ماهواره و قبحزدایی از روابط غیراخلاقی
شهروندان:
همه صاحب نظران بر این عقیده متفق القول اند که خانواده یک نهاد اساسی و یک رکن در جامعه محسوب می شود.به همین دلیل بهترین نهادهای اجتماعی نهادهایی هستند که برنامههای آنها خانوادهمحور باشد چرا که خانواده تنها نهاد فطری و بیبدیل در دنیاست.
اما این نهاد در عصر حاضر با سهمگین ترین حملات و جدی ترین خطرات مواجه است به طوری که بنیان آن را دستخوش تحول کرده است.
بی تردید با وقوع انقلاب صنعتی درغرب و گسترش پیامدهای اقتصاد سرمایه داری در جوامع غربی و به دنبال آن تغییرات سریع و گسترده در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چهره جهان به طرز چشمگیری دگرگون شد.در این هیاهوی ناشی از رشد اقتصاد سرمایه داری و ظهور فناوریهای جدید،همه ظواهر زندگی انسانها نیز از این فرایند در امان نماند و دستخوش تغییرات جدی شد.
این اتفاق با توجه به رشد و گسترش رفاه اقتصادی در جهان و تغییر در سبک و الگوی زندگی مردم طبیعی بود، اما این رویداد همراه با گسترش وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون و ماهواره مسایل نو و جدیدی را برای کشورهایی که تنها پذیرنده و دریافت کننده ظواهر محصولات اقتصادی و فرهنگی غرب بودند، ایجاد کرد.یکی از این اثرات سست کردن بنیان خانواده از طریق ترویج فرهنگ بی بند و باری و گرایش به روابط غیر اخلاقی است.
عشرت شایق، کارشناس مسائل زنان در این باره می گوید:”وجود برخی رفتارهای غیر اخلاقی در جامعه نشان دهنده سست شدن پایههای خانواده و بنیان خانواده است چرا که به این رفتار ها، خیانت به خانواده میگویند.رفتار های غیر اخلاقی به این دلیل است که روابط زناشویی به هر دلیل سست شده و پیکره خانواده زیر سئوال رفته است.کشورهای بیگانه با بسته بندی جذاب از طریق سریال های ماهواره ای روابط خارج از چارچوب و فرا زناشویی را در جامعه ما عادی سازی میکند.در غرب متاسفانه روابط زناشویی از چاردیواری خود عدول کرده است و آنها زندگی با سگ را ترجیح می دهند”.
بنابراین جنگ نرم رسانه ای بر ضد جامعه ایرانی در ظاهر و محتوا گسترده تر شده و ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده است. شبکه های کمتر سیاسی جدید بیشتر به مسائل فرهنگی – اجتماعی تکیه کرده و خانواده و روابط انسانی به عنوان بزرگترین سرمایه جامعه را هدف قرار داده اند.
مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان در خصوص رابطه ماهواره و خانواده می گوید:”بحث خانواده یکی از مهمترین موضوعات در دین مبین اسلام است که به آن توجه شده است؛به طوری که اگر یک ساعت در کنار خانواده باشید، برابر با چندین حج مقبول است.تبعیت از برخی مسائل مخرب مدرنیته و ماهواره موجب شده است که عمدتاً تعامل میان اعضای خانواده کم باشد.در واقع به دلیل حجم بسیار برنامههای تلویزیون و اینترنت خانوادهها زیر یک سقف هستند ولی از یکدیگر دور بوده و شاهد سست شدن بنیان خانواده هستیم.نقش ماهوارهها در تخریب بنیان خانوادهها صد در صدی است و شبکههای ماهوارهای موضوع خیانت را در جامعه عادی می سازد و نوعی حیازدایی صورت میگیرد.حتی با بررسیها محققان کشورهای غربی نیز نسبت مخرب بودن ماهواره اذعان دارند”.
برنامههای نامناسب ماهواره به دنبال ترویج احساس آزادی مطلق و یا همان لیبرالیسم جنسی هستند؛ لیبرالیسم جنسی به دنبال ایجاد آزادی برای روابط جنسی مطلق بوده که هدف غرب اشاعه این فرهنگ است که از دستاوردهای اومانیسم محسوب میشود.غرب در مرحله نخست برای زدودن خداباوری تلاش میکند.در مرحله بعد باورهای دینی مورد هجوم قرار گرفته و پس از آنکه حساسیتهای دینی کاهش یافت به ترویج مفاسد دینی میپردازند و فرد را از دینگرایی دور میکنند.نمونه بارز ترویج مفاسد دینی، عفاف زدایی و ایجاد حس رقابت زن و شوهر نسبت به یکدیگر است یعنی آنها به جای اینکه انیس و مونس هم باشند به صورت رقیب یکدیگر نمایش داده میشوند و نسبت به هم وفاداری، تعهد و پایبندی ندارند.
زهرا سجادی، کارشناس مسائل زنان و خانواده در خصوص نقش ماهواره بر پوشش افراد جامعه می گوید:”.میخواهند فرهنگ غرب و ارزش و هنر غرب را در کشور ما رواج دهند چرا که آنها به دنبال تغییر در سبک زندگی ما هستند. در حقیقت
می خواهند خانوادههای ما مانند خانوادههای خودشان پاشیده شود.آن قدر فساد در غرب زیاد است که راه به بن بست رسیده و متوجه اشتباهات خود شدند و خانوادهها در غرب پاشیده شده است و از فشار روحی و ناهنجاری های اجتماعی در رنج هستند.بنابراین باید کشور و مردم ما از این راه رفته درس گرفته و به دنبال استحکام خانواده خود باشند تا مجددا تجربه آنها را تکرار نکنیم.ریشه رفتارهای غیر اخلاقی در ماهوارهها است که رسانه ها باید خوراک تهیه کرده و این امر را کنترل کنند.تکلیف رسانهها و خانوادهها این است که خانواده را واکسینه کرده و به عفت اجتماعی تاکید شود و روابط اجتماعی کنترل شده باشد تا شاهد کانون گرم خانواده باشیم.مسائل جنسی باید در داخل خانواده پاسخ داده شود.فرهنگ سازی برای مردم باید صورت گیرد و رسانهها تلاش کنند نقش عمده و خنثی سازی در افکار بیگانه داشته و در ازای آن خوراک سالم در اختیار مردم بگذارند”.
هدف اصلی فیلمها و سریالهای ماهواره زدودن تقوا، حیا، شرم، وفاداری، تعهد و حس مسئولیت در خانوادهها است.حس رقابت جنسی و تفکر آزاداندیشی مطلق حاصل این فیلمها است؛ خیانت زن و شوهر نسبت به یکدیگر و ایجاد فضای آزادی مطلق برای فرزندان بدون نظارت پدر و مادر رهآورد فیلمها و سریالهای ماهوارهای است.فروش دین، اخلاق و خانواده محوری هدف اصلی غربیها در تولیدات فرهنگی برای کشورهای اسلامی است و تک محوری کردن خانواده، منسوخ کردن ازدواج و گسترش روابط آزاد در جامعه مدنظر غرب و صهیونیسم است.ما نباید در برابر دنیای غرب انفعالی برخورد کنیم و منتظر باشیم تا آنها سریال ساخته و ما آن را رد کنیم بلکه باید آموزههای دینی و ا خلاقی را فعالانه و پویا برای جامعه تبیین کنیم.
مجید ابهری، آسیبشناس و متخصص علوم رفتاری در خصوص برخی روابط غیراخلاقی زوجین، می گوید:”باورهای دینی اصلیترین مانع در بروز این روابط است. تغییر سبک زندگی تحت تاثیر ماهوارهها، فیلمها و سریالهایی است که محتوای ۹۹ درصد از آنها مجاز شمردن اینگونه روابط خارج از عرف و شرع، قبحزدایی از روابط غیر اخلاقی و شرعی و دهها ناهنجاری رفتاری دیگر است. همچنین ضعف فرهنگسازی و بسترسازی فکری در راستای کاربرد پیشرفت باعث شده سبک زندگی بسیاری از خانوادهها به سمت غربی شدن حرکت کند.صد البته پذیرفتن فرآیندهای علمی و تخصصی متعلق به هر نقطه جهان که باشد هیچ تضادی با منطق ندارد اما پذیرش قالبی و فلهای فرهنگهای غربی که صد در صد در تضاد با باورهای فرهنگی و دینی ما است بعضی از خانوادهها را به سوی ضعف باورهای دینی و در نتیجه روابط غیراخلاقی سوق میدهد.ازدواج اجباری، ازدواج بدون آشناییهای اساسی، همچنین تفاوتهای سنی غیرمنطقی، ضعف فرهنگ آموزش مهارتهای زندگی، تابو شمردن روابط زناشویی و جنسی درحدی که صحبت در مورد آ نها توسط والدین یا مربیان گناهی نابخشنودگی محسوب شود، باعث بسترسازی برای تولد این روابط غیراخلاقی میشود.عدم تعریف مدیریت غریزه جنسی توسط سازمانهای متولی، دشواریهای ازدواج، سوء استفاده از اهرم ازدواج موقت توسط مردان متاهل باعث شده در دهه اخیر این گونه روابط غیراخلاقی افزایش یابد و در تمام فرهنگ و جوامع این گونه روابط غیر مجاز بوده است.اینگونه رفتارهای غیراخلاقی را فقط در فیلمها، سریالها یا برخی جوامع خودباخته میتوان مشاهده کرد.بنابراین به خطر افتادن کیان خانواده، تزلزل اعتماد و صداقت خانوادگی و فرزندان طلاق و صعود سن ازدواج از عوارض این گونه روابط شوم و غیراخلاقی است”.
رقابت در عرصه رسانه باعث کشش و گرایش مخاطب به رسانه می شود، چنانچه صدا و سیما فرهنگ رسانه های برون مرزی را مغایر با اصول جامعه می داند باید به تولید فرهنگ در برنامه های خود بپردازد، طبیعتا زمانی که این تولید وجود ندارد تهاجم فرهنگ این رسانه ها روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد.بنابراین عواملی همچون، محیط بسته، رقابتی نبودن، عمل نکردن براساس نیاز مخاطب، دروازه بانی یک طرفه پیام، آزاد نگذاشتن ذهن مخاطب در انتخاب قطره چکانی اطلاعات به مخاطب، باعث روی آوردن مخاطبان به سوی رسانه ها و شبکه های برون مرزی و عدم استقبال از شبکه های داخلی می شود.
بدیهی است در مقابل هجوم فرهنگی باید مقابله فرهنگی صورت گیرد. برنامه سازان فرهنگی و هنری و سازمان هایی مانند صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان های تبلیغات اسلامی ، نظام آموزش و پرورش ، نظام آموزش عالی و دیگر ارگان های دولتی باید در بخش غنی سازی و سالم سازی فرهنگ سرمایه گذاری کنند .در مقابل تهاجم فرهنگی باید فعالیت ، برنامه سازی ،تفریحات سالم و امکانات کافی ایجاد شود. چرا که منع و مقابله تنها راه مقابله نیست.
از سوی دیگر سیاست فرهنگ سازی و تربیت اعضای جامعه را نباید از نظر دور داشت.فرهنگسازی در جامعه ضرورت دارد ما قطعاً نمیتوانیم معادل هزینهای که غرب برای تغییر فرهنگ جامعه ایران از طریق ساخت سریالهای مختلف صرف میکند برای ساخت فیلم هزینه کنیم تنها کاری که میتوان انجام داد این است که جامعه در مقابل پدیده ماهواره واکسینه شود و بتواند از خود دفاع دینی و معرفتی کند.وقتی خانواده ایرانی بداند استفاده از ماهواره چه اثر مخربی دارد و آمار طلاق و سن ازدواج را بالا برده و خیانت زن و مرد را به هم ترویج میدهد، حتی اگر دین مدار نباشد، از ماهواره استفاده نمیکند.
فرشته حسین آبادی
رسالت