عملکرد ضعیف شهرداری تهران در حفاظت از باغها
تخریب باغهای تهران در صحن علنی شورای شهر هفته گذشته پرماجرا و خبر ساز شد. در این جلسه ابتدا حافظی نسبت به خشک شدن باغی در ستارخان تذکری جدی به شهرداری داد.
اما چند دقیقه بعد وقتی که رییس سازمان پارکها، اسنادی را به حقانی نشان داد، وی در جملاتی بحث برانگیز اعلام کرد که با توجه به این اسناد باید از شهرداری تشکر هم کرد. همین مساله باعث درگیری لفظی دوستی و حقانی شد.
روزنامه اعتماد نوشت؛ اسماعیل دوستی در این جلسه خطالب به حقانی گفت: چرا یکبار تذکر میدهید و یکبار از شهرداری دفاع میکنید؟ گرچه حقانی بعد از جلسه اعلام کرد که اعضای شورا سخنان وی را بد متوجه شدهاند، همین تعارضها بهانهای شد برای گفتوگو با محمد حقانی، رییس کمیته محیط زیست شورای شهر.
آقای حقانی درجلسه صحن علنی شورا، شما و آقای حافظی تذکری جدی را در مورد خشک شدن درختان باغ توتستان خیابان ستارخان مطرح کردید و از اهمال شهرداری انتقاد کردید. اما وقتی که آقای مختاری، رییس سازمان پارکها تعدادی مدارک را به شما نشان داد به یکباره موضع شما عوض شد و حتی از شهرداری تشکر هم کردید. این مساله چنان غیر منتظره بود که حتی آقای دوستی نیز به این تغییر موضع شما واکنش نشان داد. میخواهم بدانم آن مدارک چه اسنادی بودند که موضع شما را تا این حد تغییر داد؟
فکر کنم دوستان اشتباه متوجه شدهاند. آقای مختاری آن روز، مدارکی را نشانم داد که حکایت از نامهنگاریهای متعدد وی با منطقه در مورد این باغ بود. دراین نامهها، سازمان پارکها به منطقه در مورد خشک شدن این باغ هشدار داده بود و خواستار رسیدگی به آنها شده بود. من وقتی این مدارک را دیدم متوجه شدم که مقصر اصلی شهرداری منطقه است. تشکرم هم بابت همین پیگیریهای سازمان پارکها بود وگرنه منظورم این نبود که شهرداری در این زمینه مقصر نیست. هنوز هم براین باورم که شهرداری مقصر شماره یک پروندههای باغها و فضاهای سبز در حال نابودی است.
آن روز تعدادی از اعضای شورا میگفتند درختان و قطع و نابودی آنها سوژهای شده برای یکسری گروکشیهای سیاسی.
من فکرمی کنم آقایانی که این نظر را دارند همهچیز را سیاسی میبینند در حالی که هدف ما اجرای قانون در مورد درختان و باغهاست. براساس قانون شهرداری مسوول حفظ باغها و فضاهای سبز شهری است. همین دوستانی که این حرفها را میزنند در جلساتی که داریم اکثرا از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد محیط زیست خرج میکنند. محیطزیست چه معنایی دارد؟ یعنی همین باغها و فضاهای سبز. من گفتم یک بخشی از شهرداری وظیفه خود را انجام داده است. این سازمان در مکاتبات خود از سال ٩٠ به منطقه گفته باید این باغ تملک شود، گفته باید آبیاری شود، گفته باید با کسانی که درختان را از بین میبرند برخورد شود ولی متاسفانه شهرداری منطقه ٢ اقدامی نکرده است. درهمین محوطه درخواست صدور پروانه کردهاند. پروانه ساخت داده شده است. شهرداری باید در مورد حفظ و صیانت از درختان این باغ پاسخگو باشد. میگویند ما نمیتوانستیم ورود پیدا کنیم. این بهانه اصلا پذیرفتی نیست. چون دورتا دور آن باز بوده و محل تردد معتادان شده است. چطور شهرداری نمیتواند ورود پیدا کند؟باید یک عزم جدی برای نجات باغهای تهران از سوی شهرداری وجود داشته باشد که متاسفانه این عزم دیده نمیشود و نیست.
گویا داشتید با آقای عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری در مورد یک باغ دیگری هم صحبت میکردید. موضوع باغ بعدی چه بوده است؟
این باغ در خیابان گلها درستارخان و پشت مترو طرشت واقع است. باغی که به نام باغ «انار» مشهور است. خود نگهبان آن باغ میگفت: دو سال پیش مالک باغ آمد و کلید را از ما گرفت و گفت: دیگر لازم نیست اینجا را آب بدهید. چند روز بعد هم آمد و اکثر درختان را قطع کرد. الان این باغ بزرگ و زیبا هم درحال تخریب کامل است. اینها وظیفه شهرداری است. اتفاقا صحبتهای آقای مختاری هم درتایید تذکر آقای حافظی بود. رییس سازمان پارکها میگفت: من هم این مساله را تذکر دادم ولی کسی گوش نداده است.
انگار اجزای مختلف شهرداری هم برای حفظ و صیانت از باغها با هم هماهنگ نیستند.
دقیقا. انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادهاند تا عدهای با گذر از لابه لای قوانین و ضوابط، باغهای این شهررا قتل عام کنند و شهرداری هم متاسفانه چندان توجهی ندارد. یک اشکال عمده در این راه، خود طرح تفصیلی تهران است. چرا در این طرح باغها پهنه G (فضای سبز) دیده نشده است؟ این به آن معناست که به مالکین باغها میگوید شما میتوانید به راحتی باغها را تخریب کنید و جای آن برج بسازید. برای همین است که به نظر میرسد طرح تفصیلی یک طرح پولساز است تا طرح شهری. شما به همین مصوبه برج باغها نگاه کنید. چقدر از باغهای تهران را از بین برده است.گیریم که شهرداری به دلیل اینکه پول نداشته تا این باغها را خریداری کند آمده و گفته مالک میتواند ٣٠ درصد باغها را بسازد. حالا دراین بین «طبقه تشویقی» دیگر چیست که به خیلی از مالکین باغها داده شده است؟ اصلا در اجرای این مصوبه به کجا رسید؟ در برخی مناطق مثل نیاوران اصلا زمین نشست کرده است و ترک برداشته است. گودبرداریهای عمیق و بزرگ و قطع آبهای زیرزمینی باعث شده تا زمین نشست کند. من اخیرا مکاتباتی را با وزیر نیرو داشته و دارم. دراین مکاتبات گفتهام که درجایی که هر ساله آبهای زیر زمینی افت میکند و زمین در حال نشست است، بلندمرتبهسازی چه معنایی دارد؟چرا در کمیسیون ماده ۵، هنوز هم با تغییر کاربری باغها موافقت میشود؟
در دو دهه اخیر بیش از پنج هزار هکتار از باغهای تهران کم شده است. ما تمام تلاش خود را کردهایم تا آخرین باغهای تهران مانند باغهای کن را نجات دهیم.
یعنی میخواهید بگویید که شهرداری عملا «نمیخواهد» که برای حفظ باغها تلاش کند؟
من مطمئنم که نظام اجرایی مدیریت شهری اگر ارادهای قوی برای حفظ باغها داشت قطعا موفق میشد.
خب چرا شورای شهر هیچ واکنش عملی خاصی نشان نمیدهد؟
چون میگویند داریم در طرح تفصیلی تغییراتی برای حفظ باغها میدهیم. همچنین در حال تهیه اصلاحیهای برای طرح تفصیلی هستیم که باغها نیز جزو پهنههای G (فضای سبز) قراربگیرد.
اما هیچ کدام از پیگیری پروندههایی که شما آنها را مطرح کردهاید به نتیجه نرسیدند. پس طرح این موارد به چه کاری میآید؟
من بارها گفتهام که اولا ما در شورا ساز وکار موثری برای برخورد با متخلفین نداریم. ثانیا خود اعضا هم چندان رغبتی برای حمایت از حفظ باغها ندارند. شورای شهر باید در اجرای منویات مقام معظم رهبری واقعا قاطعتر باشند. اقدامات شهرداری در ایجاد فضاهای سبز و بوستانها و کمربند سبز تهران هیچ ربطی به قطع درختان و خشک شدن باغها ندارد.
انتظار میرفت بعد از این همه تذکر به شهرداری در مورد حفظ و صیانت از باغها، حداقل از شهردار «سوال» میشد. ولی اصلا از تذکر جلوتر نرفت.
قطع درخت را با هیچ بهایی نمیتوان جبران کرد. یک میلیارد و ششصد میلیون تومان جریمهای که میگویند میخواهند از مالک باغ ستارخان بگیرند پول یک واحد آپارتمانی که آنجا ساخته خواهد شد هم نیست. مثلا در مورد بوستان «مادر» الان شورای عالی شهرداری از شهرداری شکایت کرده است. خود من اگر ١٠٠ طبقه هم ساخته شود، باز پیگیر اجرای قانون و مطالبات خودم هستم.
ولی من هنوز جواب سوالم را نگرفتهام.
من خواهش میکنم این سوال را از دیگر اعضای شورا هم بپرسید. بپرسید چرا تذکرات شما به جایی نمیرسد. من با وجود تمام ارادتی که به همکارانم دارم براین باورم که تعدادی از اعضا در مورد تلاشهای کمیسیونهای مجاور خود در شورا بیتفاوتند. یعنی همگرایی لازم بین اعضا وجود ندارد. ما ابزار نظارتی قوی نداریم. من که خودم چند دهه در شهرداری بودهام واقعا بعضی وقتها احساس عجز میکنم در پیگیری مطالباتم. شما نگاه کنید، الان بسیج در شهرداری مناطق پایگاه دارد، حراست دفتر دارد، بازرسی پایگاه دارد، اما شورای شهرهیچ جایگاهی در مناطق ندارد. من احساس میکنم در مورد وظایف نظارتیمان در شورا داریم کم میآوریم. من شورای اول را بسیار قویتر و قابل تراز شورای چهارم میدانم. آنجا برای یک اقدام کوچک غیرقانونی، یا اینکه مثلا چرا حرف شورا را درفلان مورد گوش نکردهاید، شهردار را استیضاح کردند. اما الان چطور؟
راستی ماجرای احداث بزرگراه شوشتری و عبور آن از سرخه حصار به کجا رسید؟
الان محیط زیست از شهرداری شکایت کرده و پروژه متوقف است. ما هم با دقت آن را پیگیری میکنیم.
درنهایت عملکرد شهرداری را در حفظ و صیانت از باغها چطور ارزیابی میکنید؟
من شهرداری را در این مورد موفق نمیدانم. به نظرم شهرداری در مورد حفظ باغها رفوزه شده است. شهرداری در مواردی خوب کار کرده و باید هم تشویق شود. ولی باید اولویتها را تعیین کرد. آیا توسعه مترو مهمتر است یا احداث پلهای متعدد؟