ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

من، جنبش دانشجویی، ۷۰ سال دارم

شهروندان:
16آذر، رخدادی است با قدمت 70 ساله. تقویم را اگر ورق بزنیم کمتر مناسبت غیرمذهبی می بینیم که چنین پیشینه یی داشته باشد. 1332 بود که این روز، در حافظه تاریخی یک ملت ماند و 16 آذر به واژگان فرهنگ لغت بسیاری اضافه شد. امروز دیگر وقتی عنوان «16 آذر» بر زبان می آید، ناخودآگاه دانشجو و دانشگاه بر ذهن ها نقش می بندد.

دانشجوجنبش دانشجویی، تغییرات و تحولات و بالاو پایین کم نداشته است. همین بس که این جنبش در ۱۳۳۲، بر تفکرات ضدامریکایی شاکله یافت اما امروز این تفکر بخش اصلی این جنبش را تشکیل نمی دهد و موضوعات دیگری اهم محسوب می شوند. جایگاه جنبش دانشجویی نیز در تاریخ ایران آنقدر والابوده و نهاد دانشگاه آنقدر در سیاست ورزی تاثیرگذار بوده که به جرات می توان گفت کمتر واقعه سیاسی در کشور تحت تاثیر جنبش دانشجویی نبوده است. گواهش اینکه این جنبش دانشجویی بود که در ۷۶، در موفقیت سیدمحمد خاتمی نقش اصلی را داشت به ناچار از بیان نقش دانشجویان در سالهای ۸۴ و۸۸ گذر می کنیم و مجددا می بینیم که پیشقراولی جنبش دانشجویی بود که موفقیت روحانی در انتخابات را رقم زد. به هر حال دانشجویان، نقشی بی بدیل در سیاست کلان کشور داشتند و هر جا که لازم بوده، دانشجویان بوده اند که در صحنه حاضر شده اند.

امروز اما نسل جدید دانشجویان پا به دانشگاه ها گذاشته اند و به روایت خیلی از فعالان قدیمی دانشجویی، جنبش دانشجویی در حال پوست اندازی است. از انتقاداتی که به سردمداران جنبش دانشجویی در چند سال اخیر وارد است و اشتباهاتی که باعث شده نسل نوی دانشجوها، رغبتی به ادامه این راه ۷۰ ساله نداشته باشند، رفتار قیم مآبانه قدیمی هاست. این رفتار و اخلاق تشکیلاتی با خصوصیات نسلی جوانان امروزی گره خورده تا نشانگر این مهم باشد که دانشجوهای نسل چهارم انقلاب به زودی تغییرات بزرگی در جنبش دانشجویی ایجاد خواهند کرد. امسال به دور از چشمان ما و بدون اینکه متوجه شویم، متولدین ۷۴ هم وارد دانشگاه ها شدند و نخستین فارغ التحصیلان دهه هفتادی نیز پا به جامعه گذاشتند. نسل دانشجوی امروزی، یاد و خاطره یی ازدوران شکوفایی خاتمی ندارند و خواسته ها و آرمان های حداقلی خواهند داشت. جنبش دانشجویی، این روزها، می تواند دوباره به اوج خود بازگردد و دانشجوها، این قشر «صرفا مهم در زمان انتخابات» و این «ابزار سوءاستفاده کنندگان از قدرت» به این فکر می کند که جانی مجدد بگیرد و اشتباهات پیشنین خود را تکرار نکند و دیگر آلت دست سیاستمداران نباشد. جنبش دانشجویی به یقین به زودی سوی فعالیت های خود را به موضوعات اجتماعی و فرهنگی هدایت خواهد کرد و پیکان اهداف خود را از سیاست کنار خواهد کشید. باید دید وقتی چنین شود، نقش جنبش دانشجویی در سیاست چگونه تعریف می شود؟! قشر دانشجوی امروزی، اولاکه تحمل مبارزه و انتقاد و به عبارتی پای لرز حرف هایش نشستن را ندارد و ثانیا که با توجه به خصوصیات نسلی اش، دغدغه هایش چیزی جدا از سیاست تعریف می شود. اما سوال اصلی اینجاست که آیا روح و هویت اصلی جنبش دانشجویی که واکنش نسبت به مسائل است، همچنان حفظ خواهد شد یا دانشجوی نسل جدید ترجیح می دهد بی خیال تر و راحت تر زندگی کند و آرامش و آسایش اش را به گونه یی دیگر تامین کند؟ سوال ها فراوانند. پاسخ ها باید گفت.

عرفان صفی‌پور- اعتماد