ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
گزارش تحلیلی از ریشه‌های گرایش به تجرد

سه عامل کاهش رغبت جوانان به ازدواج

شهروندان:
کارشناسان می‌گویند، گرایش به زندگی مجردی، گرایش به سبک زندگی تجملی، عدم حضور اعضای خانواده در کنار یکدیگر (بیشتر به دلایل اقتصادی)، فردگرایی و… در جامعه رو به افزایش است.

جوانان مجرد بینندگان و کارشناسان هم در برنامه یک‌شنبه‌شب تلویزیونی پایش آنچه را که در صفحه رسانه ملی مطرح کردند چیزی به غیر از این نبود. برهمه آشکار شده است که سه عامل مهم و اساسی والدین، دولت و رسانه‌ها متهمان اصلی کاهش ازدواج جوان‌ها هستند.

براساس این گزارش، آنچه در این میان مهم است نقش کلیدی والدین به عنوان متهمان اصلی کاهش ازدواج است. کارشناسان می‌گویند، خانواده‌ها به دلیل محرومیتی که در گذشته داشتند، نمی‌خواهند فرزندان خود نیز طعم تلخ محرومیت را بچشند، غافل از اینکه تجمل‌گرایی هم آنها را خوشبخت نخواهد کرد و طعم تلخ دیگری دارد.

دولت‌های مختلف هم به عنوان دومین متهم نتوانسته‌اند با وجود تمام قول و شعارهایی که داده‌اند مشکل بیکاری و مسکن جوانان را حل کنند و منطقی به نظر می‌رسد که جوان‌ها از اینکه بخواهند مسئولیت زندگی مشترک بدون کار و مسکن را قبول کنند، می‌ترسند. ضمن آنکه در رسانه‌ها هم آن چیزی که به تصویر کشیده می‌شود الگوی درستی از زندگی موفق نیست. همین عوامل باعث می‌شود که آمار ازدواج فقط در سال ۹۲ بیش از ۵درصد کاهش پیدا کند و سن ازدواج برای دختران و پسران بیش از گذشته به ۳۰سال نزدیک‌تر شود.

 فرهنگ ازدواج تغییر کرده است

دکتر هادی معتمد موضوعات فرهنگی را در مورد عدم گرایش جوانان به ازدواج موثر می‌داند و می‌گوید: فکر می‌کنم فرهنگ ازدواج در حال حاضر مشکل پیدا کرده و تبیین درستی توسط مسئولین در این رابطه نشده است. مثلا ارزش‌هایی که در گذشته برای ازدواج وجود داشت، خیلی مورد توجه نیست. قبلا ازدواج یک ارزش، منش و روش زندگی، هدف و الگو برای هر جوان مطرح می‌شد در حالی که امروزه اینقدر روابط دختر و پسرها بدون ضوابط و قواعد شده که کسی به‌دنبال ازدواج نمی‌رود. اگر شما به یک پسر جوان بگویید ازدواج کن. اولین سوالی که می‌کند این است که چرا باید ازدواج کنم؟ با ازدواج چه چیزی به دست می‌آورم؟ آیا می‌خواهم با ازدواج روابط جنسی به دست آورم یا آرامش و مکملی برای خود؟ به همین دلیل است که می‌گویم فرهنگ تغییر کرده و به نظر می‌آید باید روی فرهنگسازی ازدواج بیشتر فعالیت کنیم و به جای آنکه روی سخت‌افزارها مانند خانواده، دولت، معضل مسکن، بیکاری، پول و… مانور دهیم باید روی فرهنگسازی و بیان ارزش‌های ازدواج کار کنیم.

این روانشناس اجتماعی با اشاره به ازدواج‌های گذشته می‌افزاید: مگر ما با خانه زندگی کردیم. ما ازدواج را مهم می‌دانستیم. حتی در یک اتاق زندگی می‌کردیم. شاید بیکار هم بودیم و با پول‌توجیبی زندگی‌ خود را می‌گذراندیم. البته در حال حاضر تجمل‌گرایی، بیکاری، سختگیری خانواده‌ها، عدم سیاست‌های مدون و درست زندگی، همه و همه به عدم گرایش جوان‌ها به ازدواج دامن‌ می‌زند.

او با بیان اینکه همیشه نگاه سخت‌افزاری به ازدواج جوان‌ها داشتیم ادامه می‌دهد:« یکی از جوان‌ها نمی‌پرسد چرا ازدواج نمی‌کنید؟ بگذارید خودشان مشکلات را بیان کنند. اگر توانستیم جواب این سوال را بدهیم که جوان‌ها می‌پرسند «برای چی باید ازدواج کنیم؟» تمام مشکلات مقابل‌مان حل خواهد شد.

دکتر معتمدی در پاسخ به این سوال که ارزش‌هایی که از بین رفته است چیست؟ می‌گوید: یک زمانی عشق ارزش بود یا نبود؟ در حال حاضر پول ارزش‌ بیشتری دارد. امروزه چه کسی در مورد اینکه شما در کنار یک‌نفر آرامش پیدا کنید و در قدیم می‌گفتند یکی هم‌تراز خود پیدا کنید که کامل‌کننده شما باشد، صحبت می‌کند؟ در گذشته می‌گفتند کسی را پیدا کنید که در کنارش ایمانتان کامل شود، خانواده‌هایتان منسجم شوند، برای‌ آینده خود فرزند‌آوری کنید و… این ارزش‌ها الان معانی دیگری پیدا کرده است. شما ارزش‌های ۳۰ سال پیش را با ارزش‌های امروزی کنار هم بگذارید و ببینید چه نتیجه‌ای می‌گیرید.

به گفته این روانشناس اجتماعی یک جوان با ازدواج چه چیزی را می‌خواهد به دست آورد که بدون ازدواج نمی‌تواند آن را به دست آورد. مشکل امروز ما تغییر نگرش و فرهنگ جوان‌هاست که نشات گرفته از فرهنگ غربی است. در غرب فردگرایی خیلی بزرگ‌نمایی می‌شود و ارزش استقلال و فردگرایی بیشتر از همگرایی و تجمع است و متاسفانه این فرهنگ در ما هم رسوخ پیدا کرده و متاسفانه هیچ وقت از این نگاه به موضوع نمی‌پردازیم.

دکتر معتمدی در پاسخ به اینکه چطور می‌توان برای رابطه‌های قبل از ازدواج چارچوب قائل شد و به آن انضباط داد می‌گوید: این چارچوب را نمی‌توان در جایی نوشت و نوشته‌ را اجرا کرد. در این موارد باید از پایه‌ شروع کنیم و آموزش مهارت‌های زندگی را از طریق رسانه‌ها و مدارس دهیم. اگر بتوانیم فرهنگسازی را با مهارت‌های زندگی ادغام کنیم شاید امیدوار باشیم ۱۰-۱۵ سال دیگر این روابط شکل منطقی‌تری به خود بگیرد.

 والدین دلیل تجملاتی شدن فرزندان

دکتر مریم نجابتیان نیز با اشاره به تاثیر خانواده در ازدواج جوان‌ها  می‌گوید: مسائل اجتماعی و مباحث جامعه که در رابطه با انسان است، مانند قانون فیزیک و شیمی نیستند که با یک راه حل مشخص به یک نتیجه برسیم. معمولا مسائل انسانی پیچیدگی‌های زیادی دارد. در زمینه عدم ازدواج جوانان هم علل مختلفی وجود دارد. پدران و مادران جنگ را پشت سرگذاشتند و مشکلات زیادی را تحمل کردند و خواستند که بچه‌های خود را در رفاه نسبی بیشتری قرار دهند. همین باعث شده که زندگی تجملاتی‌تری برای بچه‌ها فراهم کنند. این‌ بچه‌ها در زمان ازدواج به سمت خواسته‌هایی می‌روند که همیشه با آنان در ارتباط بودند. یعنی تمام امکانات را در شروع زندگی داشته باشند در حالی که پدر و مادران جوان‌های امروزی خودشان از اول در رفاه کامل نبودند. آنها با یک زندگی مختصر شروع می‌کردند و به آرامی وبا تلاش و کوشش طی مراحل زندگی به موقعیت‌های بهتر دست پیدا می‌کردند. البته همین امر هم باعث می‌شد قدر زندگی را بیشتر بدانند.

مدیرگروه روانشناسی وزارت ورزش و جوانان ادامه می‌دهد: سبک زندگی که این روزها با پیشرفت تکنولوژی به جوانان نشان داده می‌شود زندگی تجملاتی است نه زندگی‌هایی که با سادگی شروع بشود. چیزهایی که در صدا و سیما و ماهواره تبلیغ می‌شود بیشتر تجملات است و خود به خود جوانان ما هم فکر می‌کنند در صورتی ازدواج خوبی دارند که لزوما از نظر امکانات مالی در وضعیت بهتری قرار گرفته‌ باشند.

این مشاور ازدواج و خانواده با اشاره به نقش نهادهای اجتماعی می‌گوید: وقتی نتوانستیم راه حل درستی برای معضلات جامعه مانند مشکل مسکن، تورم افسار گسیخته، بیکاری و… پیدا کنیم که بخشی از فکر جوانان را به خود اختصاص داده است، یک جوان فکر می‌کند با آن حقوق و درآمد خود نمی‌تواند هزینه زندگی خودش را تامین کند چه برسد که بخواهد دست کس دیگری را هم بگیرد. البته برای هر فردی این علل متفاوت است. زمانی می‌گوییم مشکل مسکن و بیکاری مهم است ولی می‌بینیم در قشر مرفه جامعه هم میل به ازدواج کم شده است. اگر تنها نداشتن امکانات باشد باید در این قشر آمار ازدواج بالا برود در حالی که آمارها عکس این را نشان می‌دهد. برای هر قشری از جوان‌ها علت‌ها متفاوت است.به گفته دکتر مریم نجابتیان در کنار همه اینها ما نتوانستیم الگو خوبی به جوانان بدهیم. ما به جای اینکه یک زندگی موفق که با تلاش و کوشش دونفره و در طول زمان به ثمر رسیده و باعث آسایش آنها شده نمایش بدهیم، بدبختی‌ها را نشان داده‌ایم. البته نباید از یاد برد که ما با مسائل روز دنیا پیش می‌رویم. مسئله تجرد و فردگرایی در جهان به ویژه جوامع پیشرفته رو به افزایش است. در جامعه ما هم به سمتی می‌رود که امروز هر فردی ترجیح می‌دهد رفاه، آسایش و امنیت خودش حفظ شود تا اینکه به جمع فکر کند. در سنت‌ها و ارزش‌های ملی ما آموزش‌ها برپایه از خودگذشتگی و رفاه جمعی بود نه اینکه افراد به‌دنبال این باشند که اول خود خوشبخت و از تمام لذت‌های زندگی برخوردار شود و بعد کسی را در کنار خود قبول کند. به هر حال گریزی از این مسائل نیست.

مدیر گروه روانشناسی وزارت ورزش و جوانان ادامه می‌دهد: از طرف دیگر به هر صورت به دلیل نیاز جوانان که در خلقت او نهاده شده است، کمال انسانیت در ازدواج است و این نشان‌دهنده این است که در وراثت و خلقت طوری است که هر جوانی میل به تشکیل زندگی دارد.

او با تاکید بر اینکه جوانان امروز و خانواده‌ها از فرهنگ اصیل و ناب دینی‌مان دور شده‌اند، می‌افزاید: در خیلی از احادیث دینی ما این است که ازدواج کنید تا زندگی‌تان بهتر شود و زندگیتان رونق پیدا کند. بر همین اساس هیچ فردی را پیدا نمی‌کنید که بعد از ازدواج وضع بدتری پیدا کرده باشد. منتهی کمی اعتماد و اطمینان از بین جوانان ما از بین رفته که نمی‌توانند به این گفته‌ها تکیه کنند.

  پریسا هاشمی

تهران امروز