ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
شاخص‌‏های تبیین عدالت چیست؟

عدالت اجتماعی؛ از راهبرد تا اجرا

شهروندان – دکتر محسن صمدی:
عدالت را « نهادن هر چیز در موضع خود[1]»، معنا کرده‌‏اند. عنصر عدالت از جهتی با عنصر عقل و حق نیز هم معناست و جالب آن‏که این عناصر هر سه از گمشده‌‏های آدمی است و با فطرت کمال طلب او سازگاری کامل دارد.

عدالت اجتماعیعدالت از آن دسته از اهداف آرمانی است که منحصر به اسلام نبوده و خواسته‏ تمامی ادیان و جوامع بشری است. گرچه در تعریف عدالت و مختصات آن ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد، امّا آن‏چه مسلم است این‏که عدل و امامت از مهم‏ترین شاخصه‌های مذهب شیعه و وجه مخصصه آن از سایر مذاهب اسلامی است. شاید از همین منظر بتوان ضرورت تشکیل حکومت مبتنی بر عدالت را که در نظریه ولایت فقیه منعکس می‌‏باشد، توجیه نمود.

از دیدگاه حکومت اسلامی عدالت از ارکان زیربنایی است. اساساً برقراری عدالت، علت وجودی و غایی حکومت محسوب و نظام اسلامی منهای عنصر عدالت توجیهی ندارد. این‏که عدالت خود فی نفسه هدف است و یا هدفی مرحله‌‏ای و واسطه‏‌ای است برای رسیدن به هدفی عالی‏تر، موضوعی است که جای بحث و تفصیل آن در فلسفه و حکمت اسلامی است، امّا اجمالاً باید اذعان نمود عدالت و استقرار آن در نظام اسلامی در طول هدف غایی خلقت بوده و همه‏ انبیاء و اولیاء الهی به آن مأمور شده‌‏اند.

حکومت اسلامی اگر با چند شاخصه‏ی مهم معرفی و از انواع دیگر حکومت قابل تشخیص و تمایز باشد، بدون شک تلاش در برقراری و اقامه‏ قسط و عدالت یکی از مهم‏ترین این شاخصه ‏هاست. امّا به راستی مفهوم عدالت، خود با چه شاخصه‏ هایی قابل شناسایی است؟

عدالت مانند هر مفهوم چند وجهی دیگر دارای ابعاد مختلفی است؛ عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی، عدالت قضائی، عدالت اداری که البته هرکدام تعاریف و شاخصه‏‌های خاص خود را دارند. عدالت به طور عام و با هر تعریف متفاوتی که بیان گردد، دارای دو طرف مشخص است؛

۱٫ طرف نهاد برقرار کننده و اصطلاحاً اقامه کننده‏ عدالت که معمولاً به حکومت‎ها و دولت‏ها بر می‏گردد.

۲٫ طرف دیگر آحاد مردم که جویندگان برکات و گیرندگان مواهب ناشی از اجرای عدالت هستند.

از سوی دیگر تحقق عدالت نیز مستلزم دو جنبه است؛

۱٫ جنبه نظری

۲٫ جنبه عملی

جنبه‏ی نظری عدالت، شاید به دلیل تبیین مبانی نظری و نقشه مسیر نیل به عدالت، مهم‏تر از جنبه‏ی عملی آن باشد. امّا در عین حال، جنبه‏ی نظری تا به مرحله‏ی عملیاتی و اجرایی نرسد، اثرات آن در جامعه مشهود و ملموس نمی‏ گردد.

در هر حال بدیهی است که نظام اسلامی برای رسیدن به اهداف خود و پیش‏بینی تمهیدات لازم برای تعالی آحاد جامعه در مسیر کمال مقرّر خود، نیازمند استقرار قسط و عدل در جامعه است. در این صورت قبل از هر چیز باید اهداف مرحله‏ ای و شاخص‏های رسیدن به اهداف از پیش طراحی شده، تعریف و تبیین گردد تا وحدت نظر و اشتراک مفاهمه بین همه افراد جامعه حاصل گردد.

هم‏چنان‏که بنا بر راهبرد تبیین شده توسط رهبر معظم انقلاب، کمال جامعه مبتنی بر دو بال پیشرفت و عدالت تلقی شده است، مفهوم عدالت نیز مانند مفهوم پیشرفت باید دارای رویکردی بلند مدت (چشم‏انداز) و نیز برنامه‏ های عملیاتی کوتاه مدت باشد. ضرورت پایش مستمر اهداف عدالت محور ایجاب می‏کند که این برنامه‏ها به پیوست شاخص‏ها و معیارهایی برای سنجش میزان تحققشان ارایه گردند. این علایم و شاخص‏ها به مثابه‏ی نشانه‏های مقطعی از یک مسیر طولانی و بلندمدت، هم مسیر را تا رسیدن به اهداف روشن می‏کند، هم درستی و صحت راه پیموده شده از کلّ مسیر را می‏نمایاند.

به عنوان مثال اگر مواد و اهداف مشخصی از برنامه‏ی پنج‏ساله توسعه، مسیر پیشرفت و توسعه کشور به سوی رشد و تولید اقتصادی کشور را مشخص می‏‌کند، برنامه ‏های تحقق عدالت و نقشه راه مبتنی بر آن نیز باید پا به پای افزایش کمّی شاخص‏ها، مسیر مورد نظر تا تعالی آحاد جامعه بر اساس قسط و عدالت اسلامی را تبیین نماید.

بدیهی است که نهادینه سازی اجرای عدالت در جامعه، مستلزم تعریف شاخص‏ها و معیارهای تحقق عدالت در هر بخش است. در این مسیر همواره باید اهداف مورد نظر را رصد نموده و هم‏زمان راهبران و رهروان را از طول مسافت درپیش و منزلگاه‌‏های بین راه تا رسیدن به مقصود آگاه نمود.

بنابراین همان‏گونه که توسعه و یا پیشرفت دارای شاخص‏هایی است، برای عدالت نیز می‏توان شاخص‏هایی را تعریف نمود. به‏طور مثال شاخص‏های پیشرفت و عدالت را در سیاست‏های کلّی برنامه‏‏ی پنج‏ساله به شرح ذیل می‏توان تفکیک و مشخص نمود.[۲]

۱٫ سیاست‌های ناظر بر پیشرفت، که در قالب رشد و توسعه‏ اقتصادی تعریف شده ‏اند.

۲٫ سیاست‌های ناظر بر عدالت و اقتضایات آن، که در قالب گسترش عدالت اجتماعی قابل احصاء و تبیین است.

شایان ذکر است که هر دو دسته این سیاست‌ها، مکمّل یکدیگر بوده و در توزیع جغرافیایی امکانات کشور (آمایش سرزمین) می‏‌توانند نقش عدالت محور خود را ایفاء نمایند. به نحوی که در عین توجّه به رشد و پیشرفت اقتصادی، در نهایت به کاهش فاصله‌‏ی طبقاتی و پرکردن شکاف بین اقشار فقیر و غنی (عدالت اجتماعی)، منجر گردد.

بخشی از سیاست‏های ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری به شرح زیر می‌‏باشد:

۱٫ رعایت ارزش‌های اسلامی، انقلابی و مبتنی بر الگوی توسعه‏ی ایرانی – اسلامی

۲٫ توجّه به رویکرد دو جانبه و توأمان پیشرفت و عدالت

۳٫ توجّه به سیاست‌های کلّی اصل ۴۴ قانون اساسی

۴٫ توجّه به ملاحظات زیست محیطی، توسعه‏ی پایدار و عدم اسراف و تبذیر در مصارف و منابع و کلاً رعایت الگوی مصرف بهینه

۵٫ توجّه به نقشه‏ی جامع علمی و راهبردهای متّکی بر نهضت نرم‌افزاری

۶٫ گسترش عدالت اجتماعی و کاهش فاصله میان طبقات جامعه

۷٫ آمایش سرزمین و توزیع بهینه امکانات برای توسعه‏ی متوازن مناطق مختلف جغرافیایی کشور

۸٫ توجّه به اهداف چشم‌انداز و رسیدن به جایگاه سرآمدی ایران در منطقه، در افق چشم‌انداز

۹٫ تحقق اهداف کمّی و شاخص‌های کلیدی درچارچوب اهداف متعین بخش در قالب سیاست‌های کلّی برنامه و تعیین برنامه‌های سالانه در افق برنامه پنجم توسعه

۱۰٫ تعیین نقش و وظایف دستگاه‌ها و نقش آفرینان برنامه به تفکیک بخش‌های دولتی، خصوصی و تعاونی زمان‌بندی اجرا، بودجه و سایر اقتضایات تحقق برنامه‌ها

نگاهی دوباره به این راهبردها بر پایه رهیافت ارزشمند پیشرفت و عدالت، در صورتی‏که با اجرای مدبرانه‏ای نیز توأم گردد، آمیزه‏ی مبارکی می‏گردد که آینده امید بخشی را برای کشور نوید خواهد داد. انشاء الله(*)

پی نوشت:

[۱] – وضع شیئی فی موضعه، نهج‏البلاغه: «العدل یضع الامور فی مواضعها»

[۲] – سیاست‏های کلّی برنامه‏ی پنجم توسعه‏ی کشور، ابلاغی مقام معظم رهبری

برچسب‌ها :