هزاران میلیارد دادیم، خشکسالی خریدیم
شهروندان:
کلنگ بود که یکی پس از دیگری به زمین میخورد. انگار قرار بود، رکورددار ساخت سد در جهان باشیم. ایران، سومین سدساز جهان شد، اما این ایستادن روی سکوی سوم، چندان خوشیمن نبود، تالابها یکی پس از دیگری خشک شدند.
مسیر رودخانهها هم به درههایی بدون آب تبدیل شد و ایران در دل بحران آب نشست. حالا انگشت اتهام متوجه بیش از ۶۰۰ سدی است که به بهرهبرداری رسیده است. سدهایی که برای نخستین بار دولتیها، کارشناسان و فعالان محیطزیست را همصدا کرد تا از بلایی بگویند که سدها بر سر ذخایر آبی کشور آوردهاند.
حدود یک ماه پیش بود که وزیر نیرو با تاکید بر اینکه در سدسازی افراط کردهایم، از خشک شدن دریاچههای بختگان، گاوخونی، ارومیه و هامون حکایت کرد و خشکسالی را عامل مدیریت نادرست و شرایط جوی دانست.
پذیرفتن اینکه شرایط جوی و بارشها با کشور همراهی نکرده، کار سختی نیست. چند سالی میشود که آسمان خساست کرده و نه زمستان پربرفی میهمان کشور بوده و نه بهار پربارشی. اما این روزها، صدای فعالان محیط زیست بر سر سیاست سدسازی بلند شده و با آمار و ارقام نشان میدهند که کشور توان ساخت یکهزار و ۲۰۰ مورد سد را ندارد.
گفته میشود مجموع سدهای در دست بهرهبرداری، در دست ساخت و درحال مطالعه کشور بیش ازیکهزار و ۲۰۰ مورد میشود. سدهایی که در پشت خود دریاچههای مصنوعی ایجاد کردند و میزان تبخیر آب و استفاده از آبهای زیرزمینی کشور را افزایش دادهاند. به گفته پرویز گرشاسبی معاون آبخیزداری سازمان جنگلها «از ۴۱۳میلیارد مترمکعب حجم بارشهای کشور حدود ۲۸۰میلیارد متر مکعب یعنی حدود ۷۰درصد آن تبخیر میشود.»
این رقم از سوی محمد درویش عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، کمی جدیتر و نگرانکنندهتر اعلام میشود. او به «شهروند» میگوید: «زمانی فکر میکردیم مجموع تبخیر آب کشور، ۲۷۰میلیارد متر مکعب است و سالانه ۱۳۰میلیارد مترمکعب هم آب قابل استحصال داریم. اما اکنون به دلیل تغییر کاربری اراضی و افزایش سطح زیر کشت، میزان تبخیر و آب قابل استحصال تغییر کرده است. بنابر اعلام کارگروه اتاق فکر وزارت نیرو، درحال حاضر میزان تبخیر ۱۵میلیارد متر مکعب افزایش یافته و به ۲۸۵میلیارد متر مکعب رسیده، همچنین مجموع آب قابل استحصال به ۱۱۵میلیارد متر مکعب کاهش یافته است.»
او دلیل کاهش منابع آبی کشور را افزایش تعداد سدها، سیاستهای نادرست مدیریت آب و افزایش سطح زیر کشت میداند و یادآور میشود: « درحال حاضر آب به قدری شور شده است که حتی وزارت نیرو هم اعتراف میکند که ما درخصوص سدسازی اصرار کردیم و این اصرار چهار تالاب کشور را خشک کرد. خشک شدن این چهار تالاب ناشی از سدسازی در بالادست رودخانهها بود. همچنین در سرزمینی که روی کمربند خشک جهان قرار دارد، صحبت کردن درخصوص خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی اشتباه است. باید وابستگی معیشتی به سرزمین را کاهش دهیم و بهدنبال خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی نباشیم.»
درویش ادامه میدهد: «راهکارهایی داریم که میتواند بحران را از سر کشور دور کند. باید در سطح کلان، سیاستهای اصلی کشور تغییر کند، به سمت بهرهوری و استفاده از مزیتهای نسبی کشور حرکت کنیم. کشوری که با تنگنا مواجه است نباید به فکر خودکفایی باشد و خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی را در دستور کار قرار دهد. مزیتهایی داریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. بهطور مثال میتوانیم از چهارهزار و ۶۰۰ کیلومتر مرز آبی کشور و ترانزیت استفاده کنیم تا وابستگی معیشتی به سرزمین کاهش یابد.»
او درخصوص اینکه سدها یکی از دلایل بحران آبی کشور به حساب میآیند، با سدها چه میتوان کرد، میگوید: «مسئولان باید متوجه عمق فاجعه باشند. چندی پیش گفتوگویی با معاون وزیر نیرو داشتم که متاسفانه همچنان از این موضوع یاد میکرد که وزارت نیرو برای ساخت ۱۲۰ سد جدید تحت فشار است. این فشار از سوی نمایندگان مجلس، مسئولان محلی و ائمه جمعه به وزارت نیرو وارد میشود. باید با عدد و رقم به تمام مسئولان نشان دهیم که گنجایش احداث سد جدید وجود ندارد. سدهایی که نیاز آب شرب را تامین میکنند، باید به فعالیت خود ادامه دهند. اما واقعیت این است، سدهایی که به بهانه توسعه صنعت کشاورزی ساخته میشوند، مزیت اقتصادی ندارند. همچنین سدهای برقآبی هم به دلیل طرحهای انتقال آب بین حوزهای، کارآیی ندارند و حتی سالانه هزار میلیارد تومان ضربه به اقتصاد کشور وارد میکنند.»
ابتکار: به آبخوانداری بازگردیم
سدها احداث شدند و کشاورزان را مجبور کردند برای تامین آب مورد نیاز خود چاههای عمیق حفر کنند و آبهای زیرزمینی را که ذخایر آبی کشور محسوب میشدند، صرف آبیاری محصولات کشاورزی کنند. معصومه ابتکار رئیس سازمان محیطزیست به «شهروند» گفته که «بیش از ۸۵درصد از سفرههای آب زیرزمینی کشور برداشت شده و این در حالی است که درهمه جای دنیا، آبهای زیرزمینی، ذخایر استراتژیک محسوب میشوند و اگر فشار کمآبی زیاد باشد تنها اجازه برداشت ۴۰درصدی از ذخایر سفرههای آب زیرزمینی داده میشود.»
به گفته ابتکار، «برخی معتقدند ما به جای سدسازی که تبخیر بالایی دارد برگردیم به بحث آبخانداری یعنی روشهای سنتی نگهداری آب. در ایران همیشه بحث آبخوانداری یا بحث قنوات در روشهای نگهداری مطرح بوده است، چون آب زیرزمین نگهداری میشده تبخیر کم میشده ولی ما به سمت روشهایی رفتیم که کارآیی چندانی ندارد و این مشکلات را به همراه آوردند.»
برای خشکسالی سد زدیم، بیشتر خشکسالی آوردیم
شدت یافتن تبخیر آب با افزایش سدهای ساختهشده، از سوی اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیطزیست هم تایید میشود، او به «شهروند» میگوید: «چنانچه ذخایر آبی کشور را زیر زمین نگه داشته بودیم، با حجم بالای تبخیر آب روبهرو نبودیم. با افزایش سدسازی تبخیر آب هم بهشدت بالا رفت و حتی نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. پیش از این فکر میکردیم که سالانه ۱۲۰میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنیم، اکنون متوجه شدهایم که هرسال ۹۰میلیارد مترمکعب آب مصرف کردهایم و فاصله ۲۵میلیارد متر مکعبی که در مصرف لحاظ میشد با تبخیر از دست رفته است. این یعنی یکپنجم آب مصرفی کشور.»
او با اشاره به اینکه مسئولان وزارت نیرو هم بالاخره به این نتیجه رسیدهاند که سدسازی سیاستی اشتباه بوده و به خشک شدن تالابها و کمآبی منجر شده است، یادآور میشود: «مسئولان وزارت نیرو برای جبران کمآبی سد ساختند، سدها موجب کمآبی بیشتر شد. چندی پیش وزیر نیرو اعلام کرد اگر نیاز باشد، برای نجات دریاچه ارومیه، سدها را تخریب میکنیم. اما با وجود اینکه مسئولان این وزارتخانه بر اشتباه بودن سیاست سدسازی تاکید دارند اما باز هم فشارهایی برای ساخت سد وارد میشود. باید مسئولان را نسبت به پیامدهای سدسازی آگاه کنیم.»
کهرم به هزینههای بسیاری که صرف ساخت سد در کشور شد اشاره میکند و میگوید: «چندهزارمیلیارد تومان را صرف ساخت سدهایی کردیم که یک قطره آب پشت آنها نیست. بهطور مثال درحال حاضر سد سیوند که محمود احمدینژاد آن را افتتاح کرد، یک قطره آب ندارد. این سد، آب رودخانه کر را خشک کرد و تالابهای کشک، نیریز و بختگان را هم خشکاند. همچنین حدود دو هزار میلیارد تومان و هفت سال وقت را برای ساخت سد گتوند هزینه کردیم. چون جانمایی سد صحیح نبود، به دلیل گنبد نمکی که در نزدیکی سد بود، پس از آبگیری، آب کارون را هم شور کرد. برای مقابله با خشکسالی، هزارانمیلیارد صرف ساخت سد کردیم، اما با این کار خشکسالی بیشتر آوردیم، چرا که به تبخیر بیشتر آب دامن زدیم.»
فعالان محیطزیست درحالی معتقدند که باید با آمار و ارقام مسئولان را نسبت به پیامدهای سدسازی آگاه کنیم تا فشارها برای ساخت سد کم شود که این آمار از سوی معاون آبخیزداری و امور مراتع و بیابان سازمان جنگلها به صورت نگرانکنندهای داده میشود تا شاید ضربهای باشد بر سیاستی که سالها با افتخار از آن یاد میشد و هر کلنگی که بر زمین میخورد تا سدی ساخته شود، نشانهای بود بر پیشرفت. پرویز گرشاسبی میگوید: «از ۴۱۳میلیارد مترمکعبی حجم بارشهای کشور حدود ۲۸۰میلیارد متر مکعب یعنی حدود ۷۰درصد آن تبخیر میشود. متاسفانه برای این میزان تبخیر و کاهش آن در سند آب کشور هیچ برنامهریزی صورت نگرفته است.»
این در حالی است که به گفته فعالان محیطزیست، سدهایی که یکی پس از دیگری به بهرهبرداری رسیدند و آبگیری شدند، نقش پررنگی در تبخیر میلیاردها مترمکعب آب بازی کردند. نقشی که در مطالعات سدسازی به آن توجهی نشد و به گفته اسماعیل کهرم، منتقدان سدسازی سالها نسبت به عواقب این سیاست هشدار دادند اما کسی توجهی نکرد چون نفع بسیاری در ساخت سد بود.