ایران، صد و دومین کشور دنیا از لحاظ سطح رفاه
شهروندان:
سطح رفاه، یکی از شاخصهای ارزشی در هر جامعه ای محسوب میشود که جامعه ایرانی با توجه به ویژگیها و شرایط منحصر به فرد خود چندان جایگاه مناسبی در میان سایر کشورها ندارد.
این را گفتههای رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران و بر مبنای آمار موسسه معتبر و جهانی لگاتوم میگوید که بر اساس ۸ معیار اقتصاد، کارآفرینی، فرصتهای شغلی، حکومتداری، آموزش بهداشت، امنیت- آسایش،آزادی فردی و سرمایه اجتماعی ووضعیت اقتصادی مالی و روانی، سطح رفاه مردم دنیا را بررسی میکند.
به گفته صفاری، در این تحقیق که به تازگی از سوی این موسسه صورت گرفته و روزنامه قانون برای نخستین بار آن را منتشر میکند، ایران از بین ۱۴۲ کشور مورد مطالعه جایگاه ۱۰۲ را به دست آورده است. صفاری نیا یادآور میشود: در آمار شاخص لگاتوم کشورهای نروژ، دانمارک، سوئد، استرالیا، نیوزلند و کانادا رتبه ۱ تا ۶ را به دست آورده و آخرین رتبه متعلق به کشورهای آفریقای مرکزی و افعانستان است.
ایران با سطح رفاه زیر متوسط
«بر طبق بررسی این موسسه رتبه ۱ تا ۳۰ متعلق به کشورهایی است که سطح رفاه آنها بالاست و شرایط مطلوبی دارند. رتبههای ۳۱ تا ۷۱ را کشورهایی با سطح رفاه متوسط کسب کردهاند. رتبه های۷۲ تا ۱۱۲ که ایران نیز جزو این گروه است دارای سطح رفاه زیر متوسط و ۱۱۳ تا ۱۴۲متعلق به کشورهایی باسطح رفاه پایینی است.» این استاد دانشگاه اشاره ای به وجود بحرانهای مالی که کشورهای دنیا با آن مواجهند میکند و میافزاید:شاخصهای رفاه در تمام مناطق افزایش داشته است. این در حالی است که کشور ما از سطح رفاهی زیر متوسط برخوردار است به همین دلیل آمار مهاجرت بالاست. وی تاکید میکند: وزارتخانههای بهداشت و ارشاد، سازمان بهزیستی و تامین اجتماعی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید شرایطی را فراهم آورند که میزان سلامت اجتماعی افزایش یابد. که این موضوع باعث میشود آسیبهای اجتماعی کم و شکوفایی اجتماعی زیاد شود.
شاخصههای سلامت اجتماعی
شکوفایی، همبستگی، مشارکت، پذیرش و انسجام اجتماعی از جمله شاخصههای سلامت اجتماعی هستند. به گفته عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران بیکاری، فقر، سطح پایین کرامت و پایگاه اجتماعی متخصصان، عدم صلاحیت برنامه ریزان، طلاق عاطفی، نزاع و کشمکشهای سیاسی، رفع مسئولیت و دلیلتراشی در زندگی فردی و اجتماعی، افسردگی اجتماعی، ارتباط موثر با سایر کشورها، عدم تهدیدهای و تحریمهای بینالمللی، خشونت، کاهش انگیزه تحصیل، پیشرفت مدارک پولی، اخبار رسانهها، بیاعتمادی، نوسانات در قیمتها، ترافیک و آلودگیها از جمله شاخصههای انسجام اجتماعی هستند.صفارینیا میافزاید: احساس امنیت اجتماعی، شادی اجتماعی، توزیع عادلانه درآمد، هویت و رفاه اجتماعی، تامین اجتماعی، رعایت آزادیهای فردی، قانون مندی و رعایت حقوق شهروندی، رضایت شغلی، امنیت شغلی، کیفیت زندگی، راهکارهای کنار آمدن با استرس، سرپناه، مسئولیت پذیری اجتماعی، شایسته سالاری و حمایت خانواده شاخصههای شکوفایی اجتماعی هستند.
وی درباره شاخصههای مشارکت اجتماعی نیز میگوید:برقراری موثر با دیگران، تاب آوری، محیط زیست پاک، خدمات شهری، نوعدوستی، دسترسی همگان به اوقات فراغت، ارتباط پایدار با شبکههای اجتماعی، صمیمیت و هوش هیجانی از جمله ویژگیهای مشارکت اجتماعی محسوب میشود. به گفته رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران رواج رذایل اخلاقی مثل تهمت، دروغ، غیبت و کاهش سطح قباحت آنها نیز جزو مولفههای پذیرش اجتماعی است. صفارینیا معتقد است در جامعه ای که بیکاری زیاد است، توزیع درآمد به درستی صورت نمی گیرد، عدم صلاحیت مدیران وجود دارد، رفاه اجتماعی پایین است، حقوق شهروندی رعایت نمی شود و احساس امنیت پایین است آن وقت عدم امنیت و تبعیض شغلی، ناامیدی، رعایت آزادیهای فردی، جنگ و تهدید و زنان بیسرپرست مشاهده میشود.
سلامت اجتماعی افزایش یابد
طبق مطالعه ای که در ایران با نگاه بومی و ملی بین اساتید روان شناسی صورت گرفته است در جامعه ای که میزان سلامت اجتماعی پایین باشد رفتارهای مغایر شهروندی، بیماریهای سایکوسوماتیک ( روان – تنی)همچون زخم معده، میگرن، قلبی -عروقی و پرخاشگری زیاد میشود. در چنین جامعه ای نوجوان ۱۸ ساله ای قهرمان ملی یک کشور را به قتل میرساند یا به دلیل پایین بودن مسئولیت اجتماعی حادثه سعادت آباد اتفاق میافتد. صفاری نیا معتقد است: زمانی که حال خوبی داشته باشیم رفتارهای نوعدوستانه در ما با افزایش روبهرو میشود اما زمانی که استراحت نداریم فکر منفی به سراغمان میآید. وی تاکید میکند: برای کم کردن خشونت در جامعه لازم است سلامت اجتماعی و سطح رفاه را افزایش دهیم.
از کجا بفهمیم عصبانی هستیم؟
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران درباره شیوههای کنترل خشم که نقش مهمی در تعیین سطح رفاه مردم دارد، توصیه میکند: برای کاهش خشونت لازم است رفتارهای جامعه یار همچون اصول اخلاقی، شادی، حقوق شهروندی، بالا بردن سطح رفاه مردم و توجه به سلامت اجتماعی را ترویج کنیم. به گفته صفاری نیا انسانها در دو سطح برای رفتارهایشان تصمیم میگیرند.قشر مخ که رابطه مستقیمی با فکر کردن و حل مسئله دارد و دیگری ناحیه ای زیر قشر مخ که مرکز جنگ و گریز است تالاموس، هیپوتالاموس و آمیگدال نام دارند که اول رفتار میکند و فکر میکند. اولین مهارت در کاهش خشم این است که با قشر مخ رفتار کنیم.
رئیس کمیسیون روان شناسی سازمان نظام روانشناسی با اشاره به اینکه دلایل بروز خشم یا درونی یا بیرونی است میافزاید: برخی از مجموعه عوامل موجب برانگیخته شدن خشم در فرد میشود که این عوامل به جهان بیرونی فرد برمیگردد به طور مثال پایمال گشتن حقوق، بیحرمتیها، آسیب یا از دست رفتن دارایی، درگیریهای زناشویی. گاهی نیز هیچ عامل بیرونی مشخصی وجود ندارد که تبیین کننده خشم فرد باشد. معمولاً چنین خشمی ناشی از دنیای درونی فرد است. برای مثال خشم ناشی از انتظارات نابجا از خود و دیگران، خشم ناشی از احساس مقصر بودن که در این مواقع ممکن است تپش قلب بگیریم، گردنمان تیر بکشد یا رنگ صورت قرمز شود. وی درباره استفاده از مهارتهای کنترل خشم میگوید: فراگیری مهارتهای زندگی، ابراز وجود، نوشیدن آب، شمرده تا ۱۰، دوش گرفتن، ورزش، تغییر باورهای غیر منطقی از جمله راهکارهایی است که میتوان به هنگام بروز خشم از آنها استفاده کرد. صفاری نیا تاکید میکند کسانی که میفهمند باید مراقب آنهایی که نمی فهمند باشند. ضمن اینکه ما نباید اجازه دهیم که دیگران به راحتی همانند دکمه پنکه، ما را در کنترل خود بگیرند و دکمه اعصاب ما را بفشارند. از سویی دیگر شما یا حق دارید دعوا کنید یا خوشحال باشید.
چون پس از عصبانیت دیگر شاد نیستید. اگر چه خشم هیجانی طبیعی است اما اگر به دفعات اتفاق بیفتد مخرب و پیامدهای ناگواری را برای فرد و اطرافیانش در پی خواهد داشت. در واقع رفتارهای پرخاشگرانه تاثیرات مخربی در خانوادهها به خصوص رابطه زوجین خواهد گذاشت. همچنین میتواند مشکلاتی در محل کار، در روابط بین فردی و به طور کلی در کیفیت زندگی افراد به وجود آورد.دکتر صفاری نیا در این باره میگوید: پرخاشگری یک رفتار اجدادی معمول در تمام گونههای حیوانی است. تحقیقاتی صورت گرفته که نشان میدهد به واسطه ترشح تستسترون رفتار پرخاشگری درموجودات نر بیشتر مشاهده میشود. همچنین انتقال دهنده عصبی سروتونین نیز میتواند روی بسیاری از رفتارهای انسان از جمله خشونت و پرخاشگری تاثیر بگذارد.حتی پدر و مادر پرخاشگر ممکن است حساسیت و تحریکپذیری را به فرزند خود منتقل کنند. وی میافزاید: گاهی پرخاشگری به طور ذاتی در حیوانات مشاهده میشود به طور مثال سگ به دنبال گربه و گربه نیز به دنبال موش میدود.
از طرفی دیگر نوعی ماهی به نام فایتر است که به طور ژنتیکی با ماهیهای دیگر نمی تواند تعامل داشته باشد و باید به تنهایی در آکواریوم زندگی کند. صفاری نیا یادگیری و عوامل محیطی را از دیگر عوامل پرخاشگری میداند و میگوید: عواملی که پیرامون انسان هستند نیز میتوانند در بروز پرخاشگری اثر گذار باشند همانند مشاهدات اجتماعی، مشاهده اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد مانند درگیریهای اجتماعی، محدودیتهای اجتماعی، تبعیضات و بیعدالتیها و… سبب ایجاد خشم و پرخاشگری میشود.به طور مثال اگر در محیط کار داد زده باشیم و کارمان پیش رفته باشد یاد میگیریم که با داد زدن کارهایمان را جلو ببریم. یا اینکه وقتی والدین به قشقرقهای فرزند پاسخ مثبت بدهند کودک یاد میگیرد که با پرخاشگری میتواند به خواسته هایش برسد.
والدین مهارتهای فرزندپروری کسب کنند
این استاد دانشگاه معتقد است افزایش آگاهی پدر و مادر از مهارتهای فرزندپروری باعث میشود والدین از روش های نوین علمی و درست تری بهره ببرند اما عدم اطلاع و اطاعت بی چون و چرا از خرده فرمایشهای فرزندان، موجب پرتوقع تر شدن آنها میشود. به طوری که امروزه شاهد تهیه وسایلی همچون مبایل و آی پد برای فرزندان کوچک هستیم. وی اشاره ای به مهارتهای ده گانه زندگی میکند و یادآور میشود: فراگیری مهارتهایی همچون توانایی آگاهی از خود، توانایی ارتباط مؤثر، توانایی همدلی، توانایی تفکر خلاق، توانایی حل مسئله، توانایی تفکر انتقادی، توانایی مقابله با استرس، توانایی همدلی با دیگران، توانایی مهارتهای بین فردیسازگارانه و توانایی تصمیمگیری میتواند در کنترل خشم تاثیرگذار باشد.
صفاری نیا با انتقاد از نحوه آموزش کودکان و نوجوانان در مدارس میافزاید: ما نتوانستیم مدل تربیتی درستی را در مدارس اعمال کنیم به طوری که دانش آموزان به دلیل عدم یادگیری صحیح با کوچکترین ناکامی از کوره در میروند و به پرخاشگری روی میآورند. رئیس کمیسیون روانشناسی سازمان نظام روان شناسی اشارهای نیز به سبکهای فرزندپروری میکند و ادامه میدهد: والدین در تربیت فرزندان خود سبکهای گوناگونی را اعمال میکنند که سبک مقتدرانه موفق ترین روش فرزند پروری است. در واقع در این شیوه والدین صمیمی و دلسوزانه عمل میکنند و نیازهای کودک را مقدم بر نیاز خود میدانند. آنها قاطع و شیوه آنها به جای تنبیهی بودن حمایت کننده است. تحمل عصبانیت کودک را دارند و به تلاشهای کودک توجه میکنند. این شیوه به فرزندان کمک میکند تا با هنجارهای اجتماعی بهتر سازگار شوند. وی درباره سبک مستبدانه میگوید: والدین مستبد، سرد و طردکنندهاند. در این سبک فرزندان والدین از قوانین سختگیرانهای پیروی میکنند.
برای کنترل کودکان خود از شیوههای ایجاد ترس استفاده میکنند. این والدین انتظار دارند فرمانهای آنها بدون چون و چرا اطاعت شود. والدین درشیوه استبدادی کمترین مهرورزی و محبت را از خود نشان میدهند.سبک فرزندپروری آسان گیرانه نیز از نگاه این استاد دانشگاه فرزندان را خودشیفته و به تبع آن پرخاشگر به بار میآورد. چرا که والدین کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود دارند و به آنها اجازه میدهند در هر سنی که باشند خودشان تصمیمگیری کنند.این نوع خانوادهها معمولا آشفتهاند. در واقع والدین سهل انگار در عین آنکه به ظاهر نسبت به کودکان خود حساساند، اما توقع چندانی از آنها ندارند. این والدین همچنین در بیشتر موارد در مقابل بهانهجویی و شکایت کودک، زود سر تسلیم فرود میآورند. این والدین به ندرت به فرزندان انضباط میدهند و با آنها ارتباط برقرار میکنند.وی معتقد است هم اکنون در جامعه استانداردهای سلامت اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و این موضوع میتواند خشونتهای اجتماعی را افزایش دهد. به گفته صفاری نیا سلامت در انسان جسمی، روحی، معنوی و اجتماعی است. به طوری که اگر جامعه ای ناسالم باشد میتواند روی افراد سالم نیز تاثیرات منفی بگذارد.
منبع: قانون