرو معتقد بود باید سدهای مخزنی احداث شوند. عیب اتخاذ چنین راهکاری در این است که وقتی سدهای بزرگ احداث میشوند و در پشت آنها دریاچههایی به وجود میآیند با مشکل تبخیر آب مواجه میشویم و قسمت عمدهای از آب از این طریق از بین میرود. بهعلاوه آنکه سهم زیستمحیطی کشور نیز با احداث این سدها نادیده گرفته میشود و نابود میشوند.
از بین رفتن اکوسیستمهایی که از آبهای روان مشروب میشدهاند، همچنین تالابها و دریاچههایی چون دریاچه ارومیه خطرات زیستمحیطی و منطقهای جبرانناپذیری را در پی خواهد داشت. پس نگاهها در این زمینه باید تغییر کند. باید ضمن استفاده از روان آبها شرایطی برای تزریق و نشت آنها به درون سفرههای آب زیرزمینی به وجود آید. برای مثال در استانهای سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان بارندگیهای یکبارهای را داشتیم که در این استانهای خشک، تنها چند بار در سال و ناگهانی اتفاق میافتند.
بارندگی اخیر در کرمان که ۷۰ میلیمتر گزارش شده چون شرایط هدایت درست آن مهیا نبوده نه تنها منفعتی برای این منطقه نداشته بلکه موجب جاری شدن سیلاب و بروز خساراتی هم شده است. در حالیکه اگر برنامه دقیقی داشته باشیم از این ظرفیتهای ناگهانی میتوانیم به بهترین شکل استفاده کنیم. اگر بتوان سازههایی را تعبیه کرد که حجم آب کمتری را استحصال کنند و در عوض فرصت نفوذ آب در زمین را در آنها به وجود آوریم کمک بزرگی را به منابع آبی کشور کردهایم و از نظر اقتصادی هم بهتر از کارهایی است که تا بهحال انجام شده است.
- بحثی که الان بسیار مطرح است موضوع واردات بیرویه محصولات کشاورزی است؛ محصولاتی که به اعتقاد مسئولان باید به شرایط خودکفایی در تولید آنها برسیم. اما خودکفایی در تولید این محصولات صرفنظر از امکانپذیر بودن آن، با توجه به سیستم سنتی کشاورزی در کشور میتواند به معنای نابودی منابع آب باشد. برای مثال گندم تولیدشده در کشور ما تقریبا دوبرابر گندم تولیدشده در کشورهای دیگر آب مصرف میکند. آیا برای خودکفایی نباید ابتدا زیرساختهای لازم به وجود بیاید؟
بالاخره در تولید هر محصولی باید شرایطی ایجاد شود که از آب به شکلی بهینه استفاده شود. در سازمان تحقیقات کشاورزی بذرهایی تولید شده که نیاز به آبیاری را یک نوبت کاهش میدهند. همین یک مورد میتواند شش، هفتمیلیارد مترمکعب در مصرف آب صرفهجویی کند. ما مجبوریم بعضی محصولات را در کشور تولید کنیم زیرا امنیت ملی و استقلال کشورمان را حفظ میکنند. برای مثال اگر وابسته به گندم وارداتی به کشور باشیم شاید در شرایطی دنیا گندمی برای تامین نیاز ما نداشته باشد کمااینکه در سالهای اخیر تولید محصولاتی چون ذرت در دنیا با مشکل مواجه شد و در مقاطعی قیمت آن را بالا برد. پس ما نیاز به سرمایهگذاری در زمینه تولید محصولات استراتژیک داریم و اگر در این کار غفلت کنیم روزی دچار مشکل خواهیم شد. اما حرکت در این مسیر نیازمند اصلاح جدی ساختارهاست بهطوریکه تامین این محصولات ما را با مشکل بزرگتری چون تامین آب مواجه نکند.
- همانطور که قبلا هم اشاره شد کشاورزی در ایران بهشدت سنتی است و همین موضوع باعث میشود با کوچکترین تغییرات اقلیمی محصول کشاورزان بهشدت آسیب ببیند. این در حالی است که در جهان تدابیر لازم برای رفع چنین مشکلاتی اندیشیده شده است. استفاده از این تدابیر نیازمند سرمایهگذاریهای کلان چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تکنولوژیکی است. شما برنامه وزرای جدید نیرو و جهاد کشاورزی در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
طبق بحثها با دو وزیر به این نتیجه رسیدیم که نگاهها باید بر اصلاح ساختارها و زیرساختها و صرفهجویی در مصرف آب معطوف شود. در قوانین هم تکالیفی تعیین شده که وزرا باید به آنها عمل کنند. وزرا هم قول دادند که برای حفاظت از منابع آب و خاکی کشور با تمام وجود تلاش کنند و به سرعت بنیانهای لازم را به وجود آورند زیرا در صورت محقق نشدن آن بسیاری از فرصتها از بین خواهد رفت. در واقع مدیریت منابع آب یک اولویت نیست بلکه یک ضرورت است.
- در همه کشورها تلاش میشود تولید محصولات کشاورزی با کیفیت و کمیت بالاتر و با صرف هزینههای کمتر امکانپذیر شود و در این راه به نتایج خوبی هم رسیدهاند. آیا در خود مجلس برنامهای برای توسعه کشاورزی به منظور الگوبرداری مورد بررسی قرار گرفتهاست؟ برای مثال کشوری چون عربستان توانسته در عرض ۱۰ سال سطح زیر کشت خود را به بیش از هشتبرابر برساند. آیا نمیشود از برنامههای آنها در کشور استفاده کرد؟
بله، در مجلس راهکارهای مختلف برای رسیدن به اهداف برنامه پنجم توسعه مورد بررسی قرار گرفتهاند. ما معتقدیم باید روی بعضی محصولات راهبردی در کشور سرمایهگذاری شود مثل گندم. حتما باید سطح کشت منطقه این محصولات افزایش یابد و از همه ظرفیتهای کشور برای تولید در این راستا استفاده شود. ما نمیتوانیم به بعضی موضوعات بیتوجه باشیم. بهعلاوه اینکه توسعه کشاورزی در کشورهایی چون عربستان با صرف هزینههای گزافی امکانپذیر شده که آنها توجیهپذیر است اما برای ما امکان آن وجود ندارد. البته ما هم برای حفاظت از منابع آبی و توسعه کشاورزی خود راه درازی را در پیش داریم.
- نکتهای که در تصمیمگیریها و عملکرد مسئولان مشهود است این است که امنیت آبی و غذایی مردم تا حد زیادی دستخوش تصمیمات سیاسی میشود بهطوریکه ارائه آمارهای فریبنده بر منافع ملی اولویت پیدا میکند. برای جلوگیری از این وضع چه باید کرد؟
به نکته خوبی اشاره کردید. ما در حوزه آب و کشـاورزی همــواره سوءمدیریت داشتهایم و همین باعث شده نتوانیم به تولید مطلوب در هر زمینهای برسیم چه در تولیدات صنعتی و چه در تولیدات کشاورزی. نگاه سیاسی به تولید ظلم به جامعه است. ما به اندازه کافی موضوع برای سیاسیکاری در کشور داریم. تعریف تولید در خودش هست. باید به کارآفرینان اهمیت ویژهای داد و آنها را مورد احترام قرار داد.
باید به کارآفرینان و تولیدکنندگان کمک کرد. یکی از وظایف دولت یازدهم ایجاد فضای تولیدی در همه حوزههاست. افزایش تولید در صنعت کشاورزی یا صدور خدمات فرقی نمیکند، مهم توانمند کردن جامعه است. نباید کاری کنیم که فضای سیاسی در کشور حاکم شود. باید بهدور از فضای سیاسی به تولید جان دوبارهای ببخشیم. فضای سیاسی آفتی است که به تولید در کشور ضربه میزند.
- بـرای زدودن این فضای سیاسی و جانبخشی به تولید چه باید کرد؟
در مدیریت حوزههای تولیدی مدیران مجرب و کارآمد در همان حوزه را بگماریم. مدیران ناسالم و ناکارآمد ضربات زیادی به فضای تولید در کشور میزنند. علاوه بر آن در اولویتبندیها برای تخصیص منابع به تولیدات و مجموعه توسعه به اندازه اهمیت و نیاز آنها، مثل بودجهبندیها، فارغ از مسائل سیاسی و بهدور از نزدیکیهای سیاسی عمل شود. این راهی است که ما را به اهدافمان نزدیک خواهد کرد.
نجمه نوربخش – بهار