غربت آتش نشانان
شهروندان:
این روزها همه جا صحبت از آتش و دود است. آتشی که هفت روز قبل در ساختمان خیابان جمهوری، دو زن را به کام مرگ کشاند. این بار اما نه شعلههای آتش و مرگهای ناشی از سوختگی، که سقوط از ساختمان، زندگی دو شهروند را در حادثه آتش سوزی پایان داد و آغازی بر حرف و حدیث و البته تسویه حسابهای سیاسی و غیر سیاسی شد.
در چند روز گذشته، بسیار درباره علل حادثه و نقش آتش نشانان در مرگ دو شهروند گفته شده است و در این مقال سعی بر تکرار آن نداریم. روی سخنمان با تحلیل گرانی است که خواسته یا ناخواسته، جامعه ای را هدف قرار داده اند که تمام زندگی شان، زندگی مردم است و چیزی جز نجات آن را دنبال نمی کنند.
جامعه آتش نشانان که اگر غلو نکرده باشیم، شریف ترین شغل در جهان هستی را دارند، این روزها بی مهری هایی را از سوی افرادی میبینند که حتی یک لحظه حاضر نیستند به جای آتش نشانان در آتش باشند. از سیاسیون و بهره برداران سیاسی گرفته تا اعضای شورای شهر و همین همکاران رسانهایمان ، جملگی نوک پیکان به سمت جامعهای نشانه گرفتهاند که اگر لحظهای خدمتشان در شهر نباشد، زندگیهای بسیاری دود خواهد شد. اما اتفاق سهوی باز نشدن نردبان در حادثهای که در آن ۲۵ نفر جان سالم بدر بردند، مرگ شهروندانی را رقم میزند که موجب غربت آتش نشانان میشود.
اگر مراجعهای به آمارعملیاتهای روزانه سازمان آتش نشانی از اطفای حریق گرفته تا نجات جان شهروندان در آسانسورها و چاهها داشته باشیم، پرشمار خدمت بی منت را میبینیم که نه کسی میبیند و نه تشکری از آن میکند. اما وقوع یک حادثه، به یکباره همه زحمات آتش نشانان را به کنجی از عزلت میبرد و در آن نه “امید عباسی”ها دیده میشوند و نه آنها که اسمشان لیست شهدای آتش نشان را زرین کرده است.
آقایان سیاسیون – چه در مجلس و دولت و چه در شورای شهر و رسانهها– تنها رسیدن به مقاصدی پوچ را در هجمه به آتش نشانان دنبال میکنند که برای آینده جامعه ، بسیار پر خطر خواهد بود. چنانچه زیر سوال بردن ایثارها و تلاشهای آتش نشانان و گرفتن روحیه و انگیزه آنان در دهها حادثهای که روزانه در شهر رخ میدهد، میتواند فجایعی را در حوادث رقم زند که ضررهایش بسیارخواهد بود. مواضع و تحلیلهای یک جانبه و بعضا کورکورانه برخی افراد، این روزها تلاش هایی را زیر سوال میبرد که اگر نباشد، خواب بر تک تکمان حرام خواهد شد.
نگاهی به آنچه یکشنبه گذشته در حادثه خیابان جمهوری رخ داد، گویای آن نکته است که هر چه در چنته آتش نشانان برای تلاش جان شهروندان وجود داشت، به کار گرفته شده است و اگر نبود پرت شدن دو شهروند عزیز برای فرار از مهلکه آتش، امروز آنها زنده بودند و خبری هم از هجمه به آتشنشانان نبود. چرا که در همان اتاقی که شهروند دوم فوت شده در حادثه که خود را به بیرون پرتاب کرد، پنج شهروند دیگر بودند که با تلاش آتش نشانان، نجات یافتند…
افرادی که کوچکترین دانش درباره استفاده از ابزارهای نجات و آتش نشانی ندارند، صحبت از بالگرد امداد و تشک نجات و … میکنند و با دستاویز قرار دادن بهانههای سیاسی، نفس ایثار آتشنشانان را زیر سوال میبرند. آتشنشانان این روزها در سایه غربتی ناخواسته فرو رفتهاند که هیچ کس آن را لمس نمیکند. در جامعه هفتاد میلیونی ایران هر روز صدها حادثه با فوت صدها شهروند در حوادث جاده ای، آتشسوزی ها، کارگاههای پرخطر و البته بیمارستانها و مراکز درمانی رخ میدهد و چون کسی نیست از لحظه حادثه ، تصویر و فیلم بگیرد، نه از تسویه حساب سیاسی در آنها خبری هست و نه از موجهای سنگین رسانه ای.
یادمان نمی رود که همین چند ماه قبل، در حادثه نقص فنی اتوبوس اسکانیا در جاده تهران – قم، ۴۵ شهروند – دقت کنید ۴۵ شهروند – زنده زنده در آتش سوختند اما چون فیلمی از لحظه سوختن آدمها گرفته نشد، بسیاری از موارد حادثه پوشیده باقی ماند و اسکانیاها ، پرسرعت تر از قبل در جادهها حرکت کردند. یا در همین مراکز درمانی و بیمارستان ها، با برخی قصورها در ارائه خدمات و امکانات بیمارستانی، شهروندان جان میدهند اما باز هم فیلمی گرفته نشده و هجمه ای وارد نمی شود.
اما همچنان فیلم سقوط یک شهروند از ساختمان در حال آتش سوزی، در سایتها و شبکههای خبری نمایش داده میشود تا شاید تسویه حسابی باشد بر شکستهایی که جریانهای سیاسی و خبری در انتخابات ریاست جمهوری و یا انتخابات شهردار تهران خوردند. بی شک بسیاری از جریانهای روزهای اخیر در زیر سوال بردن خدمات آتش نشانان، از حب شهروندان و دغدغه برای زندگی آنان نیست و تنها تلاشی است برای جبران برخی شکست ها.
چراکه اگر تلاش برای ارتقای امنیت و برقراری زندگی مردم بود، جان دادن مردم در جادههای کشور و بیمارستانها و… دنبال میشد تا اینچنین صفحات حوادث روزنامهها از اخبار مرگ شهروندان پر نشود. و بالاخره این که شهردار تهران قالیباف باشد یا نباشد، رئیس جمهور روحانی باشد یا نباشد و هر جریانی در راس حکومت جامعه باشد یا نباشد، این “آتش نشانان ایثارگر”هستند که همیشه هستند و در هر تماس مردم با ۱۲۵، باید خالصانه با تمام توان و تلاش خویش، به حفظ و نجات جان مردم در حوادث بیندیشند و همواره باید ستایشگر تلاشهای آنان بود.
فرشید اسحاقی
قانون