طراحی سبز؛ فرصتی برای ارتقاء کیفیت محیطی شهر تهران
شهروندان – مینو حریرچیان:
امروزه با توجه به مشکلات زیستمحیطی موجود، افرادی که در ساختن و تجدید ساختار شهر دستاندرکارند، عمیقا درگیر تلاش برای جلوگیری و محدود کردن اثرات این آسیبهای زیستمحیطی هستند.
رویکرد سبز در شهرسازی، تلاشی در راستای دستیابی به شهری است که بدون وارد آوردن آسیبهای طولانی مدت، به توسعه دست یابد. در این یادداشت سعی شده است تا مختصراً به بررسی ابعاد طراحی سبز و معرفی روشهایی کاربردی، که از دیدگاه کلیف ماتین دارای اهمیت هستند، پرداخته شود.
اکنون مقدار قابل توجهی ازآلودگیهای زیست محیطی در ارتباط با فرآیند ساختوساز هستند. در ساختوساز سبز، در وهلهی نخست، راههای دیگر تامین نیاز بررسی میشود. یکی از این راهها حفاظت از ساختمان مربوطه است. (به معنی اضافه کردن به ساختمان، انطباق و یافتن کاربریهای جدید برای ساختمان موجود در هرجایی که امکانپذیر باشد.) در خصوص انتخاب مصالح، به عنوان راهنمایی تقریبی، شدت انرژی مصالح ساختمانی به عنوان راهنمای درجهی سبز بودن آن عمل خواهد کرد.
هر چه انرژی مصرف شده برای تهیهی یکی از مصالح ساختمانی کمتر باشد، سبزتر خواهد بود. از موارد دیگری که باید در طراحی ساختمانها رعایت شود، انعطافپذیر بودن آنها است. در طراحی ساختمانها باید توجه شود که آنها بتوانند برای نسلهای آینده هم قابل استفاده باشند و قابلیت تغییرپذیری داشته باشند. برای مثال، وجود راهپلهها و راهروها و… نباید به گونهای باشد که در آینده مانع استفاده از ساختمان به نحو مطلوب شود.
اصول دیگر، طراحی ساختمانهایی متناسب با محیطزیست محلی و جاگذاری آنها در مسیرهایی است که دسترسی مناسبی به وسایل حملونقل عمومی داشته باشند.از نظر کلیف ماتین، سرمایهگذاریها باید برای ساختمانهایی که طول عمر بالایی دارند و همینطور مصرف انرژی آنها کم است صورت بگیرند. در رابطه با سیستم حملونقل در رویکرد سبز، گفته میشود که سیستم حملونقل پایدار، سیستمی است که حملونقل و کاربری زمین در ارتباط با هم باشند و نیاز کمتری برای حملونقل ایجاد شود. همینطور نسبت بالایی از جابهجاییها از شیوههای دوستدار محیطزیست مثل حرکت پیاده، دوچرخهسواری و حملونقل عمومی انجام شوند.
از نظر کلیف ماتین، هدف سیاستهای برنامهریزی و طراحی شهری باید بر اساس کاهش نیاز به جابهجا شدن باشد. یکی از الزامات این مسئله، ایجاد تغییراتی فرهنگی در مردم است. به گونهای که برای جابهجایی، کمتر به اتومبیل متکی باشند. در رابطه با طراحی بلوکهای شهری، باید توجه داشت که در توسعهی پایدار زونبندی کاربریها رد میشود و بر کاربریهای مختلط تاکید میشود. بر خلاف شهر مدرنیستها که از زونبندی کاربریها حمایت میکند. همچنین این نظر مطرح شده است که شهری که دارای کاربریها با دانهبندی ریز باشد، از احتمال بیشتری برای کاهش نیاز به سفر و ایجاد محیطی جالب و قابل زندگی برخوردار خواهد بود. همچنین از نظر کلیف ماتین، تعداد پروژههای کوچک و متوسط مقیاس در شهر باید بیشتر از بزرگ مقیاسها باشد. همینطور ساختمانها باید حداکثر ۳ یا ۴ طبقه باشند. این نوع بلوکها، فرم مناسبی برای تراکمهای زیاد مرتبط با شهر فشرده هستند.
اکنون و پس از آشنایی با ویژگیهای شهر سبز مورد نظر کلیف ماتین، می توان گفت که اکثر این اصول در تهران رعایت نمیشوند. در رابطه با تخریب یا حفاظت از ساختمانها، به ارزیابی انرژی مصرفی پرداخته نمیشود. آنچه که عمدتا اتفاق میافتند تخریب و جایگزینی ساختمانها است. در رابطه با انتخاب مصالح، محاسبهی شدت انرژی آنها انجام نمیگیرد. به خصوص در تهران که انتخاب مصالح بستگی بیشتری به زیباییشناسی و تقاضای مردم دارد تا شدت انرژی استفاده از مصالح. علاوه بر اینها، کسی به ساختن ساختمانهای انعطافپذیر اهمیتی نمیدهد و عمدتا قابلیت تغییر پذیری برای نسلهای آینده را ندارند.
اقدامات مرتبط با حملونقل که در تهران انجام میشوند، محدود به مسائلی مثل طرح ترافیک هستند اگر برای چند روز این طرح اعمال نشود، ترافیک و آلودگی بازمیگردد. این اقدامات اگر با بهبود شبکهی حملونقل عمومی همراه نشوند، باعث افزایش فقر در طبقات فقیر جامعه میشوند و عدالت را که از اصول توسعهی پایدار است کاهش خواهند داد. حملونقل عمومی تهران در چند ساله گذشته بهبود خوبی داشته است، اما همچنان برای این شهر کافی نیست و باید از نظر کمی و کیفی ارتقا یابد. حرکت پیاده و دوچرخه سواری نیز همچنان در تهران بی دردسر نیستند. شاید در این زمینه، به اقداماتی مکمل برای فرهنگ سازی در این عرصه احتیاج باشد.
دانشجوی مهندسی شهرسازی دانشگاه تهران