ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

حرف زدن با زبان بی‌اعتمادی

صادق زیباکلام، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی

به نظر من مهم تر از زبانی که با آن با مردم صحبت می کنیم نحوه ارایه اطلاعات است که می تواند مخاطب را جذب یا دفع کند. اتفاقی که نمونه عینی آن را می توانیم در برخورد با رسانه های دولتی ببینیم.
نگاهی که رسانه های دولتی ما به مخاطبان شان داشتند و دارند، هیچگاه نگاه اطلاع رسانی نبوده بلکه این نگاه بوده که چطور اخبار را حسب میل و اراده خودشان تغییر دهند و تنظیم کنند و به خورد مخاطب بدهند، اگر مثلارادیو و تلویزیون را به عنوان جدی ترین و بزرگ ترین رسانه کشور
در نظر بگیریم و به مدت یک هفته تمام اخبار داخلی و خارجی این رسانه را رصد بکنیم می بینیم تمام شبکه ها هر اتفاقی را که در عرصه بین المللی اتفاق می افتد بر اساس باورها و موضع گیری های خودشان انعکاس می دهند و این موضوع برای مخاطبانی که به صورت خیلی جدی به دنبال کسب اخبار هستند تا ببینند در دنیا و در کشور خودشان چه می گذرد قابل پذیرفتن نیست و در دنیای گسترده ارتباطات آنها را متاسفانه به سمت رسانه های برون مرزی می برد.
حتی نکته جالبی هم که خود من بارها با آن در مناظره با اصولگرایان برخورد کرده ام این بوده که در تایید حرف خودشان یا در مخالفت با نظر من گفته اند «آقای زیبا کلام، خود بی بی سی این حرف را زد!» این حرف ناخودآگاه این موضوع را می رساند که خود اصولگرایان ما هم به رسانه های خارج از کشور گوش می دهند و به زبان دیگر خیلی از آنها هم وقتی می خواهند ببینند چه اتفاقی افتاده، متاسفانه به اخبار ٢٠:٣٠ توجه و شبکه های خارجی را نگاه می کنند و این فاجعه است که ما مخاطبان را از هر طیفی به این گونه از دست داده باشیم.
در حالی که من فکر نمی کنم در کشورهای همردیف ما مثل ترکیه، هند، برزیل و پاکستان و… اقبال و استقبالی که مردم شان از رسانه های خارجی می کنند به اندازه استقبال مردم ما از این رسانه ها باشد. دلیل هم واضح است چون در این کشورها درصد بیشتری از مردم به رسانه های داخلی خودشان اعتماد و فکر می کنند اخبار بدون موضع گیری است اما در کشور ما و در میان مردم این نگاه وجود ندارد و رسانه های دولتی ما مدت هاست که با این نحو اطلاع رسانی مخاطبان خودشان را از دست داده اند.
در این میان مطبوعات و رسانه های مستقل چه در شکل مجازی و چه مکتوب خیلی بیشتر از رسانه های دولتی اعتبار کسب کرده اند اما دلیل اینکه چرا از موضوع کم شدن مخاطب رسانه های دولتی به عنوان فاجعه نام بردم این است از دست دادن اطمینان مردم یعنی از دست دادن سرمایه اجتماعی که ضرر بسیار هنگفتی در طولانی مدت برای ما دارد و جبرانش بسیار سخت است.
اصلاپدیده جالب و سهل انگارانه یی نیست که مردم به رسانه خودشان اعتماد و توجهی نداشته باشند و برای اینکه بفهمند در کشور خودشان و در کشورهای دیگر دنیا چه خبر است به رسانه های بیگانه توجه کنند و این موضوعی است که حتما مسوولان ما باید به آن توجه کنند و در ارایه محتوای برنامه ها تجدیدنظر کنند. اما من به اتفاقی که در حوزه مطبوعات مستقل ما افتاده چه از لحاظ زبانی و چه محتوایی خوشبین تر هستم و در برخوردم با مردم هم می بینم که مردم به مطبوعات مستقل ما اعتماد خیلی بیشتری دارند.
اما اینکه روزنامه های مستقل چرا نتوانسته اند مخاطبان خیلی گسترده یی داشته باشند تنها مساله زبان نیست و بر می گردد به این موضوع که قشر قابل توجهی از کسانی که مطبوعات مستقل را می خوانند یا به سایت های رسانه های مستقل رجوع می کنند افراد عام جامعه نیستند و اکثرا یا دانشجو هستند یا لیسانس مدارک بالاتر دارند و این اتفاقی است که در همه جای دنیا می افتد.
به طور مثال در کشوری که خود من در آنجا تحصیل کردم نشریه هایی مثل فایننشال تایمز یا گاردین و ایندیپندنت تیراژشان اصلابا روزنامه های عوام قابل مقایسه نبود و در حالی که روزنامه های معمولی تیراژشان به سه تا چهار میلیون می رسید، تیراژ روزنامه یی مثل گاردین که عصاره جامعه تحصیلکرده انگلستان است به یک دهم آنها نمی رسید و این پدیده خیلی عجیب نیست که روزنامه های مستقل ما هم تنها مورد توجه اقشار فرهیخته جامعه باشند و روزنامه و مجلات سردستی مورد توجه عموم مردم قرار بگیرند. هرچند جذب مخاطب و به دست آوردن زبانی که مردم عادی را هم جذب خود کند و سطح فکر اندیشه شان را بالاببرد موضوعی است که حتما باید به آن اندیشیده شود.

روزنامه اعتماد

  بدون برچسب