ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

چرا دولت زمان جنگ فساد کمتری داشت

شهروندان – سعید لیلاز:
به طور کلی دوعامل اصلی باعث شکل‌گیری فساد اقتصادی می‌شود و تا با این دو عامل برخورد نشود بقیه برخوردها شکلی و موقتی است.

سعید لیلازعامل نخست بزرگ‌شدن نقش دولت و افزایش تصدی‌گری آن در اقتصاد و عامل دوم بسته‌بودن فضای سیاسی و رسانه‌ای است، این مساله به کشور خاصی هم ربطی ندارد هر کجای جهان، این دو کنار هم باشد، فساد خودبه‌خود شکل می‌گیرد. برای همین آنچه باعث شد که سطح فساد در هشت‌سال گذشته، رشد بی‌سابقه پیدا کند این بود که سهم، نقش و اندازه تصدی‌گری دولت در اقتصاد به بالاترین حد تاریخی خود رسید. اینجا شاید یک مقایسه ضمنی خالی بد نباشد.

خیلی وقت‌ها این پرسش مطرح است که در زمان جنگ هم دولت قدرتمند بود و سهم دخالتش در حوزه‌های مختلف زیاد، پس چرا ما آن زمان فساد نداشتیم؟ اما این دخالت در مقایسه با هشت سال گذشته، بسیار کمتر بود. از سویی آن موقع جنگ بود و زمان اضطرار نباید با شرایط عادی یکسان فرض شود. فضای سیاسی هم بازتر بود و ما اصلا در زمان جنگ فقدان آزادی رسانه و مطبوعات نداشتیم. فرق دیگر این دوره با زمان جنگ این بود که شاید آن زمان، دولت از روی اضطرار وظایفش زیاد شد اما اینقدر درآمد نفتی و منابع نداشتیم و فضای انقلابی‌ای که بر کشور حاکم بود باعث می‌شد هر کسی نتواند یک‌شبه میلیاردر شود و کسی هم متوجه نشود. مساله اساسی دیگر نقش مجلس است. تا جایی‌که در مجلس دوم در اوج جنگ ایران و عراق، ما قضیه‌ای به نام مساله ۹۹ را داشتیم.

۹۹ نفر از نمایندگان مجلس درخواست استیضاح و برکناری دولت موسوی را طرح کردند. همین مساله، یعنی فعال‌بودن جناح‌ها، نوعی مراقبت از فضای سیاسی موجود را به همراه داشت. نشانه آن‌هم، همان طور که گفتم تلاش چند‌باره برای عزل مهندس موسوی بود. به‌نظر من نباید از نقش نظارتی مجلس غافل شد اما در این هشت‌سال، مجلس کار را به جایی رساند که یک نماینده تتمه لیوان آب رییس دولت را سر کشید و همزمان کارکرد پارلمانتاریسم در ایران بر باد رفت و فاتحه مجلس خوانده شد.

در آن زمان احمدی‌نژاد و مجلس عملا در هم ادغام شده بودند و مجلس دنبال‌چه دولت دیده می‌شد. در این حالت معلوم است که فساد گسترش می‌یابد چون کسی نمانده که از مجلس مراقبت کند. دموکراسی جلو فساد را می‌گیرد اگرچه همیشه کندتر از استبداد حرکت می‌کند و در مجموع زودتر به مقصد می‌رسد. این توصیه که صداهای مخالف در حکومت‌ها خوابیده شود در واقع دستور به فساد است. من شاید الان نقدهای مجلس به دولت را غیرمنصفانه و سیاسی بدانم و فکر کنم که زور بی‌خودی می‌زنند تا از دولت گزک بگیرند اما با توجه به اینکه آن را در راستای کارکرد دموکراسی می‌دانم و از سویی تجربه مجلس قبلی هم به نظرم بسیار به کشور ضرر زد، معتقدم وضعیت موجود مجلس به کارکرد واقعی‌اش نزدیک‌تر است تا مجلس در دولت پیشین.

اشاره‌ای هم به دولت خاتمی می‌کنم و اینکه گفته می‌شود دولت خاتمی سالم‌ترین دولت بعد از انقلاب بود. آیا این فقط به خاطر به‌کارگیری آدم‌های سالم بود؟ به نظر من این حرف نادرستی است. چون ما در اوج کشمکش سیاسی داخلی بودیم و این کشمکش لازمه دموکراسی است. وقتی رییس دیوان محاسبات کشور گفت دولت احمدی‌نژاد پاکدست‌ترین دولت است و بعد همین شخص معاون اول دولت می‌شود؛ معلوم است اینچنین می‌شود. آن هم در دوره‌ای که درآمد ارزی ما هشت‌برابر شد و دولت تصدی زیاد پیدا کرد. البته این پاکدستی را خود احمدی‌نژاد هم فریاد زد که به نظر من فرار رو به جلو بود.

نمونه‌اش آمریکا و در ماجرای مونیکا لوینسکی و کلینتون است، آیا فاش‌کنندگان ماجرا دلشان برای معصومیت مونیکا یا شرف آمریکا سوخته بود؟ خیر، بلکه جمهوریخواهان می‌خواستند با دولت دموکرات برخورد کنند و کلینتون را از مسند پایین بکشند، این کارکرد دموکراسی است. حاکم مراقب است که گزک دست بقیه ندهد تا مورد سوء‌استفاده قرار نگیرد و محکوم هم حواسش هست که گزک بگیرد. این مساله همان اندازه می‌تواند در آمریکا اخلاقی یا غیراخلاقی تلقی شود که در ایران. همه چیز هم به درجه توسعه‌یافتگی کشورها بستگی دارد که در شکل و نوع تعامل این نیروها تفاوت ایجاد می‌کند و آن را شدت و ضعف می‌بخشد. در آمریکا برخورد‌های سیاسی با توسل به ابزار قانون صورت می‌گیرد اما در رواندا با سرنیزه چشم در می‌آورند. غرض اینکه، ماهیت این تعامل‌ها و کشمکش‌ها یکسان و وجودش برای دموکراسی ناگزیر است.

نکته آخر اینکه در سال ۸۴ فساد پیش‌آمده را پیش‌بینی کرده بودم. به همین علت است که حرف‌های آقای «مطهری» برای من تازگی ندارد. اگر فساد را به «شیر» تشبیه کنیم باید گفت ما آن زمان سرش را شکار کردیم اما الان دمش را آورده‌اند و می‌گویند شکارش کردیم.

شرق